[ویکی فقه] وهابیت بوسیدن ضریح، در و دیوار مساجد و حرم های معصومین را شرک می دانند و از این عمل جلوگیری می کنند حال آنکه دلایلی بر جواز این عمل در قرآن و سنت پیامبر یافت می شود.
یکی از علمای محترم نقل می کند: در مدینه بودم، در مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) کنار قبر منوّر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ایستاده بودم، در این اثناء یکی از شیعیان ایرانی آمد و ضریح و دیوار مرقد شریف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بوسید. ناگهان امام جماعت مسجد که یک دانشمند وهّابی بود، او را دید، بر سرش فریاد زد که: چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارد می بوسی و مرتکب شرک می شوی!! این دیوار از سنگ است و آن پنجره از آهن است. چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارند می بوسی؟!
رد شرک بودن
در برابر فریادهای تند امام جماعت، دلم به حال آن شیعه ایرانی سوخت. لذا جلو رفتم و به آن امام جماعت گفتم: بوسیدن این در و پنجره، نشانه پیوند و علاقه ما به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است، چنان که پدر به نشانه محبتی که به فرزند خردسالش دارد، او را می بوسد، و هیچگونه شرکی در این کار نیست.او گفت: نه، این کار شرک است.گفتم: آیا آیه قرآن را خوانده ای:«فَلَمَّا اَنْ جاءَ الْبَشِیرُ اَلْقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً؛ هنگامی که بشارت دهنده (زنده بودن یوسف (علیه السّلام) نزد پدرش یعقوب) آمد، آن (پیراهن) را به صورت یعقوب (علیه السّلام) افکند، یعقوب بینا شد.»سؤال من این است که این پیراهن که چیزی جز چند متر پارچه نبود، چگونه چشم یعقوب را بینا کرد؟ آیا غیر از این است که این پارچه بر اثر مجاورت با یوسف (علیه السّلام) دارای چنین خصوصیتی شده بود؟امام جماعت وهّابی، در برابر من، درمانده شد و نتوانست جواب بدهد.و نیز در آیه دیگر آمده است: هنگامی که کاروان از سرزمین مصر جدا شد (و به طرف کنعان رهسپار شد) یعقوب (در کنعان که فاصله آن با مصر، حدود هشتاد فرسخ است) گفت: «اِنِّی لاَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ؛ من بوی یوسف را احساس می کنم.»بنابراین اولیاء خدا، دارای آثار درخشان معنوی هستند و بهره گیری از آثار نامرئی و معنوی آن ها، نه تنها شرک نیست، بلکه عین توحید خالص است، زیرا چنین آثاری، از عقیده پاک و ناب توحیدی آن ها، نشات گرفته است.
بوسیدن و تقویت پیوند عاطفی
ما، در کنار قبور اولیاء خدا، پیوند عاطفی و عمیق قلبی پیدا می کنیم و آن ها را نزد خداوند واسطه فیض قرار می دهیم، و زبان حال ما این است که ما لیاقت ارتباط مستقیم با خدا را نداریم و لذا شما را واسطه قرار می دهیم. درست مثل فرزند خطاکاری خود را با شخص بزرگواری همراه می سازد و برای معذرت خواهی نزد پدر می رود.اتفاقا این معنی در قرآن کریم نیز آمده است، مثلا در سوره یوسف زبانحال برادران گناهکار یوسف (که او را در چاه انداخته و از پدر دور ساختند) این است: «قَالُوا یا اَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنآ اِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ؛ فرزندان یعقوب به پدر گفتند: ای پدر! از درگاه خدا، آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم.»
بوسیدن و درخواست شفاعت
...
یکی از علمای محترم نقل می کند: در مدینه بودم، در مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) کنار قبر منوّر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ایستاده بودم، در این اثناء یکی از شیعیان ایرانی آمد و ضریح و دیوار مرقد شریف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بوسید. ناگهان امام جماعت مسجد که یک دانشمند وهّابی بود، او را دید، بر سرش فریاد زد که: چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارد می بوسی و مرتکب شرک می شوی!! این دیوار از سنگ است و آن پنجره از آهن است. چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارند می بوسی؟!
رد شرک بودن
در برابر فریادهای تند امام جماعت، دلم به حال آن شیعه ایرانی سوخت. لذا جلو رفتم و به آن امام جماعت گفتم: بوسیدن این در و پنجره، نشانه پیوند و علاقه ما به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است، چنان که پدر به نشانه محبتی که به فرزند خردسالش دارد، او را می بوسد، و هیچگونه شرکی در این کار نیست.او گفت: نه، این کار شرک است.گفتم: آیا آیه قرآن را خوانده ای:«فَلَمَّا اَنْ جاءَ الْبَشِیرُ اَلْقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً؛ هنگامی که بشارت دهنده (زنده بودن یوسف (علیه السّلام) نزد پدرش یعقوب) آمد، آن (پیراهن) را به صورت یعقوب (علیه السّلام) افکند، یعقوب بینا شد.»سؤال من این است که این پیراهن که چیزی جز چند متر پارچه نبود، چگونه چشم یعقوب را بینا کرد؟ آیا غیر از این است که این پارچه بر اثر مجاورت با یوسف (علیه السّلام) دارای چنین خصوصیتی شده بود؟امام جماعت وهّابی، در برابر من، درمانده شد و نتوانست جواب بدهد.و نیز در آیه دیگر آمده است: هنگامی که کاروان از سرزمین مصر جدا شد (و به طرف کنعان رهسپار شد) یعقوب (در کنعان که فاصله آن با مصر، حدود هشتاد فرسخ است) گفت: «اِنِّی لاَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ؛ من بوی یوسف را احساس می کنم.»بنابراین اولیاء خدا، دارای آثار درخشان معنوی هستند و بهره گیری از آثار نامرئی و معنوی آن ها، نه تنها شرک نیست، بلکه عین توحید خالص است، زیرا چنین آثاری، از عقیده پاک و ناب توحیدی آن ها، نشات گرفته است.
بوسیدن و تقویت پیوند عاطفی
ما، در کنار قبور اولیاء خدا، پیوند عاطفی و عمیق قلبی پیدا می کنیم و آن ها را نزد خداوند واسطه فیض قرار می دهیم، و زبان حال ما این است که ما لیاقت ارتباط مستقیم با خدا را نداریم و لذا شما را واسطه قرار می دهیم. درست مثل فرزند خطاکاری خود را با شخص بزرگواری همراه می سازد و برای معذرت خواهی نزد پدر می رود.اتفاقا این معنی در قرآن کریم نیز آمده است، مثلا در سوره یوسف زبانحال برادران گناهکار یوسف (که او را در چاه انداخته و از پدر دور ساختند) این است: «قَالُوا یا اَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنآ اِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ؛ فرزندان یعقوب به پدر گفتند: ای پدر! از درگاه خدا، آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم.»
بوسیدن و درخواست شفاعت
...
wikifeqh: مناظره_درباره_بوسیدن_ضریح_پیامبر