[ویکی فقه] میرزا کریم خان رشتی (عبدالکریم خان اکبر) چهارمین پسر حاج محمدکاظم وکیل الرعایا (حاج وکیل) در حوالی سال ۱۲۶۰ش/۱۳۰۰ق به دنیا آمد، پدر وی از متمولین گیلان و از طایفه امشه ای بود. و از سیاست گذاران دوران خود بوده و از کسانی بوده که در صعود رضاخان به سلطنت بسیار موثر بوده است.
فرزندان حاجی وکیل ۹ نفر بودند که در راس آنها میرزا کریم خان رشتی (خان اکبر) جای داشت. میرزا کریم خان رشتی مردی زیرک و متین و سیاستمدار بود و گرچه از ۳ برادر دیگرش مجیب السلطنه ، عمیدالسلطان و معزالسلطان (عبدالحسن خان سردار محیی) کوچکتر بود؛ اما از لحاظ هوش و استعداد بر آنها برتری داشت و دستورهایش را برادرانش بی چون و چرا پذیرفته اطاعت می کردند. دوران جوانی میرزا کریم خان مصادف با سال های پر آشوب انقلاب ۱۹۰۵- ۱۹۰۷روسیه که تاثیرات مستقیم آن در خطه گیلان احساس می شد و انقلاب مشروطه است. در این شرایط حساس سیاسی، توجه استعمار بریتانیا به شمال ایران معطوف بود و در مقابل پایگاه نیرومند استعمار تزاری در این منطقه که وابستگان محمدعلی شاه را در بر می گرفت، پایگاهی متنفذ برای خود جستجو می کرد. بریتانیا به سرعت این پایگاه را در وجود خاندان تازه به دوران رسیدۀ «اکبرخان» که به تبع ثروت کلان خود سوداهای بزرگ سیاسی در سر می پرورانید، یافت و طبعا توجه اش به کریم، چهره جوان و با استعداد این خاندان و برادر ماجراجوی او عبدالحسین جلب شد. این هماهنگی طبیعی میان سوداهای سیاسی خاندان متمکن نو پدید و امیال توسعه طلبانه امپریالیسم انگلیس منجر به ظهور پدیده ای در انقلاب مشروطه شد که با نام میرزاخان رشتی گره خورده است.
آشنایی با لنین
در همین سال هاست که جاه طلبی های سیاسی کریم و برادر ماجراجوی او عبدالحسین با شیفتگی به تمدن نوین مغرب زمین گره می خورد، کریم که پرورش یافته مکتب دسیسه گری سوداگرانه و محیط فراماسونری خانواده خود است، به سان بسیاری اشراف زادگان متمکن آن روز مسافرت های اروپا نیز داشت.در سال ۱۹۰۸، زمانی که معاضدالسلطنه پیرنیا نشریه صور اسرافیل را در سویس منتشر می کرد، میرزا کریم خان در کنار او حضور داشته و با لنین آشنایی یافته است به طوری که میرزا کریم خان رشتی و معاضدالسلطنه نقل می کردند، لنین رهبر آزادیخواهان روسیه در آن زمان در سویس می زیسته و با آنان آشنایی پیدا کرده و توصیه هایی به مراکز آزادیخواهان روسیه برای تقویت و معاضدت انقلابیون ایران نموده است.
اینتلجنس سرویس و انقلاب مشروطه
به هر روی سیر سریع حوادث نقش مهم تری در درون ایران از میرزا کریم خان می طلبد. در سال ۱۳۲۶ق/۱۹۰۸م قیام مردم تبریز به رهبری دو چهره انقلابی و نامدار ستارخان و باقرخان شکست های مهلک بر پیکر استبداد محمد علیشاه وارد ساخته و این خطر را برای استعمار بریتانیا مطرح می سازد که مجاهدین آذربایجان تهران را به اشغال خود درآورند و سر رشته امر را از دست آنها خارج سازند. میرزا کریم خان به سرعت به رشت باز می گردد و به اتفاق برادانش گروهی از آذربایجانیان و انقلابیون گیلان را پیرامون خود گردآورده و حرکت خود را آغاز می کنند. ویژگی نقش میرزا کریم خان در این دوره چپ نمائی اوست، نقشی که تا صعود رضاخان به سلطنت ادامه دارد؛ به دلیل همین چپ نمائی است که برخی مورخین کمونیست، مانند تقی شاهین نقش میرزا کریم خان و برادرش عبدالحسین خان را به عنوان (بنیانگذاران سوسیال دمکراتی رشت) محترم شمرده و از ارزیابی صحیح آن غافل مانده اند.
کمیته ستار و مجاهدین قفقاز و گرجی
...
فرزندان حاجی وکیل ۹ نفر بودند که در راس آنها میرزا کریم خان رشتی (خان اکبر) جای داشت. میرزا کریم خان رشتی مردی زیرک و متین و سیاستمدار بود و گرچه از ۳ برادر دیگرش مجیب السلطنه ، عمیدالسلطان و معزالسلطان (عبدالحسن خان سردار محیی) کوچکتر بود؛ اما از لحاظ هوش و استعداد بر آنها برتری داشت و دستورهایش را برادرانش بی چون و چرا پذیرفته اطاعت می کردند. دوران جوانی میرزا کریم خان مصادف با سال های پر آشوب انقلاب ۱۹۰۵- ۱۹۰۷روسیه که تاثیرات مستقیم آن در خطه گیلان احساس می شد و انقلاب مشروطه است. در این شرایط حساس سیاسی، توجه استعمار بریتانیا به شمال ایران معطوف بود و در مقابل پایگاه نیرومند استعمار تزاری در این منطقه که وابستگان محمدعلی شاه را در بر می گرفت، پایگاهی متنفذ برای خود جستجو می کرد. بریتانیا به سرعت این پایگاه را در وجود خاندان تازه به دوران رسیدۀ «اکبرخان» که به تبع ثروت کلان خود سوداهای بزرگ سیاسی در سر می پرورانید، یافت و طبعا توجه اش به کریم، چهره جوان و با استعداد این خاندان و برادر ماجراجوی او عبدالحسین جلب شد. این هماهنگی طبیعی میان سوداهای سیاسی خاندان متمکن نو پدید و امیال توسعه طلبانه امپریالیسم انگلیس منجر به ظهور پدیده ای در انقلاب مشروطه شد که با نام میرزاخان رشتی گره خورده است.
آشنایی با لنین
در همین سال هاست که جاه طلبی های سیاسی کریم و برادر ماجراجوی او عبدالحسین با شیفتگی به تمدن نوین مغرب زمین گره می خورد، کریم که پرورش یافته مکتب دسیسه گری سوداگرانه و محیط فراماسونری خانواده خود است، به سان بسیاری اشراف زادگان متمکن آن روز مسافرت های اروپا نیز داشت.در سال ۱۹۰۸، زمانی که معاضدالسلطنه پیرنیا نشریه صور اسرافیل را در سویس منتشر می کرد، میرزا کریم خان در کنار او حضور داشته و با لنین آشنایی یافته است به طوری که میرزا کریم خان رشتی و معاضدالسلطنه نقل می کردند، لنین رهبر آزادیخواهان روسیه در آن زمان در سویس می زیسته و با آنان آشنایی پیدا کرده و توصیه هایی به مراکز آزادیخواهان روسیه برای تقویت و معاضدت انقلابیون ایران نموده است.
اینتلجنس سرویس و انقلاب مشروطه
به هر روی سیر سریع حوادث نقش مهم تری در درون ایران از میرزا کریم خان می طلبد. در سال ۱۳۲۶ق/۱۹۰۸م قیام مردم تبریز به رهبری دو چهره انقلابی و نامدار ستارخان و باقرخان شکست های مهلک بر پیکر استبداد محمد علیشاه وارد ساخته و این خطر را برای استعمار بریتانیا مطرح می سازد که مجاهدین آذربایجان تهران را به اشغال خود درآورند و سر رشته امر را از دست آنها خارج سازند. میرزا کریم خان به سرعت به رشت باز می گردد و به اتفاق برادانش گروهی از آذربایجانیان و انقلابیون گیلان را پیرامون خود گردآورده و حرکت خود را آغاز می کنند. ویژگی نقش میرزا کریم خان در این دوره چپ نمائی اوست، نقشی که تا صعود رضاخان به سلطنت ادامه دارد؛ به دلیل همین چپ نمائی است که برخی مورخین کمونیست، مانند تقی شاهین نقش میرزا کریم خان و برادرش عبدالحسین خان را به عنوان (بنیانگذاران سوسیال دمکراتی رشت) محترم شمرده و از ارزیابی صحیح آن غافل مانده اند.
کمیته ستار و مجاهدین قفقاز و گرجی
...
wikifeqh: کریم_خان_رشتی