[ویکی فقه] منبر جایگاهی است که خطبه یا
خطابه از آن ایراد می شود. خطابه نیز عبارت از سخنی است که در برابر جمع برای اقناع و برانگیختن آنان ایراد می شود.
بسیاری از
لغت دانان عرب، واژه منبر را از ریشه
عربی نَبَرَ به معنای عالی و بلند دانسته اند.
ابن منظور می گوید: «محل ایراد خطبه توسط خطیب را به دلیل بلندی آن، منبر می گویند.».
پیشینه استفاده از منبر
منبر جایگاهی است که خطبه یا خطابه از آن ایراد می شود. خطابه نیز عبارت از سخنی است که در برابر جمع برای اقناع و برانگیختن آنان ایراد می شود. برخی در پی آن بودند تا پیشینه استفاده از منبر را در فرهنگ های پیش از اسلام جستجو کنند.
پیامبر اسلام پیش از ساخت مسجد بر مکان های بلند می ایستاد و مردم را مخاطب قرار می داد. رفته رفته با ساخت مسجد، منبر به عنوان ابزاری ساده برای برقراری این ارتباط و ابلاغ پیام جدید، در کنار
محراب مساجد بنا شد. اهمیت منبر در دوره اسلامی با جایگاه مسجد در فرهنگ اسلامی پیوند دارد. مسجد که در مقایسه با کلیسا سادگی بیشتری دارد، در عین حال نقش اجتماعی آن پررنگ تر به نظر می رسد. نماز جماعت هر روز مؤمنان را گردهم می آورد. وعظ و اندرز دل ها را زنده نگه می داشت. در مسجد امور جاری و مهم اطلاع رسانی می شد. تصمیمات شورایی اتخاذ می شد. مباحثات فکری و عقیدتی در می گرفت. نقطه آغاز تشکیل گردهمایی های نظامی و جنگی بود. بعلاوه در نمازهای جمعه و عیدین نیز خطبه ایراد می شد.
اهمیت منبر
منبر در دوره اسلامی دو کارکرد اساسی اطلاع رسانی و آموزش عمومی را به عهده داشت که به عنوان رسانه ای با نفوذ، نقش بارزی ایفا می کرد. این رسانه به سبب این که فرستنده پیام دارای وجاهت دینی است، دارای اعتبار است. کار واعظ از آنجا که متضمن یادآوری مسؤولیت ها و توجه دادن به عوامل سعادت و شقاوت دنیوی و اخروی بود، با حکایت و داستان های آموزنده اخلاقی همراه می شد و از همین رو بود که وعظ را علم تذکیر و قصص می خواندند و واعظ را به این جهت مذکِّر یا قصه گو نیز می گفتند. ابن جوزی کتابی دارد باعنوان: «القُصّاص و المُذَکرین» که در آن به پیشینه وعظ در دوره اسلامی اشاره کرده، رهنمودها و توصیه هایی در این موضوع بیان می کند. برخی محققان وعظ و خطبه را تفکیک کرده اند؛ با این توضیح که وعظ بیشتر ناظر به پند و اندرز و آموزش احکام و مسائل اخلاقی است و خطبه بیشتر ناظر به مسائل سیاسی امت اسلامی بوده است. بر این اساس به نظر می رسد در دهه های آغازین اسلام، وعظ و خطبه هر دو به یک اندازه اهمیت داشت. اما بتدریج با ریشه دار شدن اختلافات فکری و سیاسی، نقش سیاسی منابر اهمیت بیشتری یافت؛ یا این که مذهب رسمی در تعیین رویکرد محتوای منابر تاثیر داشت. دقیق تر این که بر اساس تکلیفی که اسلام برای تبلیغ دین قائل است، همواره مبلغان و واعظانی بوده اند که پیگیر رشد اخلاقی و عملی مردم بوده اند، اما منبر بخاطر تاثیری که داشت فقط به این محدود نمی شد و پیام هایی فراتر از آموزه های دینی را نیز مخابره می کرد.
استفاده حاکمان از منبر
...