موج شکن
/mowjSekan/
مترادف موج شکن: سد ساحلی، دیواره ساحلی، دیواره شکننده موج، موج گیر
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
موج شکن (breakwater)
نوعی سازۀ ساحلی، برای محافظت از بندر، لنگرگاه یا حوضچه های دریایی در برابر امواج آب. موج شکن جریان های در امتداد کرانه را قطع و از فرسایشِ ساحل جلوگیری می کند. با این همه، در بلندمدت نمی توان بر فرآیند های فرسایش و ایجاد ته نشست چیره شد، زیرا موادی که در یک محل ته نشین می شوند، حاصل فرآیند فرسایش در محلی دیگرند و این فرآیند، حتی با وجود ساخت موج شکن ها، روی می دهد.
نوعی سازۀ ساحلی، برای محافظت از بندر، لنگرگاه یا حوضچه های دریایی در برابر امواج آب. موج شکن جریان های در امتداد کرانه را قطع و از فرسایشِ ساحل جلوگیری می کند. با این همه، در بلندمدت نمی توان بر فرآیند های فرسایش و ایجاد ته نشست چیره شد، زیرا موادی که در یک محل ته نشین می شوند، حاصل فرآیند فرسایش در محلی دیگرند و این فرآیند، حتی با وجود ساخت موج شکن ها، روی می دهد.
wikijoo: موج_شکن
مترادف ها
حامی، پناه، بارو، موج شکن، دیوار، خاکریز، خاکریز یا جان پناه، دیواره سد، سنگر بندی
کنار دریا، موج شکن
موج شکن
موج شکن
لنگر گاه، موج شکن، پایه پل، پرت، ستون، اسکله، جرز
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
موج شکن:دیواره ای در ساحل برای پیشگیری از فشار ضربه های موج
موج شکن ( Breakwater ) [اصطلاح دریانوردی] :حصاری بدور بندر و یا لنگر گاه با یک راه ورودی خروجی که مانع از برخورد مستقیم امواج به اسکله ها میگردد . داخل این حصار را حوضچه می نامند .
موج شکن ، مول ( Mole ) [اصطلاح دریانوردی] :پیشرفت سازه های بتونی یا سنگی در دریا که از آنها میتوان بعنوان اسلکه و یا کرپی استفاده کرد .