[ویکی فقه] مشترکات قرآن. قرآن، کتاب هدایت و روشنگری است و نهج البلاغه نیز تالی تلو قرآن کریم می باشد. محتوای این گوهر گران بها، همواره به دنبال یک هدف مشترک می باشند.
مطالب و موضوعاتی که در قرآن و نهج البلاغه به طور مساوی و با یک مضمون بیان شده است عبارتند از:
حمد و ستایش خداوند
قرآن مجید و نهج البلاغه شریف، بعد از تسمیه با کلمة «الحمدلله» آغاز می شوند که عین این کلمه بیست و دو مورد در قرآن و سی و یک مورد در نهج البلاغه آورده شده است؛ به علاوه ترکیب های دیگری که مفید این معنی باشد، بیش تر از این مقدار است تا دستوری باشد برای مردم که در ابتدای خطابة خود، منعم و رازق خویش را ستایش کنند و متذکر عظمت و جلال او در ضمن صفاتی که بعد از این کلمه بیان می شود، بشوند؛ چنان که علی (علیه السلام) می فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتاحاً لِذِکْرِهِ»؛ یعنی سپاس سزاوار خداوندی است که سپاس گزاری را کلیدی جهت یادآوری خود قرار داد.
← دیدگاه علمای بیان
دین پسندیدة خدا، اسلام است:«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ همانا دین نزد خدا، اسلام است».«وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ؛ کسی که غیر از اسلام دینی را بجوید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است».«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً؛ امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را دین شما انتخاب کردم».«ثُمَّ اِنَّ هذَا الْاِسْلامَ دینُ اللِه الَّذِی اِصْطَفاهُ لِنَفْسِهِ وِ أِصْطَنَعَهُ عَلی عَیْنِهِ؛ این اسلام، دین خداست و آن را برای خود برگزیده و به نظر عنایت خویش پرورده است».«فَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْاِسْلامِ دیناً تَتَحَقَّقْ شِقْوَتُهُ وَ تَنْفَصِمْ عُرْوَتُهُ وَ تَعْظُمْ کَبْوَتُهُ وَ یَکُنْ مَا بُهُ اِلَی اَلْحُزْنِ الطَّویلِ وَ الْعَذابِ الْوَبیلِ؛ کسی که غیر از اسلام دینی جوید، بدبختی و تیره، روزیش ثابت می گردد و رشتة او گسیخته می شود و بر او سخت می افتد و بازگشت او به اندوه بسیار و عذاب دردناک است».
← توضیح مطلب
...
مطالب و موضوعاتی که در قرآن و نهج البلاغه به طور مساوی و با یک مضمون بیان شده است عبارتند از:
حمد و ستایش خداوند
قرآن مجید و نهج البلاغه شریف، بعد از تسمیه با کلمة «الحمدلله» آغاز می شوند که عین این کلمه بیست و دو مورد در قرآن و سی و یک مورد در نهج البلاغه آورده شده است؛ به علاوه ترکیب های دیگری که مفید این معنی باشد، بیش تر از این مقدار است تا دستوری باشد برای مردم که در ابتدای خطابة خود، منعم و رازق خویش را ستایش کنند و متذکر عظمت و جلال او در ضمن صفاتی که بعد از این کلمه بیان می شود، بشوند؛ چنان که علی (علیه السلام) می فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتاحاً لِذِکْرِهِ»؛ یعنی سپاس سزاوار خداوندی است که سپاس گزاری را کلیدی جهت یادآوری خود قرار داد.
← دیدگاه علمای بیان
دین پسندیدة خدا، اسلام است:«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ همانا دین نزد خدا، اسلام است».«وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ؛ کسی که غیر از اسلام دینی را بجوید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است».«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً؛ امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را دین شما انتخاب کردم».«ثُمَّ اِنَّ هذَا الْاِسْلامَ دینُ اللِه الَّذِی اِصْطَفاهُ لِنَفْسِهِ وِ أِصْطَنَعَهُ عَلی عَیْنِهِ؛ این اسلام، دین خداست و آن را برای خود برگزیده و به نظر عنایت خویش پرورده است».«فَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْاِسْلامِ دیناً تَتَحَقَّقْ شِقْوَتُهُ وَ تَنْفَصِمْ عُرْوَتُهُ وَ تَعْظُمْ کَبْوَتُهُ وَ یَکُنْ مَا بُهُ اِلَی اَلْحُزْنِ الطَّویلِ وَ الْعَذابِ الْوَبیلِ؛ کسی که غیر از اسلام دینی جوید، بدبختی و تیره، روزیش ثابت می گردد و رشتة او گسیخته می شود و بر او سخت می افتد و بازگشت او به اندوه بسیار و عذاب دردناک است».
← توضیح مطلب
...
wikifeqh: مشترکات_قرآن