منافقان و کتاب های اسمانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] منافقان و کتاب های آسمانی (قرآن). نَفَق، ایجاد سوراخى در زمین است که راه رهایى داشته باشد -همانند سوراخ موش -
ادعاى دروغین منافقان، مبنى بر ایمان خود به کتابهای آسمانی:أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِیداً.
نساء/سوره۴، آیه۶۰.
شان نزول:یکى از یهودیان مدینه با یکى از مسلمانان منافق اختلافى داشت، بنا گذاشتند یک نفر را به عنوان داور در میان خود انتخاب کنند، مرد یهودى چون به عدالت و بى نظرى پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله اطمینان داشت گفت: من به داوری پیامبر شما راضیم ولى مرد منافق یکى از بزرگان یهود بنام" کعب بن اشرف" را انتخاب کرد، زیرا مى دانست که مى تواند با هدیه نظر او را به سوى خود جلب کند، و به این ترتیب با داورى پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله مخالفت کرد، آیه شریفه نازل شد و چنین افرادى را شدیدا سرزنش کرد.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۴۵.
آیه فوق مسلمانانى را که براى داورى به نزد حکام مى رفتند ملامت مى کند، و مى گوید:" اى پیامبر! آیا نمى بینى کسانى را که خود را مسلمان مى پندارند و مى گویند به تمام کتب آسمانى که بر تو و انبیاء پیشین نازل شده است ایمان آوردیم، در عین حال داورى هاى خود را به نزد طاغوت مى برند، در حالى که به آنها دستور داده شده که هرگز فرمان طاغوت را نبرند"؟! (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ ).سپس قرآن اضافه مى کند:" مراجعه به طاغوت یک دام شیطانى است که مى خواهد انسانها را از راه راست به بیراهه هاى دوردستى بیفکند" (وَ یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِیداً).ناگفته پیدا است که آیه فوق همچون سایر آیات قرآن یک حکم عمومى و جاودانى را براى همه مسلمانان در سراسر اعصار و قرون بیان مى نماید، و به آنان اخطار مى کند که مراجعه کردن به حکام باطل، و داورى خواستن از طاغوت، با ایمان به خدا و کتب آسمانى سازگار نیست، به علاوه انسان را از مسیر حق به بیراهه هایى پرتاب مى کند که فاصله آن از حق، بسیار زیاد است، مفاسد چنین داورى ها در بهم- ریختن سازمان اجتماعى بشر بر هیچکس پوشیده نیست، و یکى از عوامل عقب گرد اجتماعات محسوب مى شود.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۴۶.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس