یوسف پسر ناصر دین آنکه مر او را
بر گردن هر زائرش از منت باری است.
فرخی.
شناخته ست که منت خدای راست همی به خلق برننهد منت او ز بهر عطا.
عنصری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 2 ).
شکر و منت خدای را کآخرآن همه حال صعب گشت سلیم.
ابوحنیفه اسکافی.
تا درخواهند از ما خطبه کردن و منتی باشد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 685 ). این بازگوی اگر بشنود بزرگ منتی باشد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 629 ).وآنگه بگزار شکر ایزد را
وین منت و نعمت تمامش را.
ناصرخسرو.
تا به من این منت از خدای نپیوست بنده همی داشتی فلان و فلانم.
ناصرخسرو.
نه منت هیچ ناسزایی مالیده کند به زیر بارم.
ناصرخسرو.
منت خدای را که نکرده ست منتی پشتم به زیر بار مگر فضل و منتش.
ناصرخسرو.
اما آنچه به هدیه بود قبول کردن سنت است چون از منت خالی باشد و اگر داند که بعضی از منت خالی باشد و بعضی نه ، آن قدر بیش نستاند... ( کیمیای سعادت چ احمد آرام ص 727 ).منت تو گردن من بنده را
سخت به یکبار گرانبار کرد.
عثمان مختاری ( دیوان چ همایی ص 596 ).
منت ایزد را که کار ملک و دین اندر جهان شهریار ملک جود و شاه دین پرور گرفت.
مسعودسعد.
منت خدای را که به تیر خدایگان من بنده بی گنه نشدم کشته رایگان.
امیرمعزی.
بیشتر بخوانید ...