[ویکی اهل البیت] میرزا علی هسته ای اصفهانی قدس سره، فرزند محمد، فرزند علی، فرزند محمدرضا، فرزند شیخ زین الدین فرزند عین علی در اصل اهل خوانسار بود که در سال 1250 ش در «هَسْتان»، حومه اصفهان، در خانواده ای ریشه دار و متدین دیده به جهان گشود.
جدش آقا محمدرضا از عالمان و فقیهان بزرگ اصفهان بود که در نهم ربیع الاول 1202 ق وفات یافت و در قبرستان تخت فولاد نزدیک بقعه آقا محمد بیدآبادی دفن شد. جد دیگرش، شیخ زین الدین، از عالمان بزرگ بود و مدتی امامت جمعه اصفهان را بر عهده داشت که در سال 1167 ق در قبرستان آب بخشان به خاک سپرده شد و بقعه کوچکی داشت.
شیخ زین الدین، که اهل عرفان بود و در خوانسار زندگی می کرد، مورد طمع ورزی صوفیان قرار می گیرد و مقام «قطب» به او پیشنهاد می شود، ولی او نمی پذیرد. مراتب فضل و کمال شیخ زین الدین چنان بود که علامه مجلسی دامادش، میر محمدصالح خاتون آبادی را به خوانسار فرستاد تا او را به اصفهان دعوت کند که شیخ می پذیرد و علامه مجلسی سمت «شیخ الاسلامی» اصفهان را به وی واگذار می نماید.
پدر میرزا علی هسته ای، در همان دوران کودکی، آثار هوش، ذکاوت و حافظه فوق العاده ای را در فرزندش مشاهده می کند و به تربیت و تعلیم او همت می گمارد. او مقدمات ادبیات عرب، زبان فارسی و کتاب های متداول دینی آن عصر را به خوبی فرامی گیرد و در جوانی، در ادبیات عرب سرآمد طلاب می شود. میرزا علی دروس فقه، اصول و منطق را از استادان مشهور زمان خویش، در نهایت دقت و جدیت می آموزد؛ به طوری که در فاصله کوتاهی، به تدریس دروس سطح در حوزه علمیه اصفهان می پردازد. وی سپس در درس خارج فقه و اصول آیت الله حاج سید محمدباقر درچه ای اصفهانی، از مجتهدان به نام و مشهور اصفهان، حضور می یابد و مورد توجه استادش قرار می گیرد.
هر چند او دوست داشت برای تکمیل تحصیل خود به نجف اشرف برود، اما از یک سو آوازه علمی و معنوی میرزا حبیب الله رشتی (م 1312 ق) که محضر درس وی مجمع عالمان و فقیهان بود و از سوی دیگر مشکلات مادی موجب شد تا پس از مشورت با استادش آیت الله درچه ای، در درس میرزا حبیب الله شرکت کند. استاد، ضمن تأیید موقعیت علمی، فقهی و معنوی مرحوم محقق رشتی می گوید: «درس میرزا خیلی عالی است و برای طلاب مبتدی سنگین است؛ ولی چون شما را دارای حافظه قوی و همت عالی می بینم، درس ایشان را برای شما مفید و سودمند می دانم».
او بنابر توصیه استادان اصفهان، خصوصاً جهانگیرخان قشقایی، به تهران رهسپار شد و در یک کاروان سرا مسکن گزید و سپس در درس استادان معروف و برجسته تهران، به ویژه آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، شرکت جست.
آیت الله هسته ای در سال 1283 ش. در تهران، قبل از آن که جذب درس و معنویت شیخ فضل الله نوری شود، در درس حضرات آیات: سید عبدالله بهبهانی، میرزا حسین تهرانی و حاج میرزا خلیل تهرانی که دروس معقول را تدریس می کردند، حاضر شد.
وی می گوید: «دروس اساتید تهران قابل مقایسه با دروس استادان اصفهان علی الخصوص مرحوم درچه ای نبود. ولذا به درس شیخ فضل الله نوری، از شاگردان ممتاز میرزای رشتی رفتم. هنگامی که ایشان «بحث ترتب» اصول را تدریس می فرمود، بنده از انتهای مجلس اشکالی کردم. شیخ جوابی فرمود. بنده بر جواب او اشکال نمودم و این امر تا چند مرتبه تکرار شد. شیخ پرسید: تو میرزا علی اصفهانی نیستی! عرض کردم: بله. فرمود: بعد از درس نروید! پس از درس، به محضرش شرفیاب شدم. فرمود: چه وقت است آمده ای. عرض کردم: چند روزی بیش نیست. فرمود: کجا منزل کردی. گفتم: در یک کاروان سرا. هنگامی که محل اقامتم را دانست، همان خادم را فرستاد تا از کاروان سرا اثاث مختصر مرا بیاورد و اتاقی هم در منزلش در اختیارم گذارد».
جدش آقا محمدرضا از عالمان و فقیهان بزرگ اصفهان بود که در نهم ربیع الاول 1202 ق وفات یافت و در قبرستان تخت فولاد نزدیک بقعه آقا محمد بیدآبادی دفن شد. جد دیگرش، شیخ زین الدین، از عالمان بزرگ بود و مدتی امامت جمعه اصفهان را بر عهده داشت که در سال 1167 ق در قبرستان آب بخشان به خاک سپرده شد و بقعه کوچکی داشت.
شیخ زین الدین، که اهل عرفان بود و در خوانسار زندگی می کرد، مورد طمع ورزی صوفیان قرار می گیرد و مقام «قطب» به او پیشنهاد می شود، ولی او نمی پذیرد. مراتب فضل و کمال شیخ زین الدین چنان بود که علامه مجلسی دامادش، میر محمدصالح خاتون آبادی را به خوانسار فرستاد تا او را به اصفهان دعوت کند که شیخ می پذیرد و علامه مجلسی سمت «شیخ الاسلامی» اصفهان را به وی واگذار می نماید.
پدر میرزا علی هسته ای، در همان دوران کودکی، آثار هوش، ذکاوت و حافظه فوق العاده ای را در فرزندش مشاهده می کند و به تربیت و تعلیم او همت می گمارد. او مقدمات ادبیات عرب، زبان فارسی و کتاب های متداول دینی آن عصر را به خوبی فرامی گیرد و در جوانی، در ادبیات عرب سرآمد طلاب می شود. میرزا علی دروس فقه، اصول و منطق را از استادان مشهور زمان خویش، در نهایت دقت و جدیت می آموزد؛ به طوری که در فاصله کوتاهی، به تدریس دروس سطح در حوزه علمیه اصفهان می پردازد. وی سپس در درس خارج فقه و اصول آیت الله حاج سید محمدباقر درچه ای اصفهانی، از مجتهدان به نام و مشهور اصفهان، حضور می یابد و مورد توجه استادش قرار می گیرد.
هر چند او دوست داشت برای تکمیل تحصیل خود به نجف اشرف برود، اما از یک سو آوازه علمی و معنوی میرزا حبیب الله رشتی (م 1312 ق) که محضر درس وی مجمع عالمان و فقیهان بود و از سوی دیگر مشکلات مادی موجب شد تا پس از مشورت با استادش آیت الله درچه ای، در درس میرزا حبیب الله شرکت کند. استاد، ضمن تأیید موقعیت علمی، فقهی و معنوی مرحوم محقق رشتی می گوید: «درس میرزا خیلی عالی است و برای طلاب مبتدی سنگین است؛ ولی چون شما را دارای حافظه قوی و همت عالی می بینم، درس ایشان را برای شما مفید و سودمند می دانم».
او بنابر توصیه استادان اصفهان، خصوصاً جهانگیرخان قشقایی، به تهران رهسپار شد و در یک کاروان سرا مسکن گزید و سپس در درس استادان معروف و برجسته تهران، به ویژه آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، شرکت جست.
آیت الله هسته ای در سال 1283 ش. در تهران، قبل از آن که جذب درس و معنویت شیخ فضل الله نوری شود، در درس حضرات آیات: سید عبدالله بهبهانی، میرزا حسین تهرانی و حاج میرزا خلیل تهرانی که دروس معقول را تدریس می کردند، حاضر شد.
وی می گوید: «دروس اساتید تهران قابل مقایسه با دروس استادان اصفهان علی الخصوص مرحوم درچه ای نبود. ولذا به درس شیخ فضل الله نوری، از شاگردان ممتاز میرزای رشتی رفتم. هنگامی که ایشان «بحث ترتب» اصول را تدریس می فرمود، بنده از انتهای مجلس اشکالی کردم. شیخ جوابی فرمود. بنده بر جواب او اشکال نمودم و این امر تا چند مرتبه تکرار شد. شیخ پرسید: تو میرزا علی اصفهانی نیستی! عرض کردم: بله. فرمود: بعد از درس نروید! پس از درس، به محضرش شرفیاب شدم. فرمود: چه وقت است آمده ای. عرض کردم: چند روزی بیش نیست. فرمود: کجا منزل کردی. گفتم: در یک کاروان سرا. هنگامی که محل اقامتم را دانست، همان خادم را فرستاد تا از کاروان سرا اثاث مختصر مرا بیاورد و اتاقی هم در منزلش در اختیارم گذارد».
wikiahlb: میرزا_علی_هسته_ای