[ویکی فقه] کتاب (تحف العقول) یکی از مستندات وسائل الشیعه است. مرحوم شیخ حر عاملی (تحف العقول) را از کتب مشهور شیعه می شمارد و روایات آن را حجت می داند. آیت اللّه مددی یکی از علمای متوجه به جریان تاریخی حدیث و کتاب های آن است. از این رو بر آن شدیم تا تحلیل ایشان را در این زمینه ارائه نماییم.
← روش شناخت به شواهد خارجی
این کتاب ۱۰۰ - ۲۰۰ روایت دارد؛ در ابتدای آن آمده: (حدثنا ابوعلی محمد بن حمام) ، بعد هم همه اش بی سند است. گفته شده قائل (حدثنا ابوعلی محمد بن حمام)، صاحب تحف العقول است، ولذا معظم کسانی که بعد از مرحوم ابراهیم قطیفی، که معاصر کرکی است، آمده اند، گفته اند که ما نمی دانیم از کجا این نسبت را داده اند، ولذا بعضی ها هم آن کتاب را به همین محمد بن حمام نسبت داده اند و گفته اند که ایشان مؤلف کتاب است؛ چون در زمان قدیم رسم بود که در اول کتاب این گونه می نوشتند. در کتاب کلینی هم هست که (حدثنا محمد بن یعقوب)، این را در اول کتاب می آوردند. ولی این حرف بسیار ضعیف است و اثبات اینکه کتاب برای کدام شخص است بسیار مشکل است؛ زیرا ما هستیم و تحف العقول و الآن محل کلام این است، راجع به اینکه ایشان در طبقه شیخ صدوق است، این کتاب در میانه های قرن چهارم تدوین شده و در میانه های قرن دهم برای ما ظهور پیدا کرده است. شش قرن این کتاب از اوساط علمی ما دور بوده است و بعد از شش قرن که آمد، کاملاً مشهور شد. این شواهدی تاریخی و ترجمه ای راجع به کتاب بود.
حیات مؤلف در قرن چهارم
نکته دیگر اینکه ایشان مواردی را از احوال ائمه نقل کرده؛ از رسول اللّه (صلی الله علیه واله وسلم) شروع می شود تا حضرت علی (علیه السلام) و در نهایت به امام عسگری (علیه السلام) ختم می شود، ولی از حضرت بقیةاللّه(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطلبی ندارد. اما یک تعبیر زیبایی دارد که خیلی مفید است، ایشان هنگامی که به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می رسد، می گوید که توقیعات حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهور است، از این مطلب معلوم می شود که حیات مؤلف در قرن چهارم و یا پنجم بوده؛ زیرا در آن زمان توقیعات حضرت کاملاً مشهور بوده است، حالا فرض کنید که حدود ۶۰ - ۷۰ سال بعد از غیبت کبرا یا ۱۳۰-۱۴۰ سال بوده، که دقیقاً نمی شود تشخیص داد. بعد از غیبت کبرا توقیعات حضرت مشهور بوده است، این در آخر تحف العقول است. ایشان تصریح می کند که این توقیعات مشهور هستند، لکن می گوید که در توقیعات حضرت، آنچه که مناسب بحث ماست، مانند کلمات حکمی و موعظه وجود ندارد، ولذا من نقل نکرده ام: (ولم نذکر شیئاً من توقیعات صاحب زماننا والحجة فی عصرنا علی تواترها فی الشیعة المستبصرین واستفاضتها فیهم). معلوم می شود که توقیعات در آن زمان هم متواتر بوده و ما توقیعات را در بحث های دیگر فقهی متعرض شده ایم و بیان داشتیم که تاریخ این توقیعات، مخصوصاً آنهایی که حمیری نوشته، تا زمان نجاشی هم رسیده بوده، این هم مؤید همان مطلب است. در این توقیعات مثلاً موعظه و اخلاقیات نیست، چیزهای دیگری است.
نسبت کتاب به نُصَیری ها
...
← روش شناخت به شواهد خارجی
این کتاب ۱۰۰ - ۲۰۰ روایت دارد؛ در ابتدای آن آمده: (حدثنا ابوعلی محمد بن حمام) ، بعد هم همه اش بی سند است. گفته شده قائل (حدثنا ابوعلی محمد بن حمام)، صاحب تحف العقول است، ولذا معظم کسانی که بعد از مرحوم ابراهیم قطیفی، که معاصر کرکی است، آمده اند، گفته اند که ما نمی دانیم از کجا این نسبت را داده اند، ولذا بعضی ها هم آن کتاب را به همین محمد بن حمام نسبت داده اند و گفته اند که ایشان مؤلف کتاب است؛ چون در زمان قدیم رسم بود که در اول کتاب این گونه می نوشتند. در کتاب کلینی هم هست که (حدثنا محمد بن یعقوب)، این را در اول کتاب می آوردند. ولی این حرف بسیار ضعیف است و اثبات اینکه کتاب برای کدام شخص است بسیار مشکل است؛ زیرا ما هستیم و تحف العقول و الآن محل کلام این است، راجع به اینکه ایشان در طبقه شیخ صدوق است، این کتاب در میانه های قرن چهارم تدوین شده و در میانه های قرن دهم برای ما ظهور پیدا کرده است. شش قرن این کتاب از اوساط علمی ما دور بوده است و بعد از شش قرن که آمد، کاملاً مشهور شد. این شواهدی تاریخی و ترجمه ای راجع به کتاب بود.
حیات مؤلف در قرن چهارم
نکته دیگر اینکه ایشان مواردی را از احوال ائمه نقل کرده؛ از رسول اللّه (صلی الله علیه واله وسلم) شروع می شود تا حضرت علی (علیه السلام) و در نهایت به امام عسگری (علیه السلام) ختم می شود، ولی از حضرت بقیةاللّه(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطلبی ندارد. اما یک تعبیر زیبایی دارد که خیلی مفید است، ایشان هنگامی که به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می رسد، می گوید که توقیعات حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهور است، از این مطلب معلوم می شود که حیات مؤلف در قرن چهارم و یا پنجم بوده؛ زیرا در آن زمان توقیعات حضرت کاملاً مشهور بوده است، حالا فرض کنید که حدود ۶۰ - ۷۰ سال بعد از غیبت کبرا یا ۱۳۰-۱۴۰ سال بوده، که دقیقاً نمی شود تشخیص داد. بعد از غیبت کبرا توقیعات حضرت مشهور بوده است، این در آخر تحف العقول است. ایشان تصریح می کند که این توقیعات مشهور هستند، لکن می گوید که در توقیعات حضرت، آنچه که مناسب بحث ماست، مانند کلمات حکمی و موعظه وجود ندارد، ولذا من نقل نکرده ام: (ولم نذکر شیئاً من توقیعات صاحب زماننا والحجة فی عصرنا علی تواترها فی الشیعة المستبصرین واستفاضتها فیهم). معلوم می شود که توقیعات در آن زمان هم متواتر بوده و ما توقیعات را در بحث های دیگر فقهی متعرض شده ایم و بیان داشتیم که تاریخ این توقیعات، مخصوصاً آنهایی که حمیری نوشته، تا زمان نجاشی هم رسیده بوده، این هم مؤید همان مطلب است. در این توقیعات مثلاً موعظه و اخلاقیات نیست، چیزهای دیگری است.
نسبت کتاب به نُصَیری ها
...
wikifeqh: مصدریت_تحف العقول