مرغوب
/marqub/
مترادف مرغوب: پسندیده، دلپذیر، دلپسند، خوب، زیبا، دلخواه، مطلوب، مقبول، نیک، نیکو
متضاد مرغوب: نامرغوب
برابر پارسی: پسندیده، برگزیده، دلپسند، برازنده، دلپذیر
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مرغوب ٌ الیه ؛ مورد درخواست. خواسته شده. مطلوب : شراب [ قریه ] میم در آن زمان بس مرغوب الیه بوده است.( تاریخ قم ص 247 ).
- مرغوب ٌ عنه ؛ اعراض شده و روی گردان شده از آن. ( ناظم الاطباء ).
- مرغوب ٌ فیه ؛ متمایل شده بدان خواسته شده. آرزو شده. ( ناظم الاطباء ).
|| پسندیده و معقول. ( غیاث )( آنندراج ). نفیس. منفس. نفوس. ( از منتهی الارب ). خواسته. خوب. نیکو. پسنده و شایسته و دلپسند و مقبول. باقدر و با قیمت و بسیار اعلی. ( ناظم الاطباء ). همه کس پسند. نوع برتر و بهتر از چیزی.
مرغوب. [ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دیهوک بخش طبس شهرستان فردوس ، در 90هزارگزی جنوب شرقی طبس و 7 هزارگزی غرب راه طبس ، با 206 تن سکنه. آبش از قنات ، محصولش غلات و ذرت ، شغل مردمش زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) رغبت کرده شده خواسته شده مورد رغبت : سخن ناگفته بدان مخدر. ناسفته ماند که مرغوب طبعها و محبوب دلها باشد . ۲- ( صفت ) نیکو پسندیده مقابل نامرغوب : چای مرغوب .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. دارای کیفیت برتر.
دانشنامه عمومی
مرغوب، روستایی است از توابع بخش دیهوک و در شهرستان طبس استان خراسان جنوبی ایران. این روستا یکی از خوش آب و هواترین روستاهای طبس و علی الخصوص دهستان کویر میباشد به طوری که مردم منطقه برای گردش و تفریح و همچنین سیزده بدر به باغات آن می آیند . مرغوب به نوبهٔ خود یکی از پرآب ترین روستاهای بخش دیهوک میباشد به طوری که در گذشته به واسطهٔ آب فراوان و آسیاب های آبی متعدد خود ( که دیدن آن ها خالی از لطف نیست ) قطب آردکردن گندم های منطقه بوده است ؛البته اکنون به واسطهٔ خشکسالی های متعدد و متمادی آب روستا بسیار تقلیل یافته با این وجود بخشی از آب موردنیاز کشاورزی و شرب روستاهای اطراف از آن تأمین می شود . مرغوب به خاطر بافت قدیمی، آسیاب های آبی بسیار ، چشمه سارهای آب شیرین، باغات سرسبز و آب و هوای معتدل در دل کویر و دارابودن بزرگترین قلهٔ منطقه ( کوه مرغوب ) هدف گردشگری اعلام شده است .
این روستا در دهستان کویر قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ( ۸۴خانوار ) ۲۶۹نفر بوده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در دهستان کویر قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ( ۸۴خانوار ) ۲۶۹نفر بوده است. [ ۱]
wiki: مرغوب
مترادف ها
پسندیده، خوشایند، مطلوب، مرغوب، خواستنی
عالی، مرغوب
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
خوش داشت:مرغوب.
ما واژه ی{گوثَر} را در پارسی داریم که در برخی گویش های ایران، بکار برده می شود و به چَمِ {مرغوبیت/اصل} است و به روشنی همان {گوهر} است.
ما در ریشه یِ {گوهر} در زبان های کهن و ریشه یِ ایرانی، واتِ {ث} را به جایِ {ه} داریم و در اینجا چرایی {گوثر} آشکار است.
... [مشاهده متن کامل]
می توان از {گوثَروَنت} ساخته شده از دو بخشِ {گوثر} و {وَنت:هَمان {مَند} است نشانگرِ {دارنده بودن، دارا بودن} }به جای {مرغوب/اصیل} بکار برد.
بِدرود!
ما در ریشه یِ {گوهر} در زبان های کهن و ریشه یِ ایرانی، واتِ {ث} را به جایِ {ه} داریم و در اینجا چرایی {گوثر} آشکار است.
... [مشاهده متن کامل]
می توان از {گوثَروَنت} ساخته شده از دو بخشِ {گوثر} و {وَنت:هَمان {مَند} است نشانگرِ {دارنده بودن، دارا بودن} }به جای {مرغوب/اصیل} بکار برد.
بِدرود!
در مورد کلمه مرغوب این نکته ضروری است که وقتی گفته می شود ( مرغوب عنه ) معنی تغییر می کند و به معنای نامرغوب است
نیکو. پسنده و شایسته و دلپسند و مقبول. با قدر و با قیمت و بسیار اعلی
مرغوب : زیبا خوب ، دلپذیر ، پسندیده ومقبول
با کیفیت
کیفیت عالی،
خوب،
با کیفیت،
بی نقص😎
خوب،
با کیفیت،
بی نقص😎
ناب. بی عیب. بصورت کامل و یکنواخت به عمل آمده باشد.