معلى بن خنیس بزاز کوفى

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] از روایات ظاهر می شود که او از اولیاءالله و از اهل بهشت است و حضرت امام صادق علیه السلام او را دوست می داشته و وکیل و قیم بر نفقات عیال آن حضرت بوده.
شیخ طوسی در (کتاب غیبت) فرموده: و از ممدوحین، معلی بن خنیس است و او از قوام حضرت صادق علیه السلام بود، و داود بن علی او را به این سبب کشت و او پسندیده بود نزد حضرت صادق علیه السلام و بر طریقه او گذشت. و روایت شده از ابوبصیر که گفت: چون داود بن علی، معلی را کشت و به دار کشید او را، بزرگ آمد این بر حضرت صادق علیه السلام و دشوار آمد بر او، به داود فرمود: ای داود! برای چه کشتی مولای مرا و وکیل مرا در مال و عیالم به خدا سوگند که او وجیه تر بود از تو نزد خدا، و در آخر خبر است که فرمود: آگاه باش به خدا سوگند که او داخل بهشت گردید.
مؤلف گوید: از اخبار ظاهر می شود که حضرت صادق علیه السلام در وقت قتل معلی، در مکه بود چون از مکه تشریف آورد نزد داود رفت فرمود: مردی از اهل بهشت را بکشتی، گفت: من نکشتم، فرمود: کی کشت او را؟ گفت: سیرافی او را بکشت و سیرافی صاحب شرطه او بود، حضرت از او قصاص کرد و او را به عوض معلی بکشت.
و از معتب روایت است که حضرت صادق علیه السلام آن شب در سجده و قیام بود و در آخر شب نفرین کردبر داود بن علی، به خدا سوگند که هنوز سر از سجده بر نداشته بود که صدای صیحه شنیدم و مردم گفتند: داود بن علی وفات کرد! حضرت فرمود: همانان من خواندم خدا را به دعا تا فرستاد خداوند به سوی او ملکی که عمودی بر سر او زد که مثانه او را شکافت.
شیخ کلینی و طوسی به (سند حسن کالصحیح) از ولید بن صبیح نقل کرده اند که مردی خدمت حضرت صادق علیه السلام رسید و ادعا کرد بر معلی بن خنیس دینی را بر او، و گفت: معلی برد حق مرا، حضرت فرمود: حق تو را برد آن کسی که او را کشت، پس فرمود به ولید برخیز و بده حق این مرد را همانا می خواهم خنک کنم بر معلی پوست او را اگر چه خنک می باشد یعنی حرارت جهنم به او نرسیده.
و نیز کلینی روایت کرده از ولید بن صبیح که گفت: روزی خدمت حضرت صادق علیه السلام مشرف شدم افکند نزد من جامه هایی و فرمود: ای ولید! رد کن این ها را به نوردهای خود، یعنی خدمت آن حضرت پارچه های ندوخته بود که تاهش را باز کرده بودند حضرت به او فرمود که آن ها را بپیچید و تاه کند. ولید گفت: من برخاستم مقابل آن حضرت فرمود: خدا رحمت کند معلی بن خنیس را! من گمان کردم که آن حضرت شبیه کرد ایستادن مرا مقابل خود به ایستادن معلی در خدمتش، پس فرمود: اف باد برای دنیا که خانه بلا است مسلط فرموده حق تعالی در دنیا دشمنش ‍ را بر ولیش.
و نیز شیخ کلینی روایت کرده از عقبة بن خالد که گفت: من و معلی و عثمان بن عمران مشرف شدیم خدمت حضرت صادق علیه السلام همین که حضرت ما را دید فرمود: مرحباء مرحبا به شما! این صورت ها دوست دارند ما را و ما دوست می داریم ایشان را «جَعَلَکُمُ اللّهُ مَعَنا فِی الدُّنْیا وَالاخِرَةِ»؛ قرار دهد شما را خداوند تعالی با ما در دنیا و آخرت.

پیشنهاد کاربران

بپرس