لغت نامه دهخدا
مزج. [ م ِ ] ( ع اِ ) بادام تلخ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || انگبین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عسل و انگبین. ( ناظم الاطباء ).
مزج. [ م ِ زَ ج ج ] ( ع اِ ) نیزه خرد و کوتاه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( دهار ) ( منتهی الارب ).
مزج. [ م ُ زَج ج ] ( ع ص ) نیزه بازُج. ( آنندراج ): رمح ٌ مزج ؛ نیزه باپیکان. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) آمیختن درهم آمیختن مخلوط کردن . ۲- ( اسم ) آمیزش اختلاط .
نیزه با زج
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۳(بار)
آمیختن. «مَزَجَ الشَّرابَ بِالْماءِ مَزْجاً: خَلَطَهُ بِهِ». . مزاج مصدر است و به معنی ممزوج «مایَمْزُجُ بِهِ» نیز آید مراد از آن در آیه معنای دوم است یعنی آنچه به شراب اهل بهشت آمیخته شده از تسنیم است و آن چشمه ایست که مقربون از آن مینوشند. . . مِزاج در هردو آیه به معنی مفعول است و این لفظ بیشتر از سه بار در قران مجید نیامده است.
آمیختن. «مَزَجَ الشَّرابَ بِالْماءِ مَزْجاً: خَلَطَهُ بِهِ». . مزاج مصدر است و به معنی ممزوج «مایَمْزُجُ بِهِ» نیز آید مراد از آن در آیه معنای دوم است یعنی آنچه به شراب اهل بهشت آمیخته شده از تسنیم است و آن چشمه ایست که مقربون از آن مینوشند. . . مِزاج در هردو آیه به معنی مفعول است و این لفظ بیشتر از سه بار در قران مجید نیامده است.
wikialkb: ریشه_مزج
دانشنامه عمومی
مزج (شاهرود). مزج یکی از روستاهای شهرستان شاهرود در استان سمنان ایران است.
این روستا در اطراف شهر شاهرود در بخش بسطام جای دارد. جمعیت روستای مزج بر پایه نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۶۶۶ نفر ( ۲۱۵ خانوار ) بوده است. [ ۱]
روستای مزج مردمانی شریف و با اصالت دارد و ایام محرم در این روستا دیدنیست.
می توان از اصالت این مردمان به قوم قومس اشاره کرد.
زبان و گویش مردم این روستاشیرین و شنیدنی است. گشت و گذار در باغ های آن صفایی تکرار نشدنیست.
از جمله دیدنی های این روستا می توان به قلعه یوز باشی و به قول محلی ها کجِ جو، یخچال مزج و مسجد و تکیه قدیم و حسینیه تازه ساخت روستا اشاره کرد.
مراسم های شبیه خوانی و دسته های عزاداران حسینی و از مراسم عروسی های قدیمی و به اصطلاح قدیمی های روستا ( پروارکشون ) .
مزج در ۳۶ دقیقه و ۳۶ درجه عرض جغرافیایی و ۲۴ دقیقه و ۵۵ درجه طول جغرافیایی قرار گرفته و در حدود ۱۲۴۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این روستا در بین دو روستای خیج و گیلان ( جیلان ) قرار گرفته و مردم این خطه روستای خود را مغز می نامند. شغل اصلی اهالی روستا، کشاورزی و دامپروری است.
پ ن : امیرمهدی محبی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در اطراف شهر شاهرود در بخش بسطام جای دارد. جمعیت روستای مزج بر پایه نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۶۶۶ نفر ( ۲۱۵ خانوار ) بوده است. [ ۱]
روستای مزج مردمانی شریف و با اصالت دارد و ایام محرم در این روستا دیدنیست.
می توان از اصالت این مردمان به قوم قومس اشاره کرد.
زبان و گویش مردم این روستاشیرین و شنیدنی است. گشت و گذار در باغ های آن صفایی تکرار نشدنیست.
از جمله دیدنی های این روستا می توان به قلعه یوز باشی و به قول محلی ها کجِ جو، یخچال مزج و مسجد و تکیه قدیم و حسینیه تازه ساخت روستا اشاره کرد.
مراسم های شبیه خوانی و دسته های عزاداران حسینی و از مراسم عروسی های قدیمی و به اصطلاح قدیمی های روستا ( پروارکشون ) .
مزج در ۳۶ دقیقه و ۳۶ درجه عرض جغرافیایی و ۲۴ دقیقه و ۵۵ درجه طول جغرافیایی قرار گرفته و در حدود ۱۲۴۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این روستا در بین دو روستای خیج و گیلان ( جیلان ) قرار گرفته و مردم این خطه روستای خود را مغز می نامند. شغل اصلی اهالی روستا، کشاورزی و دامپروری است.
پ ن : امیرمهدی محبی
wiki: مزج (شاهرود)
پیشنهاد کاربران
در علم حقوق مزج بمعنای آمیخته کردن ( آمیختن با اراده ) و امتزاج به معنای آمیخته شدن ( آمیختن بدون اراده ) آمده است. امتزاج مثل اینکه طوفان بیاید و گندم های دو زارع مثلا علی و حسن را در هم بیامیزد اما مزج
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
مثل اینکه علی و حسن خود با اختیار خود گندمهایشان را با هم مخلوط کنند تا به عنوان مثال یکجا بفروشند
یکی از اسباب اختیاری اشاعه مزج است . مانند اینکه دو نفر با هم و با اختیار هم ، گندم های خود را مخلوط نمایند .