مونی

لغت نامه دهخدا

مؤنی. [ م ُءْ ] ( ع ص ) بازدارنده. || بادرنگ گرداننده. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || تأنی کننده. اهمال کننده. درنگ نماینده. ( از ناظم الاطباء ).

مؤنی. [ م ُ ءَن ْ نا ] ( ع ص ) سستی کرده شده. درنگی نموده شده. ( از منتهی الارب ).

مؤنی. [ م ُ ءَن ْ نی ]( ع ص ) سستی کننده و درنگ نماینده. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

سستی کننده و درنگ نماینده .

دانشنامه عمومی

مونی شهری در شهرستان یاهو در استان باله در بورکینافاسوی جنوبی است و جمعیت آن ۱۰۲۰ نفر است.
عکس مونی

مونی (داغستان). مونی ( به لاتین: Muni ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است. [ ۱]
عکس مونی (داغستان)عکس مونی (داغستان)

مونی (فیلم). مونی ( به تامیلی: Muni ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۷ و به کارگردانی راغوا لارنس است. در این فیلم بازیگرانی همچون راغوا لارنس، ویدهیکا، راجکیران، وینو چاکروارتی، کوای سارالا، کدهال داندپانتی، راهول دو ایفای نقش کرده اند.
در سال ۲۰۱۱ دنباله این فیلم با نام مونی ۲ ساخته شد.
عکس مونی (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مونی (Moonie)
نام عامه پسند پیروان کلیسای اتحاد، فرقۀ مذهبی که سون میونگ مون تأسیس کرد.

مترادف ها

female (اسم)
ماده، زن، مؤنث، جنس ماده، نسوان، مونی، جانور ماده

feminine (اسم)
مونی، زنان، جنس زن

پیشنهاد کاربران

واژه مونی برای ابراز علاقه به یک شخص استفاده میشود و توسط سوتون عباسیان این کلمه ساخته شده.
مثلا: خیلی مونی

بپرس