مطبوعیت (موسیقی). در تئوری موسیقی، مطبوعیت، ملایمت، یا خوشایندی و متضاد آن ها، اصطلاحاتی هستند برای توصیف احساسی که از شنیدن دو نت به طور همزمان یا کنار هم حاصل می شود. [ ۱] [ الف]
هر گاه نت های دوگانهٔ یک فاصله با هم به صدا در آیند، حاصل آن ممکن است به گوش انسان خوشایند باشد یا نباشد. این خوشایندی از عوامل فراوانی ( همچون عادت، سنت، خوگرفتن به انواع موسیقی و غیر از آن ) تأثیر می گیرد و در مناطق گوناگون جهان یکسان نبوده و در طول تاریخ نیز تغییر کرده است. [ ۲]
در موسیقی غربی، بحث در مورد خوشایندی فواصل موسیقی تنها از اواخر دوران باروک شروع شد. تا پیش از این دوران، تمرکز روی ملودی بود و به هارمونی و چندصدایی توجه چندانی نمی شد. [ ۳] از آن زمان نظریه های مختلفی در مورد علت های خوشایندی یا ناخوشایندی فواصل مطرح شده است و ترتیب های گوناگونی نیز برای آن ها ( از خوشایندترین تا ناخوشایندترین ) مطرح گردیده است. این تئوری ها عموماً به صداهای فرعی که همراه هر نت ایجاد می شود استناد می کنند. [ ۴]
بر اساس نظریه ای که توسط هرمان فون هلمهولتز فیزیک دان آلمانی در قرن نوزدهم میلادی ارائه شد، دو نت موسیقی دارای فاصلهٔ خوشایندتری هستند هر گاه صداهای فرعی شان زودتر برهم انطباق یابد. به همین جهت است که فاصلهٔ همصدا ( یکم ) دارای حداکثر خوشایندی است و فاصلهٔ هشتم ( اکتاو ) در مرتبهٔ پس از آن قرار دارد. [ ۵] با این حساب فاصلهٔ پنجم درست نیز در رتبهٔ بعدی قرار می گیرد و به همین جهت آکوردهایی که با استفاده از فاصلهٔ پنجم درست تشکیل بشوند مطبوع تر به گوش می رسند؛ به این گروه اصطلاحاً آکوردهای مطبوع[ ب] یا آکوردهای کامل[ پ] نیز گفته می شود. [ ۶]
بر اساس تئوری موسیقی غربی، فاصله های ملایم به ترتیب خوشایندی ( از ملایم ترین به سمت ناملایم تر ) عبارتند از یکم، هشتم، پنجم، چهارم، ششم بزرگ و معکوس آن سوم کوچک، و سوم بزرگ و معکوس آن ششم کوچک. [ ۸] سه مورد این فهرست که فواصل «درست»[ ت] هستند را «ملایم های کامل»[ ث] نیز می نامند. فاصلهٔ چهارم درست به طور ویژه فاصلهٔ «خوشایند مشترک»[ ج] نام داده می شود. [ ۹] [ ۱۰] اگر فاصلهٔ چهارم به همراه نت دیگری که در فاصلهٔ سوم یا پنجم با نت پایه است بیاید ( مثلاً نت پایه، درجهٔ چهارم و درجهٔ پنجم، نظیر دو - فا - سل ) این فاصلهٔ چهارم خوشایندتر خواهد شد. [ ۱۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهر گاه نت های دوگانهٔ یک فاصله با هم به صدا در آیند، حاصل آن ممکن است به گوش انسان خوشایند باشد یا نباشد. این خوشایندی از عوامل فراوانی ( همچون عادت، سنت، خوگرفتن به انواع موسیقی و غیر از آن ) تأثیر می گیرد و در مناطق گوناگون جهان یکسان نبوده و در طول تاریخ نیز تغییر کرده است. [ ۲]
در موسیقی غربی، بحث در مورد خوشایندی فواصل موسیقی تنها از اواخر دوران باروک شروع شد. تا پیش از این دوران، تمرکز روی ملودی بود و به هارمونی و چندصدایی توجه چندانی نمی شد. [ ۳] از آن زمان نظریه های مختلفی در مورد علت های خوشایندی یا ناخوشایندی فواصل مطرح شده است و ترتیب های گوناگونی نیز برای آن ها ( از خوشایندترین تا ناخوشایندترین ) مطرح گردیده است. این تئوری ها عموماً به صداهای فرعی که همراه هر نت ایجاد می شود استناد می کنند. [ ۴]
بر اساس نظریه ای که توسط هرمان فون هلمهولتز فیزیک دان آلمانی در قرن نوزدهم میلادی ارائه شد، دو نت موسیقی دارای فاصلهٔ خوشایندتری هستند هر گاه صداهای فرعی شان زودتر برهم انطباق یابد. به همین جهت است که فاصلهٔ همصدا ( یکم ) دارای حداکثر خوشایندی است و فاصلهٔ هشتم ( اکتاو ) در مرتبهٔ پس از آن قرار دارد. [ ۵] با این حساب فاصلهٔ پنجم درست نیز در رتبهٔ بعدی قرار می گیرد و به همین جهت آکوردهایی که با استفاده از فاصلهٔ پنجم درست تشکیل بشوند مطبوع تر به گوش می رسند؛ به این گروه اصطلاحاً آکوردهای مطبوع[ ب] یا آکوردهای کامل[ پ] نیز گفته می شود. [ ۶]
بر اساس تئوری موسیقی غربی، فاصله های ملایم به ترتیب خوشایندی ( از ملایم ترین به سمت ناملایم تر ) عبارتند از یکم، هشتم، پنجم، چهارم، ششم بزرگ و معکوس آن سوم کوچک، و سوم بزرگ و معکوس آن ششم کوچک. [ ۸] سه مورد این فهرست که فواصل «درست»[ ت] هستند را «ملایم های کامل»[ ث] نیز می نامند. فاصلهٔ چهارم درست به طور ویژه فاصلهٔ «خوشایند مشترک»[ ج] نام داده می شود. [ ۹] [ ۱۰] اگر فاصلهٔ چهارم به همراه نت دیگری که در فاصلهٔ سوم یا پنجم با نت پایه است بیاید ( مثلاً نت پایه، درجهٔ چهارم و درجهٔ پنجم، نظیر دو - فا - سل ) این فاصلهٔ چهارم خوشایندتر خواهد شد. [ ۱۱]
wiki: مطبوعیت (موسیقی)