[ویکی نور] مستشرقان و تاریخ گذاری قرآن. مستشرقان و تاریخ گذاری قرآن، اثر محمدجواد اسکندرلو، پژوهشی است در خصوص تاریخ گذاری قرآن از دیدگاه مستشرقینی چون : گوستاو وایل ؛ تئودور نولدکه؛ بلاشر؛ گریم؛ ریچارد بل؛ ویلیام مویر و هرشفلد.
گفتنی است تاریخ گذاری (کرونولوژی) قرآن عبارت است از اینکه به کمک روایات مختلف مکی و مدنی، اسباب نزول، ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ، تاریخ پیامبر اسلام(ص) و تصریحات قرآن درباره رویدادهای زمان مند تاریخ رسالت آن حضرت، زمان و ترتیب تاریخی نزول هریک از سوره های قرآن (اعم از یک سوره تمام یا بخشی از آن) شناسایی و معین گردد.
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظیم شده است.
برای نگارش اثر حاضر، به مراکز فراوانی مراجعه و پس از یافتن منابع مورد نیاز، فیش برداری و سپس مطالب گردآمده، تنظیم و بازنویسی و در نهایت، آرای خاورشناسان نقد و بررسی شده است، ولذا روش تحقیق این رساله، مطالعه ای و کتابخانه ای بوده که بر اساس آن، مطالب مربوط به هر فصل مطالعه، فیش برداری، بازنویسی، تنظیم، نقادی، تحلیل، تطبیق و به صورت نگارش نهایی درآمده است.
در مقدمه نویسنده، گزارش مختصری از محتوای فصول، ارائه گردیده است . در بخشی از این مقدمه آمده: «رساله حاضر، به نقد و بررسی پژوهش خاورشناسان در خصوص ترتیب نزول آیات و سور قرآن پرداخته است. این موضوع، شامل مباحثی است مانند فواید شناخت ترتیب نزول آیات و سور، تاریخ نزول سور، جدول های ترتیب نزول سور، مقایسه ترتیب موجود با ترتیب نزول، نخستین و آخرین آیه، ترتیب نزول قرآن در مکه و مدینه، سور مکی و مدنی و ناسخ و منسوخ در قرآن، ولی نگارنده تنها به نقد و بررسی و تبیین دیدگاه خاورشناسان در باب ترتیب نزول سوره ها و مبانی و معیارهای آن ها پرداخته است. قرآن برحسب مقتضیات، شرایط و نیازها، به صورت تدریجی نازل شده است؛ بنابراین، پرداختن به تاریخ گذاری واحدهای نزول قرآن امری ضروری به نظر می رسد و بهترین روشی که می تواند برای تفسیر روشن و درست قرآن کریم به کار آید، روش تاریخی است».
اصلی ترین مسئله ای که نویسنده در این پژوهش به دنبال آن می باشد، یافتن این سؤال است که «اعتبار تحقیقات خاورشناسان در زمینه تاریخ گذاری قرآن چه اندازه است»؟. در این زمینه، پرسش های فرعی نیز وجود دارد که عبارتند از:
گفتنی است تاریخ گذاری (کرونولوژی) قرآن عبارت است از اینکه به کمک روایات مختلف مکی و مدنی، اسباب نزول، ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ، تاریخ پیامبر اسلام(ص) و تصریحات قرآن درباره رویدادهای زمان مند تاریخ رسالت آن حضرت، زمان و ترتیب تاریخی نزول هریک از سوره های قرآن (اعم از یک سوره تمام یا بخشی از آن) شناسایی و معین گردد.
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظیم شده است.
برای نگارش اثر حاضر، به مراکز فراوانی مراجعه و پس از یافتن منابع مورد نیاز، فیش برداری و سپس مطالب گردآمده، تنظیم و بازنویسی و در نهایت، آرای خاورشناسان نقد و بررسی شده است، ولذا روش تحقیق این رساله، مطالعه ای و کتابخانه ای بوده که بر اساس آن، مطالب مربوط به هر فصل مطالعه، فیش برداری، بازنویسی، تنظیم، نقادی، تحلیل، تطبیق و به صورت نگارش نهایی درآمده است.
در مقدمه نویسنده، گزارش مختصری از محتوای فصول، ارائه گردیده است . در بخشی از این مقدمه آمده: «رساله حاضر، به نقد و بررسی پژوهش خاورشناسان در خصوص ترتیب نزول آیات و سور قرآن پرداخته است. این موضوع، شامل مباحثی است مانند فواید شناخت ترتیب نزول آیات و سور، تاریخ نزول سور، جدول های ترتیب نزول سور، مقایسه ترتیب موجود با ترتیب نزول، نخستین و آخرین آیه، ترتیب نزول قرآن در مکه و مدینه، سور مکی و مدنی و ناسخ و منسوخ در قرآن، ولی نگارنده تنها به نقد و بررسی و تبیین دیدگاه خاورشناسان در باب ترتیب نزول سوره ها و مبانی و معیارهای آن ها پرداخته است. قرآن برحسب مقتضیات، شرایط و نیازها، به صورت تدریجی نازل شده است؛ بنابراین، پرداختن به تاریخ گذاری واحدهای نزول قرآن امری ضروری به نظر می رسد و بهترین روشی که می تواند برای تفسیر روشن و درست قرآن کریم به کار آید، روش تاریخی است».
اصلی ترین مسئله ای که نویسنده در این پژوهش به دنبال آن می باشد، یافتن این سؤال است که «اعتبار تحقیقات خاورشناسان در زمینه تاریخ گذاری قرآن چه اندازه است»؟. در این زمینه، پرسش های فرعی نیز وجود دارد که عبارتند از:
wikinoor: مستشرقان_و_تاریخ گذاری_قرآن