معماری افغانستان به معماری در مرزهای کشور مدرن کنونی گفته می شود، که از سال ۱۸۳۴ تقریباً بدون تغییر باقی مانده است. به عنوان ارتباط بین سه مرکز عمده فرهنگی و جغرافیایی چون آسیای میانه، شبه قاره هند و فلات ایران، مرزهای منطقه قبل از این زمان با پیشرفت سریع ارتش ها تغییر کرده و این سرزمین متعلق به طیف وسیعی از امپراطوری های گذشته بوده است.
تنوع تاریخ افغانستان گوناگونی را که در شیوه معماری و بقایای معماری این کشور وجود دارد، با تأثیرات مختلف از معماری یونان باستان تا معماری ایرانی و هندی تا چینی و اروپایی در قرن های اخیر، امکان پذیر می کند. طیفی از تأثیرات مذهبی در طول زمان نیز بازتاب داده شده است، و شواهدی در درجه اول از الهامات و ریشه های بودایی، زرتشتی و اسلامی را به نمایش گذاشته است.
با ظهور عصر آهن در آسیای میانه، اولین نشانه های برنامه ریزی مدور شهر مشهود است که از این نقطه در فلات ایران معمول است. شکل دایره ای به احتمال زیاد قصد دفاعی داشته است. بخش هایی از شهرهای بزرگ تاریخی مانند بلخ و قندهار شواهدی از باروها با پایه های مربوط به این دوره با مشخصه های خشت و گل و برج در فواصل منظم دارند. یک ارگ نیز معمولاً در مرکز این ساختارها قرار داشت، شواهدی که نشان می دهد این شهرک ها به عنوان مراکز اداری و بازار نیز فعالیت می کردند. این سنت معماری دفاعی از همان آغاز در بسیاری از آسیای میانه گسترش و حفظ شد.
به دنبال تسخیر اسکندر مقدونی در منطقه در قرن چهارم قبل از میلاد و پس از آن حکومت ژنرالهای سلوکی وی، تأثیرات هلنیستی ارتباطات قبلی موجود با غرب را تقویت کرد. این امر به ویژه در شمال منطقه مشهود بود، در حالی که حکومت موریان در جنوب ادامه داشت. اگرچه معابد شکل کلاسیک ایرانی خود را حفظ کرد، اما شواهدی از نقوش یونانی در تزئینات و چیدمان سازه ها وجود دارد که مجسمه ها مظهر اصلی هنر غربی هستند. یونانیان همچنین با معرفی آگورا ، یا میدان مرکز شهر، بر برنامه ریزی شهر تأثیر گذاشتند ، این سنت در حکومت بعدی تیموریان بیشتر توسعه یافت.
با تأسیس شاهنشاهی کوشانی مراکز سیاسی به وجود آمد، یکی از این مراکز در سرخ کوتل در افغانستان شناسایی شد که در اوج بودیسم در افغانستان ساخته شده است. در کاوش های انجام شده در این مکان مجموعه ای از پله های به یادماندنی نشان داده شده است که از معبدی کوشان به پایین دامنه می رود و اینها در نیمه اول قرن ۲ میلادی ساخته شده اند. آثار انجمن های زرتشتی در نمادهای جایگاه آتش مشهود است و در کنار ویژگی های معماری بودایی وجود دارد. ستون های هلنیستی و پایه های ستون در کنار سنگ آهک با کتیبه های حروف یونانی به زبان ناشناخته شاهدی بر نفوذ غرب است در حالی که تأثیرات ایرانیان نیز ممکن است در مفهوم یک مرکز دودمان بزرگ باشد.





این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتنوع تاریخ افغانستان گوناگونی را که در شیوه معماری و بقایای معماری این کشور وجود دارد، با تأثیرات مختلف از معماری یونان باستان تا معماری ایرانی و هندی تا چینی و اروپایی در قرن های اخیر، امکان پذیر می کند. طیفی از تأثیرات مذهبی در طول زمان نیز بازتاب داده شده است، و شواهدی در درجه اول از الهامات و ریشه های بودایی، زرتشتی و اسلامی را به نمایش گذاشته است.
با ظهور عصر آهن در آسیای میانه، اولین نشانه های برنامه ریزی مدور شهر مشهود است که از این نقطه در فلات ایران معمول است. شکل دایره ای به احتمال زیاد قصد دفاعی داشته است. بخش هایی از شهرهای بزرگ تاریخی مانند بلخ و قندهار شواهدی از باروها با پایه های مربوط به این دوره با مشخصه های خشت و گل و برج در فواصل منظم دارند. یک ارگ نیز معمولاً در مرکز این ساختارها قرار داشت، شواهدی که نشان می دهد این شهرک ها به عنوان مراکز اداری و بازار نیز فعالیت می کردند. این سنت معماری دفاعی از همان آغاز در بسیاری از آسیای میانه گسترش و حفظ شد.
به دنبال تسخیر اسکندر مقدونی در منطقه در قرن چهارم قبل از میلاد و پس از آن حکومت ژنرالهای سلوکی وی، تأثیرات هلنیستی ارتباطات قبلی موجود با غرب را تقویت کرد. این امر به ویژه در شمال منطقه مشهود بود، در حالی که حکومت موریان در جنوب ادامه داشت. اگرچه معابد شکل کلاسیک ایرانی خود را حفظ کرد، اما شواهدی از نقوش یونانی در تزئینات و چیدمان سازه ها وجود دارد که مجسمه ها مظهر اصلی هنر غربی هستند. یونانیان همچنین با معرفی آگورا ، یا میدان مرکز شهر، بر برنامه ریزی شهر تأثیر گذاشتند ، این سنت در حکومت بعدی تیموریان بیشتر توسعه یافت.
با تأسیس شاهنشاهی کوشانی مراکز سیاسی به وجود آمد، یکی از این مراکز در سرخ کوتل در افغانستان شناسایی شد که در اوج بودیسم در افغانستان ساخته شده است. در کاوش های انجام شده در این مکان مجموعه ای از پله های به یادماندنی نشان داده شده است که از معبدی کوشان به پایین دامنه می رود و اینها در نیمه اول قرن ۲ میلادی ساخته شده اند. آثار انجمن های زرتشتی در نمادهای جایگاه آتش مشهود است و در کنار ویژگی های معماری بودایی وجود دارد. ستون های هلنیستی و پایه های ستون در کنار سنگ آهک با کتیبه های حروف یونانی به زبان ناشناخته شاهدی بر نفوذ غرب است در حالی که تأثیرات ایرانیان نیز ممکن است در مفهوم یک مرکز دودمان بزرگ باشد.






wiki: معماری در افغانستان