مدال
/medAl/
مترادف مدال: جایزه، گردن آویز، نشان
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
مدال «برای پیروزی بر آلمان در جنگ بزرگ میهنی ۱۹۴۱ ۱۹۴۵». مدال «برای پیروزی بر آلمان در جنگ بزرگ میهنی ۱۹۴۱–۱۹۴۵» ( به روسی: Медаль «За победу над Германией в Великой Отечественной войне ) یک نشان نظامی اتحاد جماهیر شوروی بود که در ۹ مه ۱۹۴۵ با فرمان هیئت رئیسهٔ شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی[ ۱] برای نشان دادن مشارکت نظامی در پیروزی نیروهای مسلح شوروی بر آلمان نازی در جبههٔ شرقی بنیان نهاده شد.

مدال «برای پیروزی بر ژاپن». مدال «برای پیروزی بر ژاپن» ( به روسی: Медаль «За победу над Японией» ) یک مدال مبارزاتی اتحاد جماهیر شوروی بود که در ۳۰ سپتامبر ۱۹۴۵ با فرمان هیئت رئیسهٔ شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی[ ۱] برای بزرگداشت پیروزی شوروی بر امپراتوری ژاپن در پایان جنگ شوروی - ژاپن در جنگ جهانی دوم بنیاد نهاده شد. اساسنامهٔ مدال بعداً در ۱۸ ژوئیه ۱۹۸۰ با فرمان هیئت رئیسهٔ شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی اصلاح شد. [ ۲]

مدال «برای دفاع از کی یف». مدال ( برای دفاع از کی یف ) ( به روسی: Медаль За оборону Киева ) یک مدال جنگی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در جنگ جهانی دوم که در ۲۱ ژوئن ۱۹۶۱ بنا شده است و برای مدافعان نظامی و غیر نظامی کی یف در طول ۱۹۴۱ میلادی که در برابر نیروهای آلمان نازی مقابله کردند به وجود آمده است. [ ۱] برخی از دارندگان مدال :
• ایوان لادیگا
• کنستانتین روکوسوفسکی
• الکساندر رودیمسوف
• ایوان باقرامیان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• ایوان لادیگا
• کنستانتین روکوسوفسکی
• الکساندر رودیمسوف
• ایوان باقرامیان

دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:نشان
wikijoo: مدال
جدول کلمات
مترادف ها
نشان، شکل، مدال، نشانی شبیه سکه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مدال ؛ سخن و تعریفی که این کلمه از خودش بر مبنای قانون و قواعد ایجاد کلمات برای تکامل پندار ما دارد بدینصورت قابل تحلیل و تبیین می باشد ؛
ذات حرف ( آ ) در میان ساختمان کلمه ی مدال و دیگر کلمات یک ذات تعالی بخش و ایجاد برتری در مفهوم این کلمه را ایجاد می کند.
... [مشاهده متن کامل]
مصدر و بن واژه ی کلیدواژه ی مدال کلمه ی مُد می باشد.
از این بن واژه، در روند و جریان ایجاد کلمات از طریق ترکیب و متارکه یا تفریق و رفاقت حروف ، کلمات بسیار زیادی در جایگاه های کاربردی مختلف ایجاد شده است.
کلماتی از قبیل ؛ مُد ، ماد ، مود ، مِتُد ، مُدِل ، مدال ، تمدن ، مدینه ، مودینه ، دین ، دانش ، دانایی ، دِنا ، دانه ، دنیا ، دینام ، متانت ، متین ، توانایی ، و. . .
فلذا با توجه به یک چنین قوانین ذاتی منطبق بر عالم واقع که خداوند متعال در ایجاد کلمات برای درک و فهم ما در عالم ماده قرار داده است برای تعریف کلمه ی مدال به عنوان یک نشان جهت دادن به یک شخص محقق و دانشمند و فرهیخته و. . . برای حالتی می باشد که شخص صاحب مدال یک مُد و مِتُد برتر را به جامعه ی بشری ارایه داده باشد.
به گونه ای که این مُد و مِتُد در جابجایی مرزهای علمی و فرهنگی برای ساختن یک تمدن کاملتر و یک مدینه ی فاضله در جوامع بشری و محیط زیست سالمتر، نقش اثرگذاری را داشته باشد.
ذات حرف ( آ ) در میان ساختمان کلمه ی مدال و دیگر کلمات یک ذات تعالی بخش و ایجاد برتری در مفهوم این کلمه را ایجاد می کند.
... [مشاهده متن کامل]
مصدر و بن واژه ی کلیدواژه ی مدال کلمه ی مُد می باشد.
از این بن واژه، در روند و جریان ایجاد کلمات از طریق ترکیب و متارکه یا تفریق و رفاقت حروف ، کلمات بسیار زیادی در جایگاه های کاربردی مختلف ایجاد شده است.
کلماتی از قبیل ؛ مُد ، ماد ، مود ، مِتُد ، مُدِل ، مدال ، تمدن ، مدینه ، مودینه ، دین ، دانش ، دانایی ، دِنا ، دانه ، دنیا ، دینام ، متانت ، متین ، توانایی ، و. . .
فلذا با توجه به یک چنین قوانین ذاتی منطبق بر عالم واقع که خداوند متعال در ایجاد کلمات برای درک و فهم ما در عالم ماده قرار داده است برای تعریف کلمه ی مدال به عنوان یک نشان جهت دادن به یک شخص محقق و دانشمند و فرهیخته و. . . برای حالتی می باشد که شخص صاحب مدال یک مُد و مِتُد برتر را به جامعه ی بشری ارایه داده باشد.
به گونه ای که این مُد و مِتُد در جابجایی مرزهای علمی و فرهنگی برای ساختن یک تمدن کاملتر و یک مدینه ی فاضله در جوامع بشری و محیط زیست سالمتر، نقش اثرگذاری را داشته باشد.
مدال. [م ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) سکه مانندی است که به یادگار در واقعه مهمی یا به پاس خدمت شخص بزرگی ساخته می شود و به پاس خدمت کارکنان اداره ای یا کسانی که خدمت برجسته ای برای کشور یا انجمنی انجام داده اند ممکن است مدال داده شود و آن پائین تراز نشان است. ( لغات فرهنگستان ) . نشانی که از طرف دولت یا مؤسسه ای به پاداش کار علمی یا ادبی یا صنعتی یا خدمات خیر یا دلاوری [ یا توفیق در مسابقات ورزشی ] به کسی یا گروهی داده شود. ( فرهنگ فارسی معین ) . نغمه. ( ناظم الاطباء ) . آویزه. نشان. رجوع به نشان شود.
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
از لغت عربی ( ( مدلة ) ) گرفته شده به معنی ( آویز، گردنبند، قلاده ) که جمع مکسر آن می شود: مدال
وسام
گردن آویز
نشان
گردن آویز
نشان
زیور، زینت، اویز
وِسام
یعنی الاغ