معادلات میدان اینشتین

دانشنامه عمومی

معادلات میدان اینشتین ( EFE ) یا معادلات اینشتین، ۱۰ معادله تانسوری هستند که آلبرت اینشتین، نخستین بار، ۱۹۱۵، در نسبیت عام برای توصیف مبانی برهم کنش های گرانشی که در اثر انحنای فضا - زمان از سوی ماده یا انرژی پدید می آیند، پیش نهاده است. مبنای این معادلات در رد جاذبه نیوتنی این است که عامل جذب جرم سبک تر از سوی جرم سنگین تر، انحنایی است که آن ها در فضا - زمان پدید می آورند. چون تانسور ریچی R μ ν نماد انحنای فضا - زمان و تانسور ضربه - انرژی T μ ν نماد ماده ( انرژی ) در محاسبات تانسوری است، بایستی رابطه خطی میان این دو برقرار باشد، اما چون مشتق هم وردای ( کواریانت ) T μ ν صفر است.
مشتق هم وردای سوی دیگر تساوی نیز باید صفر باشد، که برای R μ ν چنین نیست. بنابراین اینشتین برای برطرف کردن این مشکل، ترکیبی از ریچی و اسکالر ریچی R را از راه اتحاد بیانکی بدست آورد که مشتق کواریانت آن صفر است و به آن تانسور اینشتین گفته می شود.
بنابراین با قرار دادن این عبارت به عنوان نماد انحناء در معادله و با معادله گرانش پواسن، می توان ضریب تناسب را به دست آورد؛
اما اینشتین بعدها برای توضیح جهان شتاب دار، ثابت کیهانشناسی Λ را نیز در معادله وارد کرد
یا مفصل تر
با گنجاندن این معادله در سنجه g μ ν می توان گفت:
گاهی با در نظر گرفتن G = c = ۱، می توان آن را به فرم رایج
بازنوشت. حل این معادلات در محیط بی جرم یا بی انرژی ( خلاء ) ، به متریک شوارتزشیلد، و در محیط جرم دار ( درون ستاره ای ) ، به معادله تولمن - اوپنهایمر - ولکوف می انجامد.
عکس معادلات میدان اینشتینعکس معادلات میدان اینشتین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

راه دست یابی و شکار " فرمول همه چیز " از گردنه پر مخاطره محتوای غریزه جنسی افراد انسانی عبور می کند و هرمتفکر و اندیشمندی که نتواند آن محتوا را بخوبی شناسایی کند، نمی تواند به فرمول همه چیز دست یابد. و
...
[مشاهده متن کامل]
راه شناخت خود و انسان و خداوند هم بطور حقیقی و منطبق بر واقعیت ( و نه بطور اوهامی و غیر حقیقی و بریده از واقعیت ) از همان پیچ و گردونه و وادی رد می شود و عبور می کند و نه از راه یا طریقی دیگر.

معادلات میدان انشتاین ( Einstein با تلفظ آین اشتاین به زبان آلمانی به معنی : یک سنگ ) برای دانش آموزان و دانشجویان مدارس و دانشگاه ها در رشته ریاضی - فیزیک جالب می باشد، اما برای افراد عادی و زیر متوسط مثل این حقیر معنای نهفته در پشت معادلات پیچیده ریاضی شاید جالب تر باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان مثال آیا جرم و انرژی با زمانمکان از لحاظ اصالت و یا ماهیت یک واحد یگانه اند یا نه ؟ سوال را طوری دیگر طرح کنیم که منظور از طرح سوال روشن تر شود. آیا در ابتدای پیدایش جهان اول زمانمکان وجود داشتند و یا اول انرژی و یا نیرو؟ فرض کنید یک فیزیکدان روی مسیر تک بعدی زمان به سمت گذشته حرکت کند و هدف و قصد او دست یابی به سرچشمه پیدایش همه چیز فیزیکی باشد و دربین راه با مفاهیم بنیادی فیزیکی از قبیل زمان و مکان ؛ انرژی و جرم و نیرو به مثابه پنج راه گوناگون برخورد نماید. به نظر شما کدام راه را بهتر است که انتخاب نماید؟ این حقیر اگر جای او باشم در سر آن پنج راهی خیمه را برپا می کنم و مدتی به استراحت می پردازم به این امید که در حین خواب شبانه یک ملکه یا فرشته به سان میخائیل یا جبرئیل در یکی از روئیاهای صادقه بر من ظاهر شود و بگوید که فردا این یا آن راه انتخاب نمایم و سفر بسوی گذشته را ادامه دهم و اگر چنین اتفاقی نیافتاد دفترچه فال حافظ را از کشکول یا کوله پشتی سفر در میآورم و دست های وضو گرفته را روی جلد آن می گذارم و نیت می کنم: ای حفاظ شیرازی ترا به شاخ شمشادات سوگند می دهم که با صلاح و مصلحت خویش یکی از پنج راه را بر من آشکار نمائی. اگر هم فراموش کرده و دفترچه فال را با خود نبرده باشم، آنگاه هرکدام از این پنجم مفهوم را روی یک تکه کاغذ می نویسم و پاره کاغذ ها را مچاله می کنم ، طوریکه هرکدام دارای یک حجم به اندازه یک عدس شوند و پس از آن آنها توی لیوان پلاستیکی می ریزم و آنقدر بهم میزنم که رد آنها گم شود و پس از آن چشم هایم را می بندم و نیت میکنم که خداوند متعال راه راست را پیش پایم قرار دهد و پس از آن لیوان را دمه رو میکنم که همه پنج تا قسمت روی زمین پخش شوند. آنگاه اگر بخت و اقبال نیک مرا به حمد باری تعالا یاری نماید مفهوم نوشته شده روی یکی از کاغذ های مچاله شده مرا بسوی دست یابی به حقیقت هدایت خواهد نمود.
آلبرت خیلی با هوش تر از فیزیکدان مفروضی ما بوده است و بجای دفترچه فال حافظ و حرکت جوهری ملا صدرا ، دیوان شرق و غرب گوته و منطق هگل و فلسفه استعلایی کانت و ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی مارکس و انگلس و اصول ریاضی فلسفه طبیعی نیوتن و محاسبات پلانک را در کشکول ذهنی خود جای داده بود. در سر پنج راهی در قدم اول چهار تا از آن راهها را به دو راه تبدیل کرد؛ یکی دو راهه مکان و زمان را به شاهراه مکانزمان و دیگری دوراه انرژی و جرم را با کمک یک فرمول ریاضی تحت عنوان اصل هم ارزی جرم و انرژی به یک شاهراه دیگر تبدیل نمود. بعد از آن دیگر سه راه فیزیکی بیشتر در پیش روی خود به سمت گذشته نداشت. با یک تردستی ماهرانه و یک جهش فکری راه نیرو را هم از پیش روی اندیشه خود برداشت و در مقابل دو شاهراه ایستاد . البته طوریکه میدانیم نیرو را فقط از میدان جاذبه نیوتن از سر راه خود برداشت، اما سه نیروی دیگر را که تا کنون در مکانیک ذرات و امواج حق حاکمیت داشته و در آینده هم خواهند داشت، دست نخورده به حال خود باقی گذاشت. پس از ارائه نسبیت عام در صدد افتاد که آن دو شاهراه را هم به یک صراط مستقیم و یا یک راه راست و واحد و یگانه تبدیل نماید و پس از طی آن در پایان راه به سرچشمه مراد به رسد و آب گوارای آنرا نوش جان کند، یعنی به توحید فیزیکی برسد و فرمول همه چیز را کف دست فلاسفه و حکیمان و عارفان دینی و الاهی دانان بگذارد که متاسفانه طوریکه مطلع هستیم و آگاهی داریم ، در طی آن طریق موفق نشد و طرفداران خودرا در چند قدمی سرچشمه آب مراد تشنه لب رها نمود و به آنان سفارش کرد که آن فاصله کوتاه آخر تا مقصد را بدون یاری و همکاری مستقیم وی طی نمایند. طوری که شاید بدانیم هاوکینگ هم نتوانست فرمول ساده ریاضی اصل هم ارزی انرژی و یا جرم را از یک طرف و مکانزمان را از طرف دیگر ارائه دهد و کار را ناتمام برای آیندگان و شیفتگان توحید فیزیکی به ارث گذاشت. نتیجه : بدون در نظر گرفتن میدان بزرگ فضا - زمان و یا مکان و زمان مطلق نیوتن که فضای سه بعدی آن به عنوان ظرف ثابت و پایدار و در بر گیرنده میدان کوچک انشتین و زمان مطلق آن یعنی لحظه حال به عنوان رقم زننده طول عمر موجودات و محتوای جهان و بدون در نظر گرفتن ذرات چهاربعدی بیزمانی بیمکانی این حقیر به عنوان همزاد های واقعی و عینی ذرات چهار بعدی مکانزمان و هردو در ابعاد پلانک، چنین فرمول بندی ای محال و غیر ممکن می باشد.

بپرس