منشا تزکیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] منشأ تزکیه (قرآن). بدون شک فضل و رحمت الهی است که موجب نجات انسانها از آلودگیها و انحرافات و گناهان می شود، چرا که از یک سو موهبت عقل را داده، و از سوی دیگر موهبت وجود پیامبر و احکامی که از طریق وحی نازل می گردد، ولی از این مواهب گذشته توفیقات خاص او و امدادهای غیبیش که شامل حال انسانهای آماده و مستعد و مستحق می گردد مهمترین عامل پاکی و تزکیه است.
مشیت الهی، منشا تزکیه و پیراستگی انسان است: «الم تر الی الذین یزکون انفسهم بل الله یزکی من یشاء ولا یظلمون فتیلا» آیا ندیدی کسانی را که خودستایی می کنند؟! (این خودستاییها، بی ارزش است؛) ولی خدا هر کس را بخواهد ستایش می کند؛ و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد. ref>نساء/سوره۴، آیه۴۹. اقسام تزکیه نفستزکیه انسان ، نفس خود را دو قسم است، یکی به عمل است، که بسیار پسندیده و مورد تأکید است، و یکی دیگر تزکیه زبان است، نظیر این که دو شاهد عادل، شخصی را که عدالتش برای حاکم شرع ثابت نشده تعدیل کنند، و او را به عدالت بستایند، و این قسم از تزکیه درباره خویشتن و این که کسی خود را بستاید مذموم است، و خدای تعالی از آن نهی کرده می فرماید: «لا تزکوا انفسکم»، و نهی خدای تعالی از این قسم تزکیه، خود نوعی تأدیب بندگان است، چون مدح کردن انسان از خود، هم از نظر عقل و هم از نظر شرع قبیح است، و به همین جهت وقتی از حکیمی پرسیدند آن چه عملی است که با این که حق است زشت است؟ گفت : این که کسی خود را به کمالی که دارد ستایش کند، این گفتار راغب بود. (لیکن همین عمل در بعضی از موارد نظیر مورد دفاع و موردی که لازم است نعمت الهی اظهار شود زشت نیست)

[ویکی فقه] منشا تزکیه (قرآن). بدون شک فضل و رحمت الهی است که موجب نجات انسانها از آلودگیها و انحرافات و گناهان می شود، چرا که از یک سو موهبت عقل را داده، و از سوی دیگر موهبت وجود پیامبر و احکامی که از طریق وحی نازل می گردد، ولی از این مواهب گذشته توفیقات خاص او و امدادهای غیبیش که شامل حال انسانهای آماده و مستعد و مستحق می گردد مهمترین عامل پاکی و تزکیه است.
مشیت الهی، منشا تزکیه و پیراستگی انسان است: «الم تر الی الذین یزکون انفسهم بل الله یزکی من یشاء ولا یظلمون فتیلا» آیا ندیدی کسانی را که خودستایی می کنند؟! (این خودستاییها، بی ارزش است؛) ولی خدا هر کس را بخواهد ستایش می کند؛ و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد.
اقسام تزکیه نفس
تزکیه انسان ، نفس خود را دو قسم است، یکی به عمل است، که بسیار پسندیده و مورد تأکید است، و یکی دیگر تزکیه زبان است، نظیر این که دو شاهد عادل، شخصی را که عدالتش برای حاکم شرع ثابت نشده تعدیل کنند، و او را به عدالت بستایند، و این قسم از تزکیه درباره خویشتن و این که کسی خود را بستاید مذموم است، و خدای تعالی از آن نهی کرده می فرماید: «لا تزکوا انفسکم»، و نهی خدای تعالی از این قسم تزکیه، خود نوعی تأدیب بندگان است، چون مدح کردن انسان از خود، هم از نظر عقل و هم از نظر شرع قبیح است، و به همین جهت وقتی از حکیمی پرسیدند آن چه عملی است که با این که حق است زشت است؟ گفت : این که کسی خود را به کمالی که دارد ستایش کند، این گفتار راغب بود. (لیکن همین عمل در بعضی از موارد نظیر مورد دفاع و موردی که لازم است نعمت الهی اظهار شود زشت نیست)
مصداق خودستایان در آیه
و چون آیه شریفه در ضمن آیات مربوط به کفار واقع شده، که متعرض حال اهل کتاب است، این ظهور را دارد که گویا این خودستایان همان اهل کتاب و یا بعضی از آنان بوده اند، و اگر آنان را به صفت (اهل کتاب) توصیف نکرد، و نفرمود: (اهل کتاب خودستا هستند)، برای این بود که معنای کلمه اهل کتاب دانایان به خدا و آیات خدا است، و معلوم است کسی که به چنین مقامی رسیده باشد آلوده به امثال این رذایل نمی شود، اگر دیدیم که علمای یهود و نصارا چنین شدند در حقیقت به خدا و به کتاب خدا و به علم خود، پشت کردند. مؤید این مطلب آیه زیر است که از قول یهود نقل می کند که گفته اند: «نحن ابناء الله و احباوه» (ما فرزندان خدا و دوستان(خاص) او هستیم) و یا گفتند: «لن تمسنا النار الا ایاما معدودة» (و گفتند هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نخواهد رسید) ، و یا برای خود ولایت اثبات کردند، و قرآن به این مناسبت فرمود: «قل یا ایها الذین هادوا ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس» (بگو ای یهودیان! اگر گمان می کنید که شما دوستان خدا غیر از مردم هستید) .
مذمت یهود
...

پیشنهاد کاربران

بپرس