مفعول له
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] مفعول له، یک اصطلاح نحوی است که در جمله علت انجام فعل را نشان می دهد.
عنوان مورد بحث از اسم (مفعول) و قید آن (له) تشکیل شده و در مقابل "مفعول مطلق" است که چنین قیدی را ندارد. لفظ "مفعول" به تنهایی، اسم مفعول از مادّه ی "فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است اما در صورت اِسناد آن به قید "له"، معنای "انجام یافته به سبب آن" خواهد داشت. در این معنا "لام" برای تعلیل بوده و قید "له" در مقابل قیود دیگری همچون قید "به" در "مفعول به" و یا قید "فیه" در "مفعول فیه" است.
تعریف اصطلاحی مفعول له
"مفعولله" در اصطلاح نحو، عبارت است از مصدری منصوب که علت وقوع فعل و عملی را بیان می کند؛ مانند: «جِئْتُ رغبةً فیکَ»؛ در این مثال "رغبةً" مصدر منصوبی است که علت انجام کار (آمدن) را بیان میکند.
وجه نامگذاری مفعول له
همانطور که در معنای لغوی بیان شد حرف جر "لام" در "مفعول له" برای تعلیل است که با لحاظ این معنا، معنای لغوی در "مفعول له" با معنای اصطلاحی آن موافق خواهد بود؛ زیرا "مفعولله" مصدری است که توسط آن، علت و سبب وقوع انجام یافته ای (فعل و عملی) بیان می شود.
جایگاه مفعول له
...
عنوان مورد بحث از اسم (مفعول) و قید آن (له) تشکیل شده و در مقابل "مفعول مطلق" است که چنین قیدی را ندارد. لفظ "مفعول" به تنهایی، اسم مفعول از مادّه ی "فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است اما در صورت اِسناد آن به قید "له"، معنای "انجام یافته به سبب آن" خواهد داشت. در این معنا "لام" برای تعلیل بوده و قید "له" در مقابل قیود دیگری همچون قید "به" در "مفعول به" و یا قید "فیه" در "مفعول فیه" است.
تعریف اصطلاحی مفعول له
"مفعولله" در اصطلاح نحو، عبارت است از مصدری منصوب که علت وقوع فعل و عملی را بیان می کند؛ مانند: «جِئْتُ رغبةً فیکَ»؛ در این مثال "رغبةً" مصدر منصوبی است که علت انجام کار (آمدن) را بیان میکند.
وجه نامگذاری مفعول له
همانطور که در معنای لغوی بیان شد حرف جر "لام" در "مفعول له" برای تعلیل است که با لحاظ این معنا، معنای لغوی در "مفعول له" با معنای اصطلاحی آن موافق خواهد بود؛ زیرا "مفعولله" مصدری است که توسط آن، علت و سبب وقوع انجام یافته ای (فعل و عملی) بیان می شود.
جایگاه مفعول له
...
wikifeqh: مفعول_له
پیشنهاد کاربران
مفعول له ؛ معفول لاجله ، عبارت از مفعولی است که فعل برای او انجام شود و معنی تعلیل را رساند، مانند: ضربته تأدیباً. مفعول له باید با فعل قبل از خود از لحاظوقت و فاعل متحد باشد و در غیر این صورت با لام
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یا یکی از ادات تعلیل آید، مانند: لدوا للموت و ابنوا للخراب. و در صورتی که مصدر هم نباشد با لام آید، مانند: سری زید للماء. ( از فرهنگ علوم نقلی دکتر سجادی ) .