میرزا ابوالحسن خان ایلچی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] "میرزا ابو الحسن شیرازی" که بعدها، "خان" و "خان ایلچی" لقب گرفت، در سال ۱۱۹۰ه.ق. در شیراز متولد شد. او پسر دوم "میرزا محمدعلی خان اصفهانی" است که در دوران سلطنت "نادر شاه" به منشی گری پادشاه اشتغال داشت و در زمان "کریم خان زند" سمت سر «رشته داری قشون» را به عهده داشت.
میرزا ابو الحسن شیرازی خواهرزاده "حاج ابراهیم خان اعتمادالدوله شیرازی"، صدراعظم "آقامحمدخان" و "فتحعلی شاه" قاجار بود. "حاج میرزا ابو الحسن خان"، بواسطه این وابستگی، مدتی حاکم شوشتر بود و بعد از گرفتاری و کشته شدن صدر اعظم و بستگانش چون جان و زندگی خویش را در امنیت و آسایش نمی دید از شیراز گریخت و به بصره و مکه و سرانجام کلکته و شهر بمبئی در هندوستان رفته و در حیدرآباد دکن توقف داشت و بعد از گذشت زمان، از جانب شاه فرمان مراجعت به ایران برای او صادر شد. وی در شیراز به منصب «یساولی» "حسینعلی میرزا فرمانفرما" تعیین شد. از آنجایی که شغلش آبرومند و مهم نبود از آن کناره گیری کرد و به اصفهان رفت و در دستگاه "امین الدوله اصفهانی" ترقی کرد و ثروتی بهم زد.
انتخاب به عنوان سفیر
حضور "ناپلئون" در صحنه سیاسی اروپا و فتوحات او، تحولات عمیقی در روابط خارجی ممالک اروپایی به همراه آورد. موقعیت جغرافیایی ایران و همسایگی با روسیه و هندوستان، باعث شد این کشور درگیر رقابت های دول روسیه، فرانسه و انگلیس شود. در یک چنین اوضاع و احوالی، فتحعلی شاه تصمیم گرفت سفیری به پیشنهاد "سر هارفورد جونز" نماینده دولت انگلستان در ایران به این کشور بفرستد.قرعه این کار را به نام میرزا ابو الحسن شیرازی زدند و شاه او را لقب «خانی» داد و به این ماموریت گسیل داشت که از سال ۱۲۲۶ه.ق. شروع شد. در این سفر "سر هارفورد جونز" و "جیمز موریه" منشی نمایندگی دولت انگلیس در ایران او را همراهی کردند. سفارت ابو الحسن خان چندان فایده ای برای ایران نداشت و فتحعلی شاه، چهار مطلب شفاهی را به او هنگام عزیمت گفته بود بدین شرح که: اولاً: مداخله انگلیس را در فیصله منازعات میان روسیه و ایران و استرداد گرجستان، خواستار شود.ثانیاً: طلب کمک مالی برای مواجب قشون کند.ثالثاً: تجهیز و تقویت عمومی قوای ایران را بخواهد.رابعاً: فرستادن سفیر دائم به ایران را درخواست کند.اما وزیر خارجه وقت انگلیس، خواسته های شاه ایران را بجز خواسته چهارم رد کرد. با این همه در این سفر ابو الحسن خان موفق به جلب دوستی دولت انگلیس شد و قدم های مؤثری در راه بهبود روابط ایران و انگلیس برداشته شد. وی در این ایام به عضویت «فراماسونری» انگلستان نیز در آمد؛ اما ظاهراً هیچ کوششی برای ترویج فراماسونری انگلستان در ایران انجام نداد.
عهدنامه گلستان
وی پس از مراجعت به ایران در دربار فتحعلی شاه مشغول به کار شد و در سال ۱۲۲۸ه.ق. از طرف ایران مامور امضای «عهدنامه گلستان» و حل مسائلی که از زمان "آقا محمدخان" قاجار، لاینحل مانده بود، گردید. سر گور اوزلی، سفیر انگلیس در ایران که در پی تحقق هدف دولت متبوعش مبنی بر واداشتن روسیه به تخلیه سپاه خود از مناطق جنوبی برای مقابله با ناپلئون بود، دولت ایران را به امضای قرارداد صلح ترغیب می کرد و در عوض به فتحعلی شاه قول داد برای استرداد شهرهای ایران که روسیه تصرف کرده بود بکوشد. در پی این وعده، ابو الحسن خان در سال بعد به عنوان سفیر دولت ایران روانه پایتخت روسیه گردید و در پی سه سال و نیم اقامتش در «پطرزبورگ» هیچ دستاوردی برای ایران به همراه نداشت و معاهده گلستان بدون کمترین جرح و تعدیل و تجدید نظری در موارد آن، به قوّت خود باقی ماند. در سال ۱۲۳۳ه.ق. ابو الحسن خان مجدداً به عنوان سفیر عازم لندن شد. وی در راه لندن، مدتی نیز برای استحکام روابط دوستی و برادری با دولت فرانسه، در پاریس ماند؛ اما موفق به ارائه اعتبار نامه خود به امپراطور جدید فرانسه، "لوئی هجدهم" نشد. دلیل ناکامی ایلچی را باید ناشی از اصرار نامعقول او در اجرای بی اهمیت ترین مراسم تشریفاتی دانست. او در سال ۱۲۳۴ه.ق. به لندن رسید و آنجا هم با مشکلاتی مواجه شد زیرا وی انتظار داشت او را بر همه سفرای مقیم دربار انگلستان مقدم بدارند؛ اما دولت انگلیس نپذیرفت. در همین ماموریت، از جانب "عباس میرزا نائب السلطنه"، ماموریت داشت که محصلین ایرانی مقیم انگلستان را به ایران بازگرداند.
ایلچی در وزارت خارجه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس