میشه

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

( میشة ) میشة. [ م َ ش َ ] ( ع مص ) میش. رفتن در زمین. ( منتهی الارب از ماده م ی ش ) ( ناظم الاطباء ). || گذشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آمیختن پشم با موی. || آمیختن شیر بز با شیر گوسپند. || پنهان داشتن بعض خبر و آشکار کردن بعض آن را. || نیمه دوشیدن شیر پستان. || آمیختن هر چیزی. ( منتهی الارب ). و رجوع به میش شود.
میشه. [ ش َ ] ( اِخ ) نام اولین مرد. ( ناظم الاطباء ). مشیه. حضرت آدم علیه السلام. ( آنندراج ). و رجوع به میشی و مشیه شود.

فرهنگ فارسی

میش رفتن در زمین گذشتن

پیشنهاد کاربران

( ویشه ) در زبان پهلوی همان ( بیشه ) در زبان پارسی است. واژه ( میشه ) به چمِ ( جنگل ) در زبانِ آذری نیز از این واژه گرفته شده است.
باغ به ترکی
میشه: میشه، can be, can i, canyou
این ها میشود

در زبان ترکی آذربایجانی، میشه به معنی جنگل می باشد.
wod you like
?can be
تیره بزرگ میشه وند*ملکشاه وند*
طایفه لملمی ایل منجزی بهداروند

بپرس