نائن

لغت نامه دهخدا

نائن. [ ءِ ] ( اِخ ) ضبط دیگری است از نائین. رجوع به نائین شود : [ به سال 744 ] ملک اشرف خواست که نائن را که از توابع یزد است غارت کند، [ امیر مبارزالدین محمد ] شاه مظفر و شاه سلطان را جهت دفع ایشان به نائن فرستاد. ایشان را در راه خبر آمد که بیست هزار مرد ملک اشرف گرد قصبه نائن برآمده اند. ( تاریخ گزیده ص 638 ). امیر مبارزالدین محمد از کرمان متوجه یزد شد و چون شنید که ملک اشرف قصد غارت نائن دارد شاه مظفر و شاه سلطان خواهرزاده خود را مأمور حفظ نائن کرد. ( تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 82 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس