مفتاح الغیب

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مفتاح الغیب (کتاب). مفتاح الغیب از تألیفات عارف نامی صدرالدین قونوی می باشد. این کتاب یکی از متون آموزشی در عرفان نظری است که به دلیل ایجاز و اختصارش معمولا با مهمترین شرح آن یعنی شرح ابن حمزه فناری معروف به مصباح الانس در حوزه های عرفانی تدریس می شود.
این کتاب از تالیفات عارف نامی صدر الدین قونوی است. مؤلف در متن کتاب به نام «مفتاح الغیب» تصریح نکرده است، تنها در صفحه ۸ آن اشاره ای به عنوان «مفتاح» شده است. در پایان کتاب نیز در بعضی از نسخ «تم کتاب المفتاح» و در بعضی دیگر «تم کتاب مفتاح الغیب» آمده است که ظاهرا عنوان دوم از نسخه بردار است و عنوان اول هم روشن نیست که از خود مؤلف است یا از نسخه بردار. در معروف ترین شرح این کتاب یعنی مصباح الانس در صفحه ۹ به عنوان مفتاح غیب الجمع و الوجود و در صفحات ۳۱۶، ۵۱۲ و ۵۳۵ به عنوان المفتاح و در چندین مورد نیز به عنوان مفتاح الغیب از آن یاد شده است. مؤلف در آثار دیگرش به نام کامل آن تصریح نموده و کتاب را «مفتاح غیب الجمع و تفصیله» خوانده است. بنابر این نام کتاب «مفتاح غیب الجمع و تفصیله» می باشد که به مفتاح الغیب و یا مفتاح شهرت یافته است. و از آنجا که مباحث این کتاب کلیدی برای معرفت اسرار غیب وجود است، آن را به این نام نامیده است. چنانکه که در صفحه ۸ می گوید: «و الغرض الآن التنبیه علی ما یسر الحق ذکره من القواعد و الضوابط و المقدمات و امهات الاصول الوجودیة و الحضرات الاصلیة و المقاصد الغائیة و ایرادها علی سبیل الاجمال و الایجاز لیکون اسا و مفتاحا لمن وقف علیها و فک له ختامها فی معرفة ما تحوی علیه من انواع التفاصیل و العلوم و الاسماء و المراتب و نحو ذلک و الجمیع یفتح بعضه بعضا بالفتح الآلی و القدم الاصلی و حسب ما یقضی به المشیئة الالهیة و یجری به القلم حالة التسطیر».
موضوع کتاب
این کتاب یکی از متون آموزشی در عرفان نظری است که به دلیل ایجاز و اختصارش معمولا با مهمترین شرح آن یعنی شرح ابن حمزه فناری معروف به مصباح الانس در حوزه های عرفانی تدریس می شود و معمولا طالبان عرفان نظری این شرح را پس از فراگیری تمهید القواعد صائن الدین ترکه و شرح و مقدمه قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی فرا می گیرند و به این لحاظ کتاب مصباح الانس و به تبع آن مفتاح الغیب جزو کتب نهایی در آموزش عرفان نظری به شمار می روند.
مؤلف کتاب
مؤلف این کتاب، شخصیت نامی در عرفان عملی و نظری یعنی صدر الدین محمد بن اسحق بن یوسف بن علی قونوی است که در سال ۶۰۶ یا ۶۰۷ ه. ق متولد شد و در سال ۶۷۳ ه. ق وفات یافت.
انگیزه تالیف کتاب
...

دانشنامه آزاد فارسی

مِفْتاحُ الغَیْب
(عنوان کامل: مِفتاحِ غَیْب الجَمْع والوجود) تألیف صدرالدین قونوی، کتابی به عربی، در عرفان. از نفیس ترین آثار در حوزۀ علمیِ عرفان نظری اسلامی است. قونوی در اثر دیگرش، اعجازالبیان، از این کتاب یاد و به عظمت آن اشاره کرده است. کتاب باب بندی خاصی ندارد و مشتمل است بر چندین فصل، وصل، ضابطه، خاتمه و تتمه. چندین حاشیه و شرح بر آن نوشته اند که مهم ترین آن ها، مصباح الأنس بین المعقول والمشهود فی شرح مفتاح غیب الجمع والوجود، اثر فنّاری است که به قلم محمد خواجوی به فارسی ترجمه شده و به چاپ رسیده است (تهران، ۱۳۷۴). امام خمینی (ره) تعلیقیه ای بر این شرح نوشته که آن نیز با عنوان تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس به چاپ رسیده است (۱۴۰۶ق).

پیشنهاد کاربران

مفتاح الغیب به معنای افتتاح دروازه های عالم غیب می باشد. حقیقت این است که دروازه عالم غیب به روی همه باز اند و نیازی به افتتاح ندارند. زیرا عالم واقعی و عینی که در آن زندگی میکنیم ظهور کل عالم غیب نیست
...
[مشاهده متن کامل]
بلکه ظهور یکی از لایه های بیشمار آن. به این معنا که عالم ناسوت یا شهودی یا مادی و دنیوی جدا از عالم غیب نیست و همه موجودات زنده و غیر زنده هم اکنون در عالم غیب به سر می برند و بطور جاودانه هم در آن خواهند بود. بقیه لایه های عالم غیب جدا از این عالم نیستند و در ورای آن قرار ندارند بلکه به صورت الگوهای ثابت ؛ قوای محض و امکانات بالقوه در بطن و پیکره خمیر مایه واحد تثلیثی ماده - روح - روان وجود دارند و مشمول حال تغییر و تحول و تکامل و گذر زمان نیستند و مکان های خاص و ویژه ای هم ندارند. اما بهمراه واقعیت و در فضای سه بعدی مکان مجرد و در بستر زمان به سوی آینده و تولد و به ظهور رسیدن در حرکتند. بنابر این عالم غیب نیازی به افتتاح ندارد بلکه باید آنرا شناخت و چنین شناختی بطور حقیقی و مطابق با واقعیت به عهده علوم طبیعی و تجربی است. متون اصلی دینی از قبیل آیات و روایات و احادیث تصورات خاص خودرا از انسان و جهان و خداوند ارائه داده اند و مفسرین و حکیمان و عارفان هم قرن ها فرصت طلایی در اختیار داشته اند که به اصطلاح راز و رمز و معانی نهفته در پشت کلمات و الفاظ و عبارات آن متون را بگشایند و با زبانی ساده بیان کنند و تصوری روشن و قابل فهم در اختیار انسان قرار دهند. حتا با استدلال های پرشمار منطقی و عقلی و کشف و شهود های دل و باطن نتوانسته اند تاکنون وجود خدا را ثابت کنند. تا اینکه علوم تجربی به انسان کمک کرد و وجود خداوند را در سطحی برتر به اثبات رساند که اندیشمندان دینی را اگر همین طور که هستند به حال خود بگذاریم حتا هزار سال دیگر هم نمیتوانند در خواب و روئیا اثرات چنین اثبات هایی را ببیند. نمونه زنده این اثبات ها تئوری تکامل داروین در علم زیست شناسی می باشد که در پی جستجوی دست یابی به اصل و ریشه انواع موجودات زنده به تک یاخته ها یا تک سلولی ها رسید و رشته ژنتیک از هسته سلول ها عبور کرد و ریشه انواع را به یکی از نوار های ژنی رساند که دارای استعداد خود تولیدی ( کپی کردن خود ) است و در محیطی مناسب میتواند تولید مثل کند. ازاینکه این تئوری به روش علمی افسانه دینی آدم و حوا را نقش بر آب نموده بود، اول دینداران مسیحی و بعدا به تقلید از آنها دینداران مسلمان بر علیه این تئوری قد علم کردند. داروین همانطوریکه خداوند موجودات زنده را خلق کرده است، نظریه علمی خودرا بیان داشته و نه مخالف با حکمت الهی. در اصل داستان دلبند اندیشمندان دینی یعنی افسانه خلقت آدم از خاک بهشت مخالف حکمت الهی است. سر خواننده گرامی را بیشتر ازاین با تکرار مکررات خسته کننده به درد نمی آورم. در صورت علاقه بیشتر میتوان در همین سایت به بحث های دیگری مراجعه کرد و با اثبات های دیگر علمی آشنا شد: هفت عالم ؛ مه بانگ ؛ بیگ بنگ ؛ حضرات خمس ؛ کلیات خمس ؛ علم نفس ؛ خویشتن ؛ قاب قوسین ؛ بیمکانی و بیزمانی ؛ ازل و ابد ؛ علت و معلول ؛ نظام احسن ؛ نزول و صعود ؛ گرانش کوانتایی ؛ جاذبه نیوتن و نسبیت انشتین ؛ سیاه چاله ها ؛ ماده و انرژی تاریک ؛ امشاسپندان ؛ زرتشت و اوستا ؛ دهر ؛ آنسوی مرگ و مهاجرت روان ها به آنسوی و خیلی بحث های دیگر.

بپرس