مسائل فقهی بیع

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بیع، اصطلاح فقهی و حقوقی است.
این واژه همانند «شراء» از اضداد است و در خرید و فروش، هر دو، به کار می رود، ولی بر اثر کثرت استعمال، «بیع» فروش کالا، و «شراء» خرید آن را به ذهن متبادر می سازد.

تجارت و بیع
تجارت را نیز به «بیع و شراء» معنی کرده اند، اما از آن جا که در متنهای مختلف، لفظ تجارت، به معنای مبادله مال با هدف کسب سود به کار رفته و در تلقی عرف هم تجارت منحصر به بیع نیست، می توان گفت که از باب غلبه و کثرت مصادیقِ بیع در معاملات تجاری، این مفهوم برای تجارت تصور شده است.
آیه شریفه «. . . رجالٌ لاتُلهیهم تجارة و لابیعٌ عن ذکرالله» که هر دو واژه را ذکر کرده، نیز، تأییدکننده این استنباط است.

بیع و جزیزة العرب
جزیره العرب، به هنگام ظهور اسلام، تجارت پر رونقی داشته است.
وجود دو راه مهم بازرگانی، یکی در شمال و دیگری در جنوب که شهرهایی، از جمله مکه و مدینه، در مسیر آن ها بودند، و قرار گرفتن مکه بر سر راه کاروان روِ شام ـ یمن، و شرکت ساکنان مکه در بازرگانی داخلی و خارجی، و همچنین وجود کعبه که زیارتگاه مردم از نقاط دور دست بود، از عوامل عمده این رونق بوده است.
رونق مبادلات بازرگانی، سبب پیدایش حقوق تجارت عرفی نسبتاً پیشرفته و تداول بسیاری از عقود (قراردادها) شد که هم اینک نیز مرسوم است؛ مانند شرکت، حواله، مضاربه، مزارعه، مساقات، عطیّه و قرض، که اسلام برخی از انواع آن را، مانند بعضی از اقسام بیع، به علت ربا یا غرر و غیره، نهی کرد.
می توان گفت که برخورد اسلام با حقوق خصوصی عهد جاهلیت عرب، به طور عام و حقوق تجارت به صورت خاص، از خصیصه دوگانه «امضاء» مقررات مرسوم، به عنوان اصل، و «هدایتگری» و جرح و تعدیل مقررات عرفی حکایت دارد.

برخورد دوگانه اسلام با بیع عهد جاهلیت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس