[ویکی فقه] مشیرالدوله "میرزا حسین خان سپهسالار"، یکی از صاحب منصبان و مدتی را بعد از امیرکبیر صدراعظم ایران در دربار ناصرالدین شاه بود.
"میرزا حسین خان" فرزند "میرزا نبی خان امیردیوان قزوینی" در سال ۱۲۴۳ ه.ق. متولد شد، اجداد وی اهل «علی آباد» مازندران بودند. پدر بزرگ وی معروف به "عابدین بیک" در «قزوین» در خدمت "شاهزاده علینقی میرزای رکن الدوله" حکمران قزوین به دلاکی اشتغال داشت به این سبب دشمنان "میرزا حسین خان" را "دلاک زاده" لقب می دادند. پدر وی در دستگاه حکومتی "رکن الدوله" مال و ثروتی اندوخته و نردبان ترقی را طی نمود، به نحوی که هم یکی از دختران "فتحعلی شاه" را به زنی گرفت و هم به حکمرانی «اصفهان» و «فارس» رسید، وی در سال ۱۲۷۴ ه.ق. حکمران شیراز شد و در رفع اختلافات بین لشکریان و کشوریان در شیراز توفیقاتی به دست آورد و چون ترتیب عروسی "گلین خانم" دختر "احمدعلی میرزا" را با "ناصرالدین شاه" به بهترین وجه فراهم نمود، قرب و منزلت وی در نزد شاه افزایش یافت.
مشیرالدوله قبل از صدارت
رشد و ترقی "میرزا حسین خان سپهسالار" عمدتاً مرهون توجهات خاص "امیرکبیر" می باشد و این هم نبود؛ مگر به خاطر روابط خوبی که بین امیرکبیر و "امیردیوان" وجود داشت، امیرکبیر پس از رسیدن به صدارت چهار فرزند ذکور «امیردیوان» را به تهران خواسته و آنها را به کارهای دولتی گماشت و میرزا حسین خان را که فرزند بزرگ امیردیوان بود، را برای تحصیل به خارج از کشور اعزام نمود و چون فرد باهوشی بود، با زبان های فرانسه و عربی آشنا شد و بعد از مراجعت به کشور وکیل کارهای پدرش گردید و در وزارت «امور خارجه» مشغول انجام وظیفه شد. بعد از مرگ پدر، امیرکبیر وی را به دلیل اوضاع مالی بدی که داشت به کارپردازی هند اعزام نمود. اقامت وی در «بمبئی» به مدت سه سال به طول انجامید و بعد از سه سال با ثروت فراوانی به ایران مراجعت نمود و در سال ۱۲۷۱ه.ق. یعنی در زمان صدارت "میرزا آقاخان نوری" با سمت «جنرال قنسولی» عازم ماموریت به تفلیس شد. در سال ۱۲۷۵ ه.ق. به سمت «وزیر مختاری» ایران در اسلامبول انتخاب گردید. در سال ۱۲۸۰ ه.ق. موقتاً از اسلامبول به تهران فراخوانده شد و یکی از اجزاء اجرائی «دارالشورای» دولتی گردید و مجدداً به اسلامبول بازگشت. در سال ۱۲۸۵ ه.ق. یعنی ده سال بعد از اشتغال به سمت «جنرال قنسولی» در اسلامبول به تهران احضار و از درجۀ «وزیر مختاری» و «ایلچی گری» مخصوص به مقام «سفارت کبری» نائل آمد و مجدداً به اسلامبول رفت و مدت دو سال در این سمت مشغول انجام وظیفه بود، تا اینکه در سال ۱۲۸۷ ه.ق. ترتیب عزیمت ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم ساخت، بعد از این مسافرت است که خدمات وی در بغداد و عتبات و خارج از کشور موافق طبع ناصرالدین شاه قرار گرفت و شاه او را با خود به تهران آورده، ابتدا «وزارت عدلیه» و «وزارت وظالیف و اوقاف» و سپس در سال ۱۲۸۸ ه.ق. به لقب «سپهسالاری اعظم» مفتخر گشت و همچنین سمت «سرداری کل سپاه ایران» به وی واگذار شد. او همچنین در این سال جزو اعضای «دارالشورای کبری» در آمد، تا اینکه در ۲۹ شعبان سال ۱۲۸۸ ه.ق. از طرف ناصرالدین شاه به صدراعظمی انتخاب گردید.
دوران صدارت
هنگامی که "مشیرالدوله" مقدمات سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم نمود، به دستور شاه از اسلامبول عازم بغداد گردید، بعد از زیارت عتبات ناصرالدین شاه وی را از رفتن به استامبول بازداشته، با خود به ایران آورد و پس از چندی وی را به عضویت دارالشورای کبری انتخاب نمود و مدتی نگذشت که شاه جهت سر و سامان دادن به اوضاع سپاهیان ایران مشیرالدوله را به «وزارت اعظم عساکر» منصوب و لقب «سپهسالاری» به وی اعطا کرد. وی یک ماه و نیم بعد از طی صدور فرمانی به منصب صدارت عظمی ارتقای مقام یافت. او بعد از رسیدن به مقام صدر اعظمی بخشنامه هایی خطاب به کارکنان دولت و حکام ولایات صادر کرد و آنها را از رشوه خواری و قوم و خویش بازی برحذر داشت و هر کس که از اجرای دستورات وی تعدی کرد، را تنبیه و مجازات نمود. اقدامات مشیرالدوله در بدو صدارت او یادآور اقدامات امیرکبیر بود و مردم فکر می کردند، امیرکبیر، دومی ظهور کرده است و مشکلات ایران به زودی بر طرف خواهد شد؛ اما بر خلاف انتظارات مردم، اقدامات مشیرالدوله بیشتر در راستای اهداف بیگانگان بود. تنها چهل و هفت روز از صدارت وی سپری نگردیده بود که "ملکم خان" را از ترکیه به تهران احضار و به معاونت صدارت منصوب کرد و بعد از چندی وی را به سمت «وزیر مختاری ایران» در لندن اتخاب نمود. در ابتدای صدارت وی قحطی عجیبی ایران را فرا گرفت و مردم این را به فال بد زدند و او نیز برای بر طرف کردن این ظن مردم دست به بذل مال زد و مال بسیاری را بین مردم تقسیم کرد. مشیرالدوله همچنین بعد از انتخاب به صدارت در صدد بر آمد، تا قسمتی از مسؤلیت های قبلی خود را به دیگران واگذار نماید.
سیاست خارجی
...
"میرزا حسین خان" فرزند "میرزا نبی خان امیردیوان قزوینی" در سال ۱۲۴۳ ه.ق. متولد شد، اجداد وی اهل «علی آباد» مازندران بودند. پدر بزرگ وی معروف به "عابدین بیک" در «قزوین» در خدمت "شاهزاده علینقی میرزای رکن الدوله" حکمران قزوین به دلاکی اشتغال داشت به این سبب دشمنان "میرزا حسین خان" را "دلاک زاده" لقب می دادند. پدر وی در دستگاه حکومتی "رکن الدوله" مال و ثروتی اندوخته و نردبان ترقی را طی نمود، به نحوی که هم یکی از دختران "فتحعلی شاه" را به زنی گرفت و هم به حکمرانی «اصفهان» و «فارس» رسید، وی در سال ۱۲۷۴ ه.ق. حکمران شیراز شد و در رفع اختلافات بین لشکریان و کشوریان در شیراز توفیقاتی به دست آورد و چون ترتیب عروسی "گلین خانم" دختر "احمدعلی میرزا" را با "ناصرالدین شاه" به بهترین وجه فراهم نمود، قرب و منزلت وی در نزد شاه افزایش یافت.
مشیرالدوله قبل از صدارت
رشد و ترقی "میرزا حسین خان سپهسالار" عمدتاً مرهون توجهات خاص "امیرکبیر" می باشد و این هم نبود؛ مگر به خاطر روابط خوبی که بین امیرکبیر و "امیردیوان" وجود داشت، امیرکبیر پس از رسیدن به صدارت چهار فرزند ذکور «امیردیوان» را به تهران خواسته و آنها را به کارهای دولتی گماشت و میرزا حسین خان را که فرزند بزرگ امیردیوان بود، را برای تحصیل به خارج از کشور اعزام نمود و چون فرد باهوشی بود، با زبان های فرانسه و عربی آشنا شد و بعد از مراجعت به کشور وکیل کارهای پدرش گردید و در وزارت «امور خارجه» مشغول انجام وظیفه شد. بعد از مرگ پدر، امیرکبیر وی را به دلیل اوضاع مالی بدی که داشت به کارپردازی هند اعزام نمود. اقامت وی در «بمبئی» به مدت سه سال به طول انجامید و بعد از سه سال با ثروت فراوانی به ایران مراجعت نمود و در سال ۱۲۷۱ه.ق. یعنی در زمان صدارت "میرزا آقاخان نوری" با سمت «جنرال قنسولی» عازم ماموریت به تفلیس شد. در سال ۱۲۷۵ ه.ق. به سمت «وزیر مختاری» ایران در اسلامبول انتخاب گردید. در سال ۱۲۸۰ ه.ق. موقتاً از اسلامبول به تهران فراخوانده شد و یکی از اجزاء اجرائی «دارالشورای» دولتی گردید و مجدداً به اسلامبول بازگشت. در سال ۱۲۸۵ ه.ق. یعنی ده سال بعد از اشتغال به سمت «جنرال قنسولی» در اسلامبول به تهران احضار و از درجۀ «وزیر مختاری» و «ایلچی گری» مخصوص به مقام «سفارت کبری» نائل آمد و مجدداً به اسلامبول رفت و مدت دو سال در این سمت مشغول انجام وظیفه بود، تا اینکه در سال ۱۲۸۷ ه.ق. ترتیب عزیمت ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم ساخت، بعد از این مسافرت است که خدمات وی در بغداد و عتبات و خارج از کشور موافق طبع ناصرالدین شاه قرار گرفت و شاه او را با خود به تهران آورده، ابتدا «وزارت عدلیه» و «وزارت وظالیف و اوقاف» و سپس در سال ۱۲۸۸ ه.ق. به لقب «سپهسالاری اعظم» مفتخر گشت و همچنین سمت «سرداری کل سپاه ایران» به وی واگذار شد. او همچنین در این سال جزو اعضای «دارالشورای کبری» در آمد، تا اینکه در ۲۹ شعبان سال ۱۲۸۸ ه.ق. از طرف ناصرالدین شاه به صدراعظمی انتخاب گردید.
دوران صدارت
هنگامی که "مشیرالدوله" مقدمات سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم نمود، به دستور شاه از اسلامبول عازم بغداد گردید، بعد از زیارت عتبات ناصرالدین شاه وی را از رفتن به استامبول بازداشته، با خود به ایران آورد و پس از چندی وی را به عضویت دارالشورای کبری انتخاب نمود و مدتی نگذشت که شاه جهت سر و سامان دادن به اوضاع سپاهیان ایران مشیرالدوله را به «وزارت اعظم عساکر» منصوب و لقب «سپهسالاری» به وی اعطا کرد. وی یک ماه و نیم بعد از طی صدور فرمانی به منصب صدارت عظمی ارتقای مقام یافت. او بعد از رسیدن به مقام صدر اعظمی بخشنامه هایی خطاب به کارکنان دولت و حکام ولایات صادر کرد و آنها را از رشوه خواری و قوم و خویش بازی برحذر داشت و هر کس که از اجرای دستورات وی تعدی کرد، را تنبیه و مجازات نمود. اقدامات مشیرالدوله در بدو صدارت او یادآور اقدامات امیرکبیر بود و مردم فکر می کردند، امیرکبیر، دومی ظهور کرده است و مشکلات ایران به زودی بر طرف خواهد شد؛ اما بر خلاف انتظارات مردم، اقدامات مشیرالدوله بیشتر در راستای اهداف بیگانگان بود. تنها چهل و هفت روز از صدارت وی سپری نگردیده بود که "ملکم خان" را از ترکیه به تهران احضار و به معاونت صدارت منصوب کرد و بعد از چندی وی را به سمت «وزیر مختاری ایران» در لندن اتخاب نمود. در ابتدای صدارت وی قحطی عجیبی ایران را فرا گرفت و مردم این را به فال بد زدند و او نیز برای بر طرف کردن این ظن مردم دست به بذل مال زد و مال بسیاری را بین مردم تقسیم کرد. مشیرالدوله همچنین بعد از انتخاب به صدارت در صدد بر آمد، تا قسمتی از مسؤلیت های قبلی خود را به دیگران واگذار نماید.
سیاست خارجی
...
wikifeqh: میرزا_حسین_خان_سپهسالار_قزوینی