مخارجه

لغت نامه دهخدا

( مخارجة ) مخارجة. [ م ُ رَ ج َ ] ( ع مص ) برآوردن شخصی از انگشتان خود آنچه خواهد و شخص دیگر مثل آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و آن نوعی قمار است.( از اقرب الموارد ). || وابخشیدن چیزی به تیر برآوردن. ( زوزنی ). وابخشیدن چیزی... ( تاج المصادر بیهقی ، نسخه خطی کتابخانه دهخدا ورق 195 الف ). || معاهده کردن با غلام خود که در آخر هر ماهی مواجب وی را برساند. ( ناظم الاطباء ): خارج غلامه ُ؛ ای اتفقا علی ضریبة یردها علیه عند انقضاء کل شهر. ( منتهی الارب ). موافقت کردن مولا با بنده خود که هر ماه بنده دخلی به مولا دهد. ( از محیط المحیط ). || آهنگ کردن دو گروه به سوی یکدیگر در جنگ. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ) .

دانشنامه آزاد فارسی

مُخارِجِه (apse)
(یا: گِردانِه) در ابنیۀ مذهبی یا غیرمذهبی، قسمت انتهایی یا الحاقی ساختمان با منشأ رومی به شکل نیم دایره یا کثیرالاضلاع، با سقف معمولاً نیم گنبدی یا طاق ضربی. در نخستین کلیساها مخارجه شامل پرسبیتری، محل نشستن کشیش، هم می شد. مخارجه در بناهای دورۀ رمانسکو گوتیکمتداول بود. علاوه بر مخارجۀ شرقی یا گاهی غربی ساختمان، ممکن بود مخارجه های دیگری نیز مثلاً در انتهای بازوهای بنا وجود داشته باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس