[ویکی فقه] نشناختن امام زمان خود به معنی عدم ارتباط با امام است و عدم ارتباط با امام یعنی قطع پیوند هدایت با خداوند و این همان مرگ جاهلیت و خروج از دین و گمراهی است و امام صادق (علیه السلام) در جواب سۆال از چگونگی از معنای جاهلیت فرمودند: منظور از آن، جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است.
درباره مسئله نشناختن امام و مرگ جاهلی به روایاتی اشاره می شود:
← روایتی از معاویة بن وهب
مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون شناخت خدا و رسول او (صلی الله علیه وآله) کسی که امام زمان خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و پیغمبر (صلی الله علیه وآله) را نمی شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت و او را دین دار نمی کند.
← بیان یک روایت
البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از سوی خدا باشد (بدون کوتاهی خود شخص). این حالت ضلال نامیده می شود و مرادف با استضعاف است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین داری محروم شده است. حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می دارد که کفر نامیده می شود یا آن را مخفی می دارد که نفاق است. در هر سه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از امامان معصوم (علیهم السلام)، نه از باب تعبد که به حکم عقل است؛ چراکه انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود. مراجعۀ مردم به ائمۀ اطهار (علیهم السلام)، از باب مراجعۀ نادان به داناست. این یک حکم عقلی است؛ هم چنان که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین گونه حکم می کند.
← روایتی از اهل سنت
...
درباره مسئله نشناختن امام و مرگ جاهلی به روایاتی اشاره می شود:
← روایتی از معاویة بن وهب
مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون شناخت خدا و رسول او (صلی الله علیه وآله) کسی که امام زمان خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و پیغمبر (صلی الله علیه وآله) را نمی شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت و او را دین دار نمی کند.
← بیان یک روایت
البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از سوی خدا باشد (بدون کوتاهی خود شخص). این حالت ضلال نامیده می شود و مرادف با استضعاف است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین داری محروم شده است. حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می دارد که کفر نامیده می شود یا آن را مخفی می دارد که نفاق است. در هر سه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از امامان معصوم (علیهم السلام)، نه از باب تعبد که به حکم عقل است؛ چراکه انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود. مراجعۀ مردم به ائمۀ اطهار (علیهم السلام)، از باب مراجعۀ نادان به داناست. این یک حکم عقلی است؛ هم چنان که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین گونه حکم می کند.
← روایتی از اهل سنت
...
wikifeqh: مرگ_جاهلی