[ویکی فقه] محیی الدین ابوالکلام آزاد. محیی الدین ابوالکلام آزاد،(۱۳۰۵-۱۳۷۷ ق/ ۱۸۸۸-۱۹۵۸)، دانشمند، متفکر، سیاستمدار مبارز و نخستین وزیر آموزش و پرورش هندوستان پس از استقلال، و کسی که گاندی او را از بزرگترین متفکران جهان و دارای مطالعات گسترده و ذهن ژرف و هوش بسیار دانسته است و دیگران همچون شبلی نعمانی و جواهر لعل نهرو و پروفسور همایون کبیر او را ستوده اند.
محیی الدین در مکه زاده شد. پدرش (خیرالدین) به اصرار دوستان و مریدان در ۱۳۱۶ ق/ ۱۸۹۸ با همه افراد خانواده خود به کلکته آمد. او که اندیشمندی پایبند اصول سنتی زندگی و مخالف سلطة اروپاییان و فرهنگ و آموزش و پرورش آنان بود، عقیده داشت که فرهنگ جدید غربی، ایمان مذهبی را از میان می برد. افزون بر این، به مدارس جدید، مانند «مدرسه کلکته» نیز نظر خوبی نداشت. بنابراین، تعلیم محیی الدین مطابق سنت آموزشی مسلمانان هند در خانه انجام یافت. پدر، خود در آغاز، تعلیم مقدماتی وی را به عهده گرفت، سپس گروهی از معلمان برگزیده هر رشته را به خانه فراخواند تا آنچه در مدارس اسلامی هند (درس نظامیه) در آن روزگار تعلیم داده می شد را به او بیاموزند: فارسی، عربی، حساب، هندسه، فلسفه و یک دوره تعلیمات دینی. وی در ۱۳۱۸ ق/ ۱۹۰۰ آموزش فارسی را به پایان برد و دوره درس نظامیه را که معمولا طلاب در بیست تا بیست و پنج سالگی به پایان می برند، در آغاز شانزده سالگی به پایان رساند. سپس برای تکمیل علوم خود به مطالعه کتاب قانون در طب پرداخت و چندی نیز به منظور استوارتر ساختن پایه علمی خویش بنا بر سنت مدارس قدیم اسلامی کتاب های مطول، حاشیه میرزاهد، هدایه و جز آن را فراگرفت و آنگاه عنوان «مولانا» (تقریبا معادل با آخوندو روحانی در ایران) یافت و انتظار می رفت مانند همتایان خویش به تدریس، امامت یا خطابت در مدارس و مساجد بپردازد، اما او چنین نکرد.محیی الدین اندکی بعد با نوشته ها و اندیشه های سر سید احمدخان (۱۳۲۳-۱۳۱۶ ق/ ۱۸۱۷-۱۸۹۸) پایه گذار دانشگاه علیگره آشنا شد. نوشته های سید احمد خان درباره فرهنگ نوین در او بسیار مؤثر افتاد و او دریافت که باید فلسفه، علوم و ادبیات نوین نیز بیاموزد. بنابراین، پیش خود و پنهان از پدر، به آموختن زبان انگلیسی پرداخت و به یاری فرهنگ لغت به خواندن روزنامه های انگلیسی مشغول شد و بدین سان به زودی توانست کتاب های فلسفه، تاریخ، علوم و ادبیات جدید را به این زبان بخواند و با فرهنگ نوین آشنا گردد و علاوه بر زبان اردو، زبان های عربی، فارسی و انگلیسی را نیز به خوبی فراگرفت. برخی از منابع در شرح حال آزاد نوشته اند که او در الازهر تحصیل کرده است اما وی صریحا این مطلب را نفی کرده و علت بروز این اشتباه را نیز توضیح داده است.
فعالیت ها علمی دوران نوجوانی
محیی الدین در ضمن تحصیل علم، هنگامی که بیش از یازده سال نداشت، به سرودن شعر پرداخت و نخستین غزل هایش در ارمغان فرخ، چاپ بمبئی، و خدنگ نظر، چاپ لکهنو نشر یافت. خود نیز گلچینی به نام نیرنگ عالم انتشار داد و در همین ایام، نویسندگی را نیز آغاز کرد. اولین مقالات او در احسن الاخبار، تحفة احمدیه، چاپ کلکته و مخزن ـ بهترین مجله ادبی شناخته شده آن روز در لاهور (۱۳۲۰ ق/ ۱۹۰۲) ـ انتشار یافت. سپس در شعبان ۱۳۲۱ ق/ نوامبر ۱۹۰۳ مجله ماهانه خود، لسان الصدق، را منتشر کرد که نشر آن تا یک سال ادامه یافت.وی در دوازده سالگی نخستین سخنرانی خود را ایراد کرد و چهار سال بعد از نطق وی در اجلاس سالانه «انجمن حمایت اسلام» لاهور تحسین همگان را برانگیخت. هم در این روزها با «خواجه حالی» دیدار کرد. حالی نمی توانست باور کند که این نوجوان مدیر لسان الصدق است. مولانا شبلی نعمانی نیز که در ۱۳۲۳ ق/ ۱۹۰۵ نخستین بار او را در بمبئی دید، در پذیرفتن این که او همان ابوالکلام است، تردید داشت و از آن پس چنان شیفته نبوغ او شد که وی را با خود به لکهنو برد و سردبیری الندوره را به او سپرد (شعبان ۱۳۲۳ – صفر ۱۳۲۴/ اکتبر ۱۹۰۵ – مارس ۱۹۰۶). سپس در ۱۳۲۴ ق/ ۱۹۰۶ مسئولیت سردبیری وکیل شهر امریتسر، که نشریه ای دو هته یک بار بود، به وی سپرده شد. این چنین استعداد و آموزش و تلاش های علمی و ادبی و فرهنگی، از محیی الدین بیست ساله دانشمندی ساخت که به گفته نهرو آمیزه ای شگفت انگیز از پژوهشگران قرون وسطی با حکمای قرن هیجده و نظریه های نوین بود.
دوره بحران آزاد
سال های ۱۳۲۳ – ۱۳۲۶ ق/ ۱۹۰۵-۱۹۰۸ دوره بحران روحی محیی الدین بود. دانش ها و آموخته های تازه او با آنچه از مدرسان سنتی خویش آموخته بود، پیوندی نداشت. وی در این باره می گوید: به جایی رسیدم که زنجیرهای عادت و تربیت قدیمی که بر دست و پای من بسته بود، گسسته شد و از آن زنجیرها آزاد گشتم و بر آن شدم که راه خود را خود بیابم و در این هنگام بود که تخلص «آزاد» را به سان نمادی برای خود برگزیدم تا دیگر پای بند باورهای کهن موروثی نباشم.
سفر به کشورهای دیگر
...
محیی الدین در مکه زاده شد. پدرش (خیرالدین) به اصرار دوستان و مریدان در ۱۳۱۶ ق/ ۱۸۹۸ با همه افراد خانواده خود به کلکته آمد. او که اندیشمندی پایبند اصول سنتی زندگی و مخالف سلطة اروپاییان و فرهنگ و آموزش و پرورش آنان بود، عقیده داشت که فرهنگ جدید غربی، ایمان مذهبی را از میان می برد. افزون بر این، به مدارس جدید، مانند «مدرسه کلکته» نیز نظر خوبی نداشت. بنابراین، تعلیم محیی الدین مطابق سنت آموزشی مسلمانان هند در خانه انجام یافت. پدر، خود در آغاز، تعلیم مقدماتی وی را به عهده گرفت، سپس گروهی از معلمان برگزیده هر رشته را به خانه فراخواند تا آنچه در مدارس اسلامی هند (درس نظامیه) در آن روزگار تعلیم داده می شد را به او بیاموزند: فارسی، عربی، حساب، هندسه، فلسفه و یک دوره تعلیمات دینی. وی در ۱۳۱۸ ق/ ۱۹۰۰ آموزش فارسی را به پایان برد و دوره درس نظامیه را که معمولا طلاب در بیست تا بیست و پنج سالگی به پایان می برند، در آغاز شانزده سالگی به پایان رساند. سپس برای تکمیل علوم خود به مطالعه کتاب قانون در طب پرداخت و چندی نیز به منظور استوارتر ساختن پایه علمی خویش بنا بر سنت مدارس قدیم اسلامی کتاب های مطول، حاشیه میرزاهد، هدایه و جز آن را فراگرفت و آنگاه عنوان «مولانا» (تقریبا معادل با آخوندو روحانی در ایران) یافت و انتظار می رفت مانند همتایان خویش به تدریس، امامت یا خطابت در مدارس و مساجد بپردازد، اما او چنین نکرد.محیی الدین اندکی بعد با نوشته ها و اندیشه های سر سید احمدخان (۱۳۲۳-۱۳۱۶ ق/ ۱۸۱۷-۱۸۹۸) پایه گذار دانشگاه علیگره آشنا شد. نوشته های سید احمد خان درباره فرهنگ نوین در او بسیار مؤثر افتاد و او دریافت که باید فلسفه، علوم و ادبیات نوین نیز بیاموزد. بنابراین، پیش خود و پنهان از پدر، به آموختن زبان انگلیسی پرداخت و به یاری فرهنگ لغت به خواندن روزنامه های انگلیسی مشغول شد و بدین سان به زودی توانست کتاب های فلسفه، تاریخ، علوم و ادبیات جدید را به این زبان بخواند و با فرهنگ نوین آشنا گردد و علاوه بر زبان اردو، زبان های عربی، فارسی و انگلیسی را نیز به خوبی فراگرفت. برخی از منابع در شرح حال آزاد نوشته اند که او در الازهر تحصیل کرده است اما وی صریحا این مطلب را نفی کرده و علت بروز این اشتباه را نیز توضیح داده است.
فعالیت ها علمی دوران نوجوانی
محیی الدین در ضمن تحصیل علم، هنگامی که بیش از یازده سال نداشت، به سرودن شعر پرداخت و نخستین غزل هایش در ارمغان فرخ، چاپ بمبئی، و خدنگ نظر، چاپ لکهنو نشر یافت. خود نیز گلچینی به نام نیرنگ عالم انتشار داد و در همین ایام، نویسندگی را نیز آغاز کرد. اولین مقالات او در احسن الاخبار، تحفة احمدیه، چاپ کلکته و مخزن ـ بهترین مجله ادبی شناخته شده آن روز در لاهور (۱۳۲۰ ق/ ۱۹۰۲) ـ انتشار یافت. سپس در شعبان ۱۳۲۱ ق/ نوامبر ۱۹۰۳ مجله ماهانه خود، لسان الصدق، را منتشر کرد که نشر آن تا یک سال ادامه یافت.وی در دوازده سالگی نخستین سخنرانی خود را ایراد کرد و چهار سال بعد از نطق وی در اجلاس سالانه «انجمن حمایت اسلام» لاهور تحسین همگان را برانگیخت. هم در این روزها با «خواجه حالی» دیدار کرد. حالی نمی توانست باور کند که این نوجوان مدیر لسان الصدق است. مولانا شبلی نعمانی نیز که در ۱۳۲۳ ق/ ۱۹۰۵ نخستین بار او را در بمبئی دید، در پذیرفتن این که او همان ابوالکلام است، تردید داشت و از آن پس چنان شیفته نبوغ او شد که وی را با خود به لکهنو برد و سردبیری الندوره را به او سپرد (شعبان ۱۳۲۳ – صفر ۱۳۲۴/ اکتبر ۱۹۰۵ – مارس ۱۹۰۶). سپس در ۱۳۲۴ ق/ ۱۹۰۶ مسئولیت سردبیری وکیل شهر امریتسر، که نشریه ای دو هته یک بار بود، به وی سپرده شد. این چنین استعداد و آموزش و تلاش های علمی و ادبی و فرهنگی، از محیی الدین بیست ساله دانشمندی ساخت که به گفته نهرو آمیزه ای شگفت انگیز از پژوهشگران قرون وسطی با حکمای قرن هیجده و نظریه های نوین بود.
دوره بحران آزاد
سال های ۱۳۲۳ – ۱۳۲۶ ق/ ۱۹۰۵-۱۹۰۸ دوره بحران روحی محیی الدین بود. دانش ها و آموخته های تازه او با آنچه از مدرسان سنتی خویش آموخته بود، پیوندی نداشت. وی در این باره می گوید: به جایی رسیدم که زنجیرهای عادت و تربیت قدیمی که بر دست و پای من بسته بود، گسسته شد و از آن زنجیرها آزاد گشتم و بر آن شدم که راه خود را خود بیابم و در این هنگام بود که تخلص «آزاد» را به سان نمادی برای خود برگزیدم تا دیگر پای بند باورهای کهن موروثی نباشم.
سفر به کشورهای دیگر
...
wikifeqh: محیی_الدین_ابوالکلام_آزاد