ملت سازی
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
ملت سازی فرایند ساختن یک هویت ملی با استفاده از قدرت حکومت است. هدف از این فرایند، نزدیک سازی مردم درون یک حکومت است تا از نظر سیاسی در بلند مدت پایدار و قابل دوام بماند. برای ملت سازی ممکن است از پروپاگاندا یا توسعه گسترده زیرساختی برای پروردن هماهنگی اجتماعی و رشد اقتصادی استفاده شود.
... [مشاهده متن کامل]
تعریف: توسعه رفتارها، ارزشها، زبان، نهادها و ساختارهای فیزیکی که تاریخ و فرهنگ را روشن می کند، وضع حاضر را تجسم بخشیده، حفاظت می کند و هویت آینده و استقلال یک ملت را تضمین می کند.
به گفته آندریاس ویمر، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا، سه عامل برای تعیین موفقیت ملت سازی در طولانی مدت نقش اساسی دارد:
• ایجاد ساختارهای مدنی در جامعه
• توزیع امکانات عمومی در کل سرزمین حوزه شمول ملت
• ایجاد بستر گفتمان مشترک بین مردم
در دوران جدید، ملت سازی به ویژه در بین ملل آفریقایی، بالکان یا خاورمیانه برای باز تعریف جمعیت سرزمین هایی که توسط قدرت های استعماری یا امپراتوریها، بدون در نظر گرفتن مرزهای قومی، مذهبی و… ایجاد شده اند بسیار حائز اهمیت است و بدون آن امکان ایجاد نهادهای ملی پایدار و منسجم متصور نیست.
در این راستا ایجاد نمادها مشترک مانند پرچم ها، سرودها، روزهای ملی، خطوط هوایی ملی، زبان های ملی، اسطوره های ملی و… بسیار مفید اند؛ که باید در سطح بالاتر به هویت ملی با تشکیل گروه های قومی و نژادی و زبانی مختلف در یک ملت با لحاظ کردند هویت قومی منجر گردد چرا که در بسیاری از موارد در دوران استعمار به عمد برای ایجاد شکاف در بین مردم با جابه جای ها یا روش های مختلف، حاکمیت سعی بر ایجاد جمعیت ناهمگن قومی نموده اند.
اگر تعادل بین هویت قومی و هویت ملی به شکل مناسب برقرار نگردد نه تنها ملت سازی رخ نخواهد داد، که رقابت های قومی و قبیله گرایی تمایلات جدایی طلبانه و تجزیه ملت را به دنبال خواهد داشت. مانند تلاش بیافرا برای جدایی از نیجریه یا تقاضا مردم سومالی در منطقه اوگادن اتیوپی برای استقلال کامل. در آسیا بعد از استقلال هند از بریتانیا منجر به تجزیه هند به دو بخش هند و پاکستان و سپس تجزیه پاکستان شرقی به شکل کشور بنگلادش از نمونه های بارز سوء مدیریت استعمار در ایجاد ترکیب های جمعیتی نامناسب و تفکیکات مذهبی و قومی در قالب یک کشور واحد تحت سیطره استعمار بوده اند.
مشابه همین اوضاع باعث مشکلات متعددی در سودان و نسل کشی رواندا و بسیاری کشورهای آفریقا نیز در تاریخ معاصر مشاهده شده که سرزمین های جدید التاسیس، استقلال یافته از استعمار با توجه به عدم انسجام قومی، مذهبی، نژادی در داخل کشور حتی پس از سالهاها امکان دست یابی به تعریف جدید از ملت واحد نرسیده اند.
... [مشاهده متن کامل]
تعریف: توسعه رفتارها، ارزشها، زبان، نهادها و ساختارهای فیزیکی که تاریخ و فرهنگ را روشن می کند، وضع حاضر را تجسم بخشیده، حفاظت می کند و هویت آینده و استقلال یک ملت را تضمین می کند.
به گفته آندریاس ویمر، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا، سه عامل برای تعیین موفقیت ملت سازی در طولانی مدت نقش اساسی دارد:
• ایجاد ساختارهای مدنی در جامعه
• توزیع امکانات عمومی در کل سرزمین حوزه شمول ملت
• ایجاد بستر گفتمان مشترک بین مردم
در دوران جدید، ملت سازی به ویژه در بین ملل آفریقایی، بالکان یا خاورمیانه برای باز تعریف جمعیت سرزمین هایی که توسط قدرت های استعماری یا امپراتوریها، بدون در نظر گرفتن مرزهای قومی، مذهبی و… ایجاد شده اند بسیار حائز اهمیت است و بدون آن امکان ایجاد نهادهای ملی پایدار و منسجم متصور نیست.
در این راستا ایجاد نمادها مشترک مانند پرچم ها، سرودها، روزهای ملی، خطوط هوایی ملی، زبان های ملی، اسطوره های ملی و… بسیار مفید اند؛ که باید در سطح بالاتر به هویت ملی با تشکیل گروه های قومی و نژادی و زبانی مختلف در یک ملت با لحاظ کردند هویت قومی منجر گردد چرا که در بسیاری از موارد در دوران استعمار به عمد برای ایجاد شکاف در بین مردم با جابه جای ها یا روش های مختلف، حاکمیت سعی بر ایجاد جمعیت ناهمگن قومی نموده اند.
اگر تعادل بین هویت قومی و هویت ملی به شکل مناسب برقرار نگردد نه تنها ملت سازی رخ نخواهد داد، که رقابت های قومی و قبیله گرایی تمایلات جدایی طلبانه و تجزیه ملت را به دنبال خواهد داشت. مانند تلاش بیافرا برای جدایی از نیجریه یا تقاضا مردم سومالی در منطقه اوگادن اتیوپی برای استقلال کامل. در آسیا بعد از استقلال هند از بریتانیا منجر به تجزیه هند به دو بخش هند و پاکستان و سپس تجزیه پاکستان شرقی به شکل کشور بنگلادش از نمونه های بارز سوء مدیریت استعمار در ایجاد ترکیب های جمعیتی نامناسب و تفکیکات مذهبی و قومی در قالب یک کشور واحد تحت سیطره استعمار بوده اند.
مشابه همین اوضاع باعث مشکلات متعددی در سودان و نسل کشی رواندا و بسیاری کشورهای آفریقا نیز در تاریخ معاصر مشاهده شده که سرزمین های جدید التاسیس، استقلال یافته از استعمار با توجه به عدم انسجام قومی، مذهبی، نژادی در داخل کشور حتی پس از سالهاها امکان دست یابی به تعریف جدید از ملت واحد نرسیده اند.