مول

/mol/

مترادف مول: فاسق، معشوق، حرام زاده، تأخیر، درنگ، کندی، مولش

لغت نامه دهخدا

مول. [ م َ ] ( ع مص ) مال دادن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || بامال شدن. ( منتهی الارب ). بسیارمال شدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). خداوند مال شدن. ( المصادر زوزنی ). مؤول. ( منتهی الارب ).

مول. [ م َ ] ( ع اِ ) مال و سامان و اسباب را گویند. ( برهان ). مال باشد. ( فرهنگ جهانگیری ).

مول. ( ع اِ ) عنکبوت. ( از فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). تارتنه. کارتنه. ج ِ مولة،به معنی تننده. ( منتهی الارب ). رجوع به عنکبوت شود.

مول. ( اِ ) درنگ و تأخیر. ( غیاث ). درنگ و تأخیر و توقف و بازایستادگی. ( ناظم الاطباء ). بودن و درنگ و تأخیر. و مول مول یعنی باش باش. ( از برهان ) ( از آنندراج ). درنگ باشد. ( لغت فرس اسدی ). لفظی است که از برای تأخیر و درنگ گویند. ( فرهنگ اوبهی ). به معنی تأخیر است و مول مول به معنی آرام آرام. ( فرهنگ لغات شاهنامه ). درنگ در کاری. تأخیر. ( از یادداشت مؤلف ). || توبه. ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ). به معنی بازگشت هم آمده است که کنایه از توبه باشد. ( برهان ). بازگشت باشد. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج ). پشیمانی. ( ناظم الاطباء ). || ناز و غمزه. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از انجمن آرا ) ( از غیاث ). || عاشق و عاشقباز و رفیق و یار زن. ( ناظم الاطباء ). معشوقه زن را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ). معشوق زن. ( غیاث ). مولی. آنکه با زنی رابطه نامشروع دارد. دوست نامشروع زن. مردی که زن با وی رابطه نامشروع دارد. ( یادداشت مؤلف ). مردی بیگانه که زن دیگری با او سری پیدا کند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). معشوق زن را گویند. ( برهان ) :
چرا این مردم دانا و زیرکسار و فرزانه
زنانشان مولها باشد دو درشان هست و یک خانه.
ابوشکور بلخی.
زن مولی داشت. شب خلوت میان معاشرت و اثنای مفاوضت این حال با او گفته شد. ( راحةالصدور راوندی ).
آن زنک می خواست تا با مول خویش
برزند در پیش شوی گول خویش.
مولوی.
- مول داشتن ؛ با مردی اجنبی راه داشتن. ( یادداشت مؤلف ).
- مول گرفتن ؛ آشنای نامشروع گرفتن زن. با مرد اجنبی رابطه غیرمشروع برقرار ساختن زن. ( از یادداشت مؤلف ).
- مول ننه شدن ؛ سرخر شدن. ( فرهنگ عوام تألیف امینی ).
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درنگ در کاری تاخیر . ۲ - توقف در جایی .
رجل مول مرد بسیار مال و توانگر ٠

فرهنگ معین

(اِ. ) درنگ ، تأخیر.
(اِ. )۱ - معشوق ، فاسق . ۲ - فرزند نامشروع .

فرهنگ عمید

۱. حرامزاده.
۲. (اسم، صفت ) [قدیمی] معشوق زن غیر از شوهر خودش.
= مولیدن

گویش مازنی

/mool/ آدم مرموز - ریشه کن شدن افراد یک دودمان ۳تخم حرام – فرزند نامشروع

واژه نامه بختیاریکا

( مول * ) معشوقه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۸۶(بار)

دانشنامه عمومی

مول (بلژیک). شهر مول ( به فرانسوی: Mol ) در شهرستان تورنو در استان آنتوئر در منطقه فلاندری در کشور بلژیک واقع شده است.
عکس مول (بلژیک)عکس مول (بلژیک)عکس مول (بلژیک)عکس مول (بلژیک)عکس مول (بلژیک)

مول (شخصیت کارتونی). مول[ ۱] [ ۲] یا موش کور با نامِ اصلی کرتک ( چکی: Krtek ) یک شخصیت مشهور کارتونی است که توسط انیماتور برجستهٔ اهل جمهوری چک، زدنیک میلر خلق شد.
این شخصیت نخستین بار در مجموعه کارتون های کوتاهی با همین نام ظاهر شد و در جشنوارهٔ فیلم ونیز در سال ۱۹۵۷ میلادی به نمایش درآمد[ ۳] و پس از آن در سایر نقاط جهان نیز محبوبیت یافت و منتشر شد.
این کارتون در بسیاری از کشورهای اروپای مرکزی و همچنین در هند ، چین ، قزاقستان ، کرواسی ، فنلاند ، روسیه ، اوکراین ، بلاروس ، ایران ، عراق و ژاپن پخش شده است و محبوبیت زیادی کسب کرده است.
ساخت موسیقی این کارتون در بیشتر قسمت ها توسط وادیم پتروف انجام شده و برخی قسمت ها را نیز ییرژی اشترونر و میلوش واتسک به عهده داشته است.
این کارتون در دههٔ ۶۰ خورشیدی از برنامهٔ کودک و نوجوان و در سال های اخیر از شبکهٔ پویا به نمایش درآمده است. [ ۱]
مول، شخصیت کارتونی مورد علاقه ی خیلی از کشورهاست و علاوه بر این میتوان گفت که در زادگاه اش یعنی کشور جمهوری چک به نماد بدل شده است و سمبلی از کشور جمهوری چک است و در سوغاتی فروشی های جمهوری چک، عروسک های موش کور و لیوان ها، خودکار ها، چترها، تی شرت ها و. . . با تصاویر موش کور به عنوان سوغات جمهوری چک به فروش میرسند [ ۴] [ ۵]
عروسکی از مول در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۸ توسط فضانورد اندرو جی. فیوستل به فضا برده شده است. [ ۶] [ ۷]
شکی در محبوبیت زیاد شخصیت مول وجود ندارد. عروسکی از مول در سال ۲۰۱۵ توسط دو توریست با نام های پاول زرزاوی و مارتینا لیبچیکا به سفر دور دنیا برده شده است!
عکس مول (شخصیت کارتونی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مول (mole)
واحد اس آی برای مقدار جسم، با نماد mol. یک مول مقداری از جسم است که تعداد اجزای بنیادی آن، شامل اتم ها، مولکول ها، و مانند آن ها، برابر با تعداد اتم های دوازده گرم ایزوتوپ کربنِ ۱۲ باشد. یک مول از هر عنصر، که وزن اتم های منفرد آن بر حسب گرم برابر با عدد اتمی آن باشد، شامل یک مول از اتم های آن عنصر است. به این ترتیب، یک مول کربن، دوازده گرم وزن دارد. یک مول از هر عنصر دارای ۱۰۲۳×۶.۰۲۲۰۴۵ اتم است که به عدد آووگادرو معروف است.

مترادف ها

paramour (اسم)
یار، عاشق، معشوقه، رفیقه، فاسق، موله، مول

پیشنهاد کاربران

1_فرزند حرامزاده
فرزند نامشروع
2_آب زیرکاه
فریبکار
آن زنی می خواست تا با مول خود
بر زند در پیش شوی گول خود
✏ �مولانا�
مول به معنی مخفیانه، پنهانی و زیرزیرکی است و در مازندران مول کِته یا مول کُته یعنی بچه ی ( تولد ) مخفیانه و پنهانی که یعنی فرزند نامشروع. استفاده از الفاظی مثل حرامزاده بنظرم بهتر باشه در این فضاها و زمینه
...
[مشاهده متن کامل]
ها برای توصیف معنای عبارات کمتر بشه و سپاسگزار خواهیم بود اگر ادمین محترم سایت مد نظر قرار بدن.

درود در زبان سامنی که از شهرهای کهن استان همدان هم هست مول به معنی کم ، آهسته استفاده میشه که در زمان کاربرد بیشتر به صورت موله موله یعنی کم کم یا یواش یواش استفاده میشه.
مثلا فلانی موله موله کار خودش رو انجام داد. یعنی یواش یواش و بی سر و صدا کار ش رو انجام داد.
در فرهنگ مردم ایلام مول عموما به کسی می گویند که کوتوله وبدقیافه و مخصوصا شکل بینی یش بد باشدقاطری را که به اندازه کافی رشد نکرده را ( قاطر موله ) می گویند
مول در لحجه یزدی و میبدی به معنای گردن است. . .
مول به گویش کتولی در علی اباد کتول
به معنی آب زیرکاه و آدم مرموز
کسی که کارهایی که اشتباهه رو زیر زیر و یواشکی انجام میده
مول معنی حرومزاده ندارد
ما مازندرانی ها مول را به معنی آب زیرکا و مرموز میدانیم
مول به معنی حرامزاده
نام یک داستان کوتاه از احمد محمود ، که در آن یک دیوانه به بچهای چند روزه بر می خورد
مول واژه ساخته شده جدید به دست شقایق خانم معروف به جانا به معنی زیرک و فرد باهوشیست که ویژگی های خاص و متمایز کننده ای نسبت به دیگران دارد
مول به گویش بختیاری یعنی مزاحم ، رفیق نا مشروع
واحد اندازه گیری در شیمی

شیمی دان ها به عدد آووگادرو از هر ذره ٬ یک مول ( mol ) از آن ذره می گویند .
در گویش زبان بختیاری مول به معنای معشوقه است.
در گویش زبان بختیاری مول به معنی معشوقه میباشد.
مول در گویش گلپایگانی به معنای آب زیرکاه و زیرک به کار میرود. شخصی که خیلی مول باشد را جلب میگویند.
مُول در گویش یزدی به پشت گردن گفته میشود .

درنگ
زرنگ ، فریبکار
مول در زبان مازنی ( تاپوری ) به معنای حرام، حرامزاده، و نیز مارموز و آبزیرکاه است. مولِکِته اصطلاحی است در زبان مازنی به معنای حرام زاده.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس