[ویکی فقه] با توجه به اختلافی که بین شیعه و سنی در بحث امامت و ولایت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) وجود داشته و دارد، یکی از ده ها سند شیعه برای امامت بلافصل امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حدیث غدیر می باشد؛ علمای شیعه می گویند: «مولی» به معنای «اولی بالتصرف»، «امام»، «خلیفه» و «سرپرست» و یا کلمه ای مرادف با این کلمات است؛ و مولی در حدیث غدیر دقیقاً همان معنای مذکور را دارد؛ امّا غالباً علمای اهل سنت با انکار این معنا به معانی دیگری همچون «ناصر» و «محبوب» و غیره تاویل کرده اند تا از توابع و لوازم آن که خلافت بلافصل امیرالمؤمنین (علیه السّلام) است بگریزند؛ اما در مقابل بعضی از علمای اهل سنّت «مولی» را در حدیث غدیر به معانی مورد نظر شیعه گرفته اند که در ادامه نمونه های آن را بیان می کنیم.
ابوحامد غزالی (۵۰۵ هـ) وی همان گونه که در شرح حال و شناخت شخصیت او می آید یکی از اعاظم و اکابر علمای اهل سنّت است که این گونه می گوید: لکن اسفرت الحجة وجهها واجمع الجماهیر علی متن الحدیث من خطبته فی یوم غدیر خم باتفاق الجمیع وهو یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه. فقال عمر: بخ بخ یا ابا الحسن لقد اصبحت مولای ومولی کل مؤمن ومؤمنة. فهذا تسلیم ورضی وتحکیم. ثم بعد هذا غلب الهوی لحب الریاسة وحمل عمود الخلافة و عقود البنود وخفقان الهوی فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الامصار سقاهم کاس الهوی، فعادوا الی الخلاف الاول فنبذوه وراء ظهورهم، واشتروا به ثمنا قلیلا.
غزالی، ابوحامد، مجموعة رسائل الامام الغزالی، کتاب سر العالمین ص۴۸۳، طبعة مصححة منقحة، ابراهیم امین محمد، المکتبة التوفیقیة.
محمد بن طلحه شافعی (۶۵۲هـ) از علمای بزرگ اهل سنّت در قرن هفتم هجری است که تعریف شخصیت او در ذیل خواهد آمد وی می گوید: فیکون معنی الحدیث: من کنت اولی به او ناصره او وارثه او عصبته او حمیمه او صدیقه فان علیا منه کذلک، وهذا صریح فی تخصیصه لعلی بهذه المنقبة العلیة وجعله لغیره کنفسه... بما لم یجعله لغیره. ولیعلم: ان هذا الحدیث هو من اسرار قوله تعالی... فانه اولی بالمؤمنینوناصر المؤمنین وسید المؤمنین. وکل معنی امکن اثباته مما دل علیه لفظ (المولی) لرسول الله فقد جعله لعلی (علیه السّلام). وهی مرتبة سامیة ومنزلة شاهقة ودرجة علیة ومکانة رفیعة خصه (صلی الله علیه وسلم) بها دون غیره، فلهذا صار ذلک الیوم یوم عید وموسم سرور لاولیائه.
شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول، ص۴۵-۴۴.
ابن حجر در «الصواعق المحرقه» و سمهودی در «جواهر العقدین» این مطلب را از کتاب او «تذکرة الخواص الامه فی معرفة الائمه» نقل می کنند: ... (العاشر) بمعنی الاول یقال الله تعالی: «فالیوم لایؤخذ منکم فدیة ولا من الذین کفروا ماواکم النار هی مولاکم» ای: اولی بکم... والمراد من الحدیث: الطاعة المخصوصة فتعین العاشر. و معناه: من کنت اولی به من نفسه فعلی اولی به. و قد صرح بهذا المعنی الحافظ ابو الفرج یحیی ابن سعید الثقفی الاصبهانی فی کتابه المسمی بمرج البحرین، فانه روی هذا الحدیث باسناده الی مشایخه وقال فیه: فاخذ رسول الله بید علی وقال: من کنت ولیه و اولی به من نفسه فعلی ولیه. فعلم ان جمیع المعانی راجعة الی الوجه العاشر. ودل علیه ایضا قوله (علیه السّلام): الست اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ وهذا نص صریح فی اثبات امامته وقبول طاعته.
ابن حجر هیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه.
...
ابوحامد غزالی (۵۰۵ هـ) وی همان گونه که در شرح حال و شناخت شخصیت او می آید یکی از اعاظم و اکابر علمای اهل سنّت است که این گونه می گوید: لکن اسفرت الحجة وجهها واجمع الجماهیر علی متن الحدیث من خطبته فی یوم غدیر خم باتفاق الجمیع وهو یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه. فقال عمر: بخ بخ یا ابا الحسن لقد اصبحت مولای ومولی کل مؤمن ومؤمنة. فهذا تسلیم ورضی وتحکیم. ثم بعد هذا غلب الهوی لحب الریاسة وحمل عمود الخلافة و عقود البنود وخفقان الهوی فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الامصار سقاهم کاس الهوی، فعادوا الی الخلاف الاول فنبذوه وراء ظهورهم، واشتروا به ثمنا قلیلا.
غزالی، ابوحامد، مجموعة رسائل الامام الغزالی، کتاب سر العالمین ص۴۸۳، طبعة مصححة منقحة، ابراهیم امین محمد، المکتبة التوفیقیة.
محمد بن طلحه شافعی (۶۵۲هـ) از علمای بزرگ اهل سنّت در قرن هفتم هجری است که تعریف شخصیت او در ذیل خواهد آمد وی می گوید: فیکون معنی الحدیث: من کنت اولی به او ناصره او وارثه او عصبته او حمیمه او صدیقه فان علیا منه کذلک، وهذا صریح فی تخصیصه لعلی بهذه المنقبة العلیة وجعله لغیره کنفسه... بما لم یجعله لغیره. ولیعلم: ان هذا الحدیث هو من اسرار قوله تعالی... فانه اولی بالمؤمنینوناصر المؤمنین وسید المؤمنین. وکل معنی امکن اثباته مما دل علیه لفظ (المولی) لرسول الله فقد جعله لعلی (علیه السّلام). وهی مرتبة سامیة ومنزلة شاهقة ودرجة علیة ومکانة رفیعة خصه (صلی الله علیه وسلم) بها دون غیره، فلهذا صار ذلک الیوم یوم عید وموسم سرور لاولیائه.
شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول، ص۴۵-۴۴.
ابن حجر در «الصواعق المحرقه» و سمهودی در «جواهر العقدین» این مطلب را از کتاب او «تذکرة الخواص الامه فی معرفة الائمه» نقل می کنند: ... (العاشر) بمعنی الاول یقال الله تعالی: «فالیوم لایؤخذ منکم فدیة ولا من الذین کفروا ماواکم النار هی مولاکم» ای: اولی بکم... والمراد من الحدیث: الطاعة المخصوصة فتعین العاشر. و معناه: من کنت اولی به من نفسه فعلی اولی به. و قد صرح بهذا المعنی الحافظ ابو الفرج یحیی ابن سعید الثقفی الاصبهانی فی کتابه المسمی بمرج البحرین، فانه روی هذا الحدیث باسناده الی مشایخه وقال فیه: فاخذ رسول الله بید علی وقال: من کنت ولیه و اولی به من نفسه فعلی ولیه. فعلم ان جمیع المعانی راجعة الی الوجه العاشر. ودل علیه ایضا قوله (علیه السّلام): الست اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ وهذا نص صریح فی اثبات امامته وقبول طاعته.
ابن حجر هیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه.
...
wikifeqh: معنای_مولی_از_منظر_علمای_اهل سنت