نابهنجاری
معنی انگلیسی:
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
نابهنجاری (abnormality)
هر خصوصیت یا رویداد غیرطبیعی، هر نوع انحراف یا بی نظمی، و نیز بروز حالتی غیرعادی. این واژه در علوم پزشکی کاربرد گسترده ای دارد. در حال حاضر، به علت اختلاف نظر در معنای «بِهَنجار» در مقولۀ روان شناسی، اصطلاحات دیگری چون منحرف یا ناسازگار به جای این اصطلاح به کار برده می شود. در آمار، نابهنجاری به معنای انحراف از حالت طبیعی است. روان شناسی نابهنجاری به بررسی رفتارهای غیرعادی یا منحرف، اختلالات روانی و تجربیات غیرمعمول افراد بهنجار می پردازد. در این بررسی ها، از روش های گوناگون زیست شناختی، فیزیولوژیک، رفتاری، روان شناسی پویا، و جامعه شناختی استفاده می شود و حوزۀ این بررسی ها تا حدی با روان پزشکی، روان شناسی بالینی، و فراروان شناسی مشترک است. بسیاری از این پدیده ها موضوع سرفصل های متنوع روان شناسی عمومی است.
هر خصوصیت یا رویداد غیرطبیعی، هر نوع انحراف یا بی نظمی، و نیز بروز حالتی غیرعادی. این واژه در علوم پزشکی کاربرد گسترده ای دارد. در حال حاضر، به علت اختلاف نظر در معنای «بِهَنجار» در مقولۀ روان شناسی، اصطلاحات دیگری چون منحرف یا ناسازگار به جای این اصطلاح به کار برده می شود. در آمار، نابهنجاری به معنای انحراف از حالت طبیعی است. روان شناسی نابهنجاری به بررسی رفتارهای غیرعادی یا منحرف، اختلالات روانی و تجربیات غیرمعمول افراد بهنجار می پردازد. در این بررسی ها، از روش های گوناگون زیست شناختی، فیزیولوژیک، رفتاری، روان شناسی پویا، و جامعه شناختی استفاده می شود و حوزۀ این بررسی ها تا حدی با روان پزشکی، روان شناسی بالینی، و فراروان شناسی مشترک است. بسیاری از این پدیده ها موضوع سرفصل های متنوع روان شناسی عمومی است.
wikijoo: نابهنجاری
مترادف ها
ژولیدگی، اشفتگی، بی نظمی، بی ترتیبی، اختلال، نابهنجاری، کسالت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید