[ویکی فقه] از فروع مهم فقهی، که علمای مذاهب اسلامی ، در آن باب سخن گفته و به ابراز رأی پرداخته اند، مسأله کم ترین و بیش ترین مدت حمل جنین است، که در این مقاله به بحث وبررسی آن می پردازیم.
این فرع از آن جهت که دارای ابعاد فردی و اجتماعی است، در پاره ای از دیگر بابهای فقه، اثر گذارده است. از باب نمونه، فقیهان، به مناسبتهای گوناگون، در احکام زوجیت و اولاد و فرعهای بسیار آن در کتاب نکاح ، طلاق ، میراث ، لعان و حدود و همچنین در حقوق مدنی جدید، به عنوان (احکام خانواده و أُسرهِ) و یا (أحوال شخصیّت) از آن بحث کرده اند.این فرع فقهی، در کتابهای فقهی، جایگاه ویژه ای از مباحث علمی را از آن خود ساخته است.بی گمان، یک دسته از احکام اسلامی، همانند معادلات ریاضی ، با زندگی تمامی افراد بشر بستگی و به هم آمیختگی یکسان و یکنواخت دارند، اگر در بخشی از آن ها نوعی نارسایی و ناهمگونی دیده شود ای بسا که زمینه های وهن دینی و اعتقادی را فراهم و فروع و مسائل وابسته و پیرو دیگر را نیز به همان وزان، مورد ارزیابی و گاه طعن و نفرت دیگران قرار دهد.مسأله حمل جنین و احکام مربوط به آن در فقه اسلامی، همان گونه که اشاره گردید، از مسائل مهم و غوغا برانگیز در حوزه دینی، به شمار می آید، و با روند تکاملی و روبه رشد علوم جدید، وارد حوزه علمی و مجامع پزشکی دنیا نیز گردیده است.با در نظر گرفتن این جنبه مهم و این ویژگی اساسی، جا دارد که عالمان دینی و پرچمداران فقهی، به شکلی ویژه و خوشایند، هنر فقهی را، در نشان دادن منزلت و جایگاه بالا و والای فقه، به دور از جنجال و هیاهوی دنیای مدرن، در چشم انداز اهل فکر و دانش ، پا به پای واقعیتهای دانش نوین بنمایانند و نظر شارع مقدس را در مسائل مهم دینی و اجتماعی ارائه کنند.فقه اسلام در برابر خواسته های روز و نیازهای به وجود آمده جامعه های بشری در اثر دگرگونیهای ژرف عادتها و آیینهای اجتماعی، نمی تواند ساکت باشد و نمی تواند در برابر پیشرفتهای علمی واپس گراید و خود را با آن همراه و هماهنگ نکند.امروزه، مکتبها و مذهبهای زنده دنیا، زمانی می توانند به حیات خویش ادامه داده و ارج و جایگاه حقیقی خویش را پاس دارند و از دستاوردهای خود نگهداری کنند که با روشن گری، راهنمایی و بیان دقیق حقیقتها، پیرایه های جاهلانه و خرافی را از سر راه برداشته و باورهای خردپسندانه را بگسترانند و بیاموزانند. نمی توان باور داشت که مذهب مبتنی بر باورهای نادرست و خرافی، بتواند بشر را به سر منزل مقصود رسانده و گره های کور اجتماعی را برای او بگشاید.
دو مکتب فقهی
در تقسیم بندی اولی از مذاهب فقهی رایج، دو دستگاه فقهی بزرگ، در کانون توجه و عمل مسلمانان قرار گرفته که هر کدام از آن ها برای خود دارای افق و طرح و برنامه های ویژه اند، یکی از این دو مذهب فقهی، مذهب فقهی بر گرفته از مکتب اهل بیت (ع) است که در کانون توجه و عمل شیعه اثنی عشری است و دیگری مذهب فقهی بر مبانی رایج اهل سنت است که در کانون توجه وعمل فرقه های مختلف آن است.این دو مذهب بزرگ فقهی، ناگزیر باید در عرصه خواسته های جامعه های بشری در جهت مصالح و مفاسد آن ها قانون بگذرانند و همراهی گام به گام خود را در جهت هدایت جامعه در برهه های ویژه ابراز دارند. طبیعی است که اگر رشته این هماهنگی در زوایایی از این پیکره، از هم بگسلند، نمی توان هماهنگی و پابه پایی این دو رکن اساسی را ادعا کرد.در این فرع فقهی که به شکل ویژه مورد نقد و نظر صاحب نظران علوم اسلامی و علوم پزشکی قرار گرفته، در حقیقت دو دیدگاه و دو نظریه کارشناسانه فقهی توانسته است زمینه استواری و یا ویران گری دینی خود را برای فقه و فقاهت فراهم آورد. در بسیاری از کشورهای اسلامی وغیر اسلامی، بر اساس آن نشستها و گفت و گوهای علمی ترتیب و زمینه بحثهای ویژه فراهم گردیده است.برای انسان بسیار جای تأسف است که امروز در دنیای پیشرفته و مترقی و همواره رو به رشد پزشکی، با کتابهای فقهی رو به رو شود که در آن ها دیدگاه های باور نکردنی و دور از واقعیت و خرافی وجود دارد و همچنین شاهد باشد که در حوزه های دینی با اصرار تمام بر آن پافشاری و به شاگردان خود تلقین و تعلیم می کنند.همان طوری که در این بحث خواهد آمد و مجامع مهم پزشکی بر آن تأکید دارند، اظهار نظرهای فقهای اهل سنت در کتابهای فقهی در مسأله مورد بحث به خرافات و اساطیر بیش تر همانندی دارد، تا به مسائل فقهی و احکام آن.نظریه بیش ترین زمان حمل جنین تا چندین سال ، نه تنها نمی تواند در شرع و عرف از جایگاه استواری برخوردار باشد، بلکه زمینه وهن دین را در مجامع علمی به وجود خواهد آورد.ناگزیر، مذهب استوار و پویای فقهی همواره باید پندارهای خرافی و باطل را از قاموس مذهب بزداید و آن گاه از سرچشمه زلال حقیقتها، تشنگان وامانده در سراب حیرت را سیراب سازد.نوشته حاضر که در بردارنده بحث در دو مبنای فقهی اهل سنت و شیعه در مسأله بیش ترین مدت حمل جنین است، گامی است در مسیر روشن گری این حقیقتها وزدودن خرافات ، که برای فهمانیدن بهتر موضوع بحث، ابتداء بیان نظریه فقهای اهل سنت در بیش ترین زمان حمل را مقدم داشته و سپس به بیان نظریه فقهی استوار بر مذهب اهل بیت می پردازیم.
مدت بارداری از نظر اهل ینت
در مطلع سخن، دیدگاه شماری از صاحب نظران فقهی اهل سنت را فرا دید می نهیم که برای به کرسی نشاندن دیدگاه خویش در طولانی شدن مدت حمل، شریعت را ناقص جلوه داده اند. این طبقه از عالمان دینی که در مذهب تسنن به عنوان فقهاء این مذهب معرفی گشته اند چنین بیان داشته اند:چون در کتاب و سنّت ، دلیل روشنی در باره زمان حمل ذکر نگردیده است، از این روی، فقیه مجاز است برای به دست آوردن نظریه ای روشن، به گمانها و آنچه بر سر زبانها افتاده، توجه کند و بر اساس آن ها حکم کند. بدین خاطر است که شماری در توجیه اختلاف بین نظریه فقیهان در گذشته و نظریه جدید، چنین اظهار نظر می کنند:(أما أقصی مدّة الحمل، فقد اختلف الفقهاء فی تحدیدها اختلافاً کبیراً، نشأ هذا الإختلاف عن عدم ورود نص یحدّدها فی کتاب اللّه أو سنة رسول اللّه (ص)، و أنّما اعتمد تحدیدهم علی ما جرت به العادة فی ولادة النساء، کما یری البعض، أو علی أثر یری عن أم المؤمنین عائشة، کما یری فریق آخر أو أخبار بعض النسوة فی وقایع نادرة کما یری غیر هؤلاء و هؤلاء.) ترجمه : فقیهان در دیرترین هنگام بارداری، اختلاف کرده اند. اختلاف آنان، از نبود دلیل روشن در کتاب و سنت، سرچشمه می گیرد. از این روی، فقیهان ، بیش تر اعتماد ورزیده اند به آنچه بنابر عرف و عادت ، از زایمان زنان جریان دارد. همان گونه که شماری از فقیهان دیده اند و یا به آثار روایت شده از عایشه تکیه کرده و یا به گزارش زنان از زایمانهای نادر بسنده کرده اند.از این فراز استفاده می شود که فقهاء برای توجیه دیدگاه خویش در بیش ترین مدت حمل جنین، به بیش از چند سال، با نبود نص روشن و صحیح از کتاب و سنت رو به رو گردیده و بدین گونه فتاوا تن در داده اند. و در این زمینه به دیدگاه های بر گرفته از پاره ای از روایات سست و بی بنیاد و افسانه ها و رخدادهای خرافی متمسک گردیده اند.طبیعی است که با نبودن نصّ خاص در یک حکم و یا واقعه ای، فقیهان به امارات و اصول در خور اطمینان دیگر به ترتیب اهمیت و نزدیک بودن آن ها به واقع، رجوع و حکم مسأله را از آن ها در می آورند.
اشکال مطلب
...
این فرع از آن جهت که دارای ابعاد فردی و اجتماعی است، در پاره ای از دیگر بابهای فقه، اثر گذارده است. از باب نمونه، فقیهان، به مناسبتهای گوناگون، در احکام زوجیت و اولاد و فرعهای بسیار آن در کتاب نکاح ، طلاق ، میراث ، لعان و حدود و همچنین در حقوق مدنی جدید، به عنوان (احکام خانواده و أُسرهِ) و یا (أحوال شخصیّت) از آن بحث کرده اند.این فرع فقهی، در کتابهای فقهی، جایگاه ویژه ای از مباحث علمی را از آن خود ساخته است.بی گمان، یک دسته از احکام اسلامی، همانند معادلات ریاضی ، با زندگی تمامی افراد بشر بستگی و به هم آمیختگی یکسان و یکنواخت دارند، اگر در بخشی از آن ها نوعی نارسایی و ناهمگونی دیده شود ای بسا که زمینه های وهن دینی و اعتقادی را فراهم و فروع و مسائل وابسته و پیرو دیگر را نیز به همان وزان، مورد ارزیابی و گاه طعن و نفرت دیگران قرار دهد.مسأله حمل جنین و احکام مربوط به آن در فقه اسلامی، همان گونه که اشاره گردید، از مسائل مهم و غوغا برانگیز در حوزه دینی، به شمار می آید، و با روند تکاملی و روبه رشد علوم جدید، وارد حوزه علمی و مجامع پزشکی دنیا نیز گردیده است.با در نظر گرفتن این جنبه مهم و این ویژگی اساسی، جا دارد که عالمان دینی و پرچمداران فقهی، به شکلی ویژه و خوشایند، هنر فقهی را، در نشان دادن منزلت و جایگاه بالا و والای فقه، به دور از جنجال و هیاهوی دنیای مدرن، در چشم انداز اهل فکر و دانش ، پا به پای واقعیتهای دانش نوین بنمایانند و نظر شارع مقدس را در مسائل مهم دینی و اجتماعی ارائه کنند.فقه اسلام در برابر خواسته های روز و نیازهای به وجود آمده جامعه های بشری در اثر دگرگونیهای ژرف عادتها و آیینهای اجتماعی، نمی تواند ساکت باشد و نمی تواند در برابر پیشرفتهای علمی واپس گراید و خود را با آن همراه و هماهنگ نکند.امروزه، مکتبها و مذهبهای زنده دنیا، زمانی می توانند به حیات خویش ادامه داده و ارج و جایگاه حقیقی خویش را پاس دارند و از دستاوردهای خود نگهداری کنند که با روشن گری، راهنمایی و بیان دقیق حقیقتها، پیرایه های جاهلانه و خرافی را از سر راه برداشته و باورهای خردپسندانه را بگسترانند و بیاموزانند. نمی توان باور داشت که مذهب مبتنی بر باورهای نادرست و خرافی، بتواند بشر را به سر منزل مقصود رسانده و گره های کور اجتماعی را برای او بگشاید.
دو مکتب فقهی
در تقسیم بندی اولی از مذاهب فقهی رایج، دو دستگاه فقهی بزرگ، در کانون توجه و عمل مسلمانان قرار گرفته که هر کدام از آن ها برای خود دارای افق و طرح و برنامه های ویژه اند، یکی از این دو مذهب فقهی، مذهب فقهی بر گرفته از مکتب اهل بیت (ع) است که در کانون توجه و عمل شیعه اثنی عشری است و دیگری مذهب فقهی بر مبانی رایج اهل سنت است که در کانون توجه وعمل فرقه های مختلف آن است.این دو مذهب بزرگ فقهی، ناگزیر باید در عرصه خواسته های جامعه های بشری در جهت مصالح و مفاسد آن ها قانون بگذرانند و همراهی گام به گام خود را در جهت هدایت جامعه در برهه های ویژه ابراز دارند. طبیعی است که اگر رشته این هماهنگی در زوایایی از این پیکره، از هم بگسلند، نمی توان هماهنگی و پابه پایی این دو رکن اساسی را ادعا کرد.در این فرع فقهی که به شکل ویژه مورد نقد و نظر صاحب نظران علوم اسلامی و علوم پزشکی قرار گرفته، در حقیقت دو دیدگاه و دو نظریه کارشناسانه فقهی توانسته است زمینه استواری و یا ویران گری دینی خود را برای فقه و فقاهت فراهم آورد. در بسیاری از کشورهای اسلامی وغیر اسلامی، بر اساس آن نشستها و گفت و گوهای علمی ترتیب و زمینه بحثهای ویژه فراهم گردیده است.برای انسان بسیار جای تأسف است که امروز در دنیای پیشرفته و مترقی و همواره رو به رشد پزشکی، با کتابهای فقهی رو به رو شود که در آن ها دیدگاه های باور نکردنی و دور از واقعیت و خرافی وجود دارد و همچنین شاهد باشد که در حوزه های دینی با اصرار تمام بر آن پافشاری و به شاگردان خود تلقین و تعلیم می کنند.همان طوری که در این بحث خواهد آمد و مجامع مهم پزشکی بر آن تأکید دارند، اظهار نظرهای فقهای اهل سنت در کتابهای فقهی در مسأله مورد بحث به خرافات و اساطیر بیش تر همانندی دارد، تا به مسائل فقهی و احکام آن.نظریه بیش ترین زمان حمل جنین تا چندین سال ، نه تنها نمی تواند در شرع و عرف از جایگاه استواری برخوردار باشد، بلکه زمینه وهن دین را در مجامع علمی به وجود خواهد آورد.ناگزیر، مذهب استوار و پویای فقهی همواره باید پندارهای خرافی و باطل را از قاموس مذهب بزداید و آن گاه از سرچشمه زلال حقیقتها، تشنگان وامانده در سراب حیرت را سیراب سازد.نوشته حاضر که در بردارنده بحث در دو مبنای فقهی اهل سنت و شیعه در مسأله بیش ترین مدت حمل جنین است، گامی است در مسیر روشن گری این حقیقتها وزدودن خرافات ، که برای فهمانیدن بهتر موضوع بحث، ابتداء بیان نظریه فقهای اهل سنت در بیش ترین زمان حمل را مقدم داشته و سپس به بیان نظریه فقهی استوار بر مذهب اهل بیت می پردازیم.
مدت بارداری از نظر اهل ینت
در مطلع سخن، دیدگاه شماری از صاحب نظران فقهی اهل سنت را فرا دید می نهیم که برای به کرسی نشاندن دیدگاه خویش در طولانی شدن مدت حمل، شریعت را ناقص جلوه داده اند. این طبقه از عالمان دینی که در مذهب تسنن به عنوان فقهاء این مذهب معرفی گشته اند چنین بیان داشته اند:چون در کتاب و سنّت ، دلیل روشنی در باره زمان حمل ذکر نگردیده است، از این روی، فقیه مجاز است برای به دست آوردن نظریه ای روشن، به گمانها و آنچه بر سر زبانها افتاده، توجه کند و بر اساس آن ها حکم کند. بدین خاطر است که شماری در توجیه اختلاف بین نظریه فقیهان در گذشته و نظریه جدید، چنین اظهار نظر می کنند:(أما أقصی مدّة الحمل، فقد اختلف الفقهاء فی تحدیدها اختلافاً کبیراً، نشأ هذا الإختلاف عن عدم ورود نص یحدّدها فی کتاب اللّه أو سنة رسول اللّه (ص)، و أنّما اعتمد تحدیدهم علی ما جرت به العادة فی ولادة النساء، کما یری البعض، أو علی أثر یری عن أم المؤمنین عائشة، کما یری فریق آخر أو أخبار بعض النسوة فی وقایع نادرة کما یری غیر هؤلاء و هؤلاء.) ترجمه : فقیهان در دیرترین هنگام بارداری، اختلاف کرده اند. اختلاف آنان، از نبود دلیل روشن در کتاب و سنت، سرچشمه می گیرد. از این روی، فقیهان ، بیش تر اعتماد ورزیده اند به آنچه بنابر عرف و عادت ، از زایمان زنان جریان دارد. همان گونه که شماری از فقیهان دیده اند و یا به آثار روایت شده از عایشه تکیه کرده و یا به گزارش زنان از زایمانهای نادر بسنده کرده اند.از این فراز استفاده می شود که فقهاء برای توجیه دیدگاه خویش در بیش ترین مدت حمل جنین، به بیش از چند سال، با نبود نص روشن و صحیح از کتاب و سنت رو به رو گردیده و بدین گونه فتاوا تن در داده اند. و در این زمینه به دیدگاه های بر گرفته از پاره ای از روایات سست و بی بنیاد و افسانه ها و رخدادهای خرافی متمسک گردیده اند.طبیعی است که با نبودن نصّ خاص در یک حکم و یا واقعه ای، فقیهان به امارات و اصول در خور اطمینان دیگر به ترتیب اهمیت و نزدیک بودن آن ها به واقع، رجوع و حکم مسأله را از آن ها در می آورند.
اشکال مطلب
...
wikifeqh: مدت_بارداری
[ویکی فقه] مدت بارداری (قرآن). مادر در طول سی ماه بزرگترین ایثار و فداکاری را در مورد فرزندش انجام می دهد.
قرآن کریم در مورد علم خداوند به مدت بارداری می فرماید: «الله یعلم ما تحمل کل انثی وما تغیض الارحام وما تزداد وکل شیء عنده بمقدار» خدا از جنین هائی که هر انسان یا حیوان ماده ای حمل می کند آگاه است، و نیز از آنچه رحمها کم می کنند (و پیش از موعد مقرر میزایند) و هم از آنچه افزون می کنند، و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد. راغب در مفردات می گوید: ماده غاض هم لازم استعمال می شود و هم متعدی ، هم گفته می شود (غاض الشی ء - فلان چیز ناقص شد)، و هم گفته می شود (غاضه غیره - فلان چیز را ناقص کردند)، در قرآن کریم هم بهر دو نحو آمده که می فرماید: (و غیض الماء - آب ناقص شد )، (و ما تغیض الارحام - آنچه رحمها ناقص می کند - یعنی آنرا فاسد می سازد، و بصورت آبی درمی آورد که به زمین فرو میرود) و کلمه غیضه به معنای محلی است که آب در آنجا بایستد و زمین آنرا ببلعد، و (لیله غائضه) به معنای شب ظلمانی است.
کارهای رحم در ایام حمل
و بنابراین، مناسب تر آن است که امور سه گانه ای که در آیه ذکر شده یکی در جمله «ما تحمل کل انثی»، و یکی در جمله «ما تغیض الارحام»، و یکی در جمله «ما تزداد» اشاره به سه تا از کارهای رحم در ایام حمل باشد، و بگوئیم اولی اشاره است به جنینی که رحمهای زنان در خود جای داده، آنرا حفظ می کنند، و دومی اشاره است به خونی که در رحم ها می ریزد و رحم ها آنرا به مصرف غذای جنین می رساند، و سومی اشاره باشد به خون حیضی که رحم آن را به خارج دفع می کند مانند خون نفاس و یا خونی که زنان گاهگاهی در ایام حمل می بینند، و همین معانی از پاره ای روایات وارده از امامان اهل بیت علیهم السلام نیز استفاده می شود، و چه بسا که آن را به ابن عباس هم نسبت داده اند. «... و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی...» ... و جنینهائی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم مادران قرار می دهیم (و آنچه را بخواهیم ساقط می کنیم) ... .
کمترین مدت بارداری
قرآن می فرماید کهشش ماه، کمترین مدت بارداری می باشد: «و وصینا الانسـن بولدیه احسـنا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصــله ثلـثون شهرا...» ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند، و با ناراحتی بر زمین می گذارد، و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است... .(در روایتی از امیر مؤمنان علیه السلام بین این آیه و آیه ۲۳۳ بقره جمع شده و حضرت در نتیجه فرموده اند: «اقل مدت حمل، شش ماه است.» )
← معنای وصیت
...
قرآن کریم در مورد علم خداوند به مدت بارداری می فرماید: «الله یعلم ما تحمل کل انثی وما تغیض الارحام وما تزداد وکل شیء عنده بمقدار» خدا از جنین هائی که هر انسان یا حیوان ماده ای حمل می کند آگاه است، و نیز از آنچه رحمها کم می کنند (و پیش از موعد مقرر میزایند) و هم از آنچه افزون می کنند، و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد. راغب در مفردات می گوید: ماده غاض هم لازم استعمال می شود و هم متعدی ، هم گفته می شود (غاض الشی ء - فلان چیز ناقص شد)، و هم گفته می شود (غاضه غیره - فلان چیز را ناقص کردند)، در قرآن کریم هم بهر دو نحو آمده که می فرماید: (و غیض الماء - آب ناقص شد )، (و ما تغیض الارحام - آنچه رحمها ناقص می کند - یعنی آنرا فاسد می سازد، و بصورت آبی درمی آورد که به زمین فرو میرود) و کلمه غیضه به معنای محلی است که آب در آنجا بایستد و زمین آنرا ببلعد، و (لیله غائضه) به معنای شب ظلمانی است.
کارهای رحم در ایام حمل
و بنابراین، مناسب تر آن است که امور سه گانه ای که در آیه ذکر شده یکی در جمله «ما تحمل کل انثی»، و یکی در جمله «ما تغیض الارحام»، و یکی در جمله «ما تزداد» اشاره به سه تا از کارهای رحم در ایام حمل باشد، و بگوئیم اولی اشاره است به جنینی که رحمهای زنان در خود جای داده، آنرا حفظ می کنند، و دومی اشاره است به خونی که در رحم ها می ریزد و رحم ها آنرا به مصرف غذای جنین می رساند، و سومی اشاره باشد به خون حیضی که رحم آن را به خارج دفع می کند مانند خون نفاس و یا خونی که زنان گاهگاهی در ایام حمل می بینند، و همین معانی از پاره ای روایات وارده از امامان اهل بیت علیهم السلام نیز استفاده می شود، و چه بسا که آن را به ابن عباس هم نسبت داده اند. «... و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی...» ... و جنینهائی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم مادران قرار می دهیم (و آنچه را بخواهیم ساقط می کنیم) ... .
کمترین مدت بارداری
قرآن می فرماید کهشش ماه، کمترین مدت بارداری می باشد: «و وصینا الانسـن بولدیه احسـنا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصــله ثلـثون شهرا...» ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند، و با ناراحتی بر زمین می گذارد، و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است... .(در روایتی از امیر مؤمنان علیه السلام بین این آیه و آیه ۲۳۳ بقره جمع شده و حضرت در نتیجه فرموده اند: «اقل مدت حمل، شش ماه است.» )
← معنای وصیت
...
wikifeqh: مدت_بارداری_(قرآن)