محوطه
/mohavvate/
مترادف محوطه: حیطه، فضا، میدان، ساحت، حیاط، صحن، زمین نامحصور
برابر پارسی: پهنه، جایگاه، گردونه، میدانگاه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
محوطه. [ م ُ ح َوْ وَ طَ ] ( ع ص ) محوطة. رجوع به محوطة شود. || ( اِ ) ساحت. فضا. عرصه. گشادگی و فراخنا.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - جایی که گرداگرد آنرا دیواری احاطه کرده باشد . ۲ - ساخت .
فضا و گشادگی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
محوطه (حیاط). با حیاط اشتباه گرفته نشود
محوطه ( انگلیسی: Yard ( land ) ) یا حیاط به مساحتی از زمین که در مجاور یک یا چند ساختمان، دیوار، حصار، درخت، پرچین و … قرار دارد گفته می شود. محوطه ممکن است به صورت سربسته یا باز باشد. [ ۱] این واژه از ریشه زبانی کلمه باغ می آید که دارای معانی بسیاری است. تعدادی از کلمات مشتق شده وجود دارند که معمولاً برای یک گروه خاص از ساختمان ها استفاده می شوند، برخی از این کلمات ممکن است که امروزه کمتر مورد استفاده قرار بگیرند. نمونه هایی از این کلمات عبارتند از: حیاط، بهاربند، hopyard، گورستان، محوطه کلیسا، آجرپزی، حیاط زندان، محوطه ریل، زباله دان و اصطبل.
محوطه ( انگلیسی: Yard ( land ) ) یا حیاط به مساحتی از زمین که در مجاور یک یا چند ساختمان، دیوار، حصار، درخت، پرچین و … قرار دارد گفته می شود. محوطه ممکن است به صورت سربسته یا باز باشد. [ ۱] این واژه از ریشه زبانی کلمه باغ می آید که دارای معانی بسیاری است. تعدادی از کلمات مشتق شده وجود دارند که معمولاً برای یک گروه خاص از ساختمان ها استفاده می شوند، برخی از این کلمات ممکن است که امروزه کمتر مورد استفاده قرار بگیرند. نمونه هایی از این کلمات عبارتند از: حیاط، بهاربند، hopyard، گورستان، محوطه کلیسا، آجرپزی، حیاط زندان، محوطه ریل، زباله دان و اصطبل.
wiki: محوطه (حیاط)
محوطه (فیلم ۲۰۰۰). محوطه ( به انگلیسی: The Yards ) فیلمی در ژانر جنایی محصول سال ۲۰۰۰ و به کارگردانی جیمز گری است. در این فیلم بازیگرانی همچون مارک والبرگ، واکین فینیکس، شارلیز ترون، الن برستین و جیمز کان ایفای نقش کرده اند.
در راه آهن منطقه کوئینز، پیمانکاران واگنهای متروی شهری را تعمیر و بازسازی می کنند. این قراردادها بسیار پرسود هستند و بنابراین اختلاس و فساد امری عادی است. وقتی لئو هندلر از زندان آزاد می شود، متوجه ازدواج عمه خود با فرانک الچین، یکی از بزرگترین پیمانکاران منطقه می شود و . . .
• مارک والبرگ در نقش لئو هندلر
• واکین فینیکس در نقش ویلی گوتیرز
• شارلیز ترون در نقش اریکا سلتز
• جیمز کان در نقش فرانک الچین
• الن برستین در نقش وال هندلر
• فی داناوی در نقش کیتی الچین
• استیو لارنس در نقش آرتور میدانیک
• تونی موسانته در نقش سیمور کورمن
• دیوید زایاس در نقش افسر جری ریفکین
نامزد نخل طلا از جشنواره فیلم کن ۲۰۰۰ - جیمز گری
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر راه آهن منطقه کوئینز، پیمانکاران واگنهای متروی شهری را تعمیر و بازسازی می کنند. این قراردادها بسیار پرسود هستند و بنابراین اختلاس و فساد امری عادی است. وقتی لئو هندلر از زندان آزاد می شود، متوجه ازدواج عمه خود با فرانک الچین، یکی از بزرگترین پیمانکاران منطقه می شود و . . .
• مارک والبرگ در نقش لئو هندلر
• واکین فینیکس در نقش ویلی گوتیرز
• شارلیز ترون در نقش اریکا سلتز
• جیمز کان در نقش فرانک الچین
• الن برستین در نقش وال هندلر
• فی داناوی در نقش کیتی الچین
• استیو لارنس در نقش آرتور میدانیک
• تونی موسانته در نقش سیمور کورمن
• دیوید زایاس در نقش افسر جری ریفکین
نامزد نخل طلا از جشنواره فیلم کن ۲۰۰۰ - جیمز گری
wiki: محوطه (فیلم ۲۰۰۰)
مترادف ها
خاتمه، محوطه، ایست، توقف، پایان، جای محصور، انتها، بن بست
حدود، محوطه، ترتیب، رانش، سلسله، ردیف، رد پا، تک، امتداد، سفر و گردش
سهم، محوطه، قسمت، کالا، تکه، قطعه، بخش، پارچه، توده انبوه، قواره، سرنوشت، قرعه، بهره، قطعه زمین، چندین، جنس عرضه شده برای فروش
ترکیب، محوطه، جسم مرکب، بلور دوتایی
پیرامون، حوزه، حدود، وسعت، محوطه
حد، مرز، حوزه، حدود، محوطه، بخش
ضمیمه، محوطه، پیوست، چینه، حصار، دیوار، حصار کشی، چاردیواری، چینهکشی، میان بار، چهار دیواری
محوطه، میدان، عرصه، چهار گوش، مربع، مجذور، چارگوش، توان دوم
محوطه، حصار، گیر کردن، پرچین، درنگ، کویج، کیالک، میوه ولیک، ملاولیک، گله گوسفند و غیره
محوطه، تسمه، سد یا بند ماهیگیری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
فطرت = درون مایه = ذات درونی |||| از ریشه پِت = pet / پات / بات / پای و پِی و پایین و . . . . آمده
حتی امروزه به حیوانات در زبان لاتین پِت میگویند یعنی موجوداتی که کم ارزش و فرومایه هستند در برابر مخلوق برتر خداوندکه انسان باشد
... [مشاهده متن کامل]
همچنین برای اینکه به آنها به گونه دیگری نیز اشاره شود ( نه از دیدگاه معنوی که انسان را مخلوق برتر و . . . را در رده های پایین تر قرار دادند ) بدان حیوان گفتند که آنرا نیز ریشه یابی میکنیم
لیوان ( لیب بان = دارنده لبه = ظرف های لبه دار ) / پشتوان ( دارنده پشت = حامی و حمایت داشتن ) و . . . =؟ وان / بان یعنی دارنده همچون نگهبان = نگهدارنده
=> حیوان = حی وان = دارنده حی و زندگی و حیات = جاندار => حی که کاربن ( فعل ) دو واجی میباشد یک ریشه ایرانی دارد و در حیات / حیاط هم به نقش و مدل زیستن و زندگی اشاره شده ( حیاط را برای باغ درون خانه و حیات را برای دشت / زیست و . . . بکار بردند ) => محیط / احاطه/ حیطه / محوطه و . . . همگی اشاره به بستری برای زندگی و رشد داشتند ( فضا ) اما امروزه به چمار پیرامون / محصور و . . . بکار میروند پس
حیوان = جاندار ( دارنده جان یا حی که ایرانی میباشد نه اربی )
محیط / حیطه / احاطه / محوطه = فضا = حیاط = حیات = حی = زندگی و بستر ( در بستر بیماری بودن = در حیطه و احاطه و گستره بیماری بودن ) پس باز هم گفتار بنده سند شد که حی ایرانی میباشد و حیاط / محیط و . . . از آن ساخته شد
حتی امروزه به حیوانات در زبان لاتین پِت میگویند یعنی موجوداتی که کم ارزش و فرومایه هستند در برابر مخلوق برتر خداوندکه انسان باشد
... [مشاهده متن کامل]
همچنین برای اینکه به آنها به گونه دیگری نیز اشاره شود ( نه از دیدگاه معنوی که انسان را مخلوق برتر و . . . را در رده های پایین تر قرار دادند ) بدان حیوان گفتند که آنرا نیز ریشه یابی میکنیم
لیوان ( لیب بان = دارنده لبه = ظرف های لبه دار ) / پشتوان ( دارنده پشت = حامی و حمایت داشتن ) و . . . =؟ وان / بان یعنی دارنده همچون نگهبان = نگهدارنده
=> حیوان = حی وان = دارنده حی و زندگی و حیات = جاندار => حی که کاربن ( فعل ) دو واجی میباشد یک ریشه ایرانی دارد و در حیات / حیاط هم به نقش و مدل زیستن و زندگی اشاره شده ( حیاط را برای باغ درون خانه و حیات را برای دشت / زیست و . . . بکار بردند ) => محیط / احاطه/ حیطه / محوطه و . . . همگی اشاره به بستری برای زندگی و رشد داشتند ( فضا ) اما امروزه به چمار پیرامون / محصور و . . . بکار میروند پس
حیوان = جاندار ( دارنده جان یا حی که ایرانی میباشد نه اربی )
محیط / حیطه / احاطه / محوطه = فضا = حیاط = حیات = حی = زندگی و بستر ( در بستر بیماری بودن = در حیطه و احاطه و گستره بیماری بودن ) پس باز هم گفتار بنده سند شد که حی ایرانی میباشد و حیاط / محیط و . . . از آن ساخته شد
محوطه فارسی است، گاهی کاروانی یا قافله ای در حرکت است ناگهان به راهی خراب می رسد کاوان اسب والاغ واستر می مانند واینک کاروانیان با صدای هوش هوش هوش وادارمینمایند که قافله حرکت کند که از این حول وهوش بزنید
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
وبروید. گاهی هم هوط هوط هوط می گویند یعنی از این حیاط ومحوطه بزنید وبروید. پس هردو فارسی میباشند.
مُحَوَّطه: هواباز، پردیس، میدانگاه، مانشگاه، فراخه
پردیس، میدانگاه، مانشگاه، فراخه
یعنی:《حیاط خانه. 》
چاردیواری
نمونه:
دانشجویان در چاردیواری ( بجای محوطه ) دانشگاه گرد هم آمدند.
نمونه:
دانشجویان در چاردیواری ( بجای محوطه ) دانشگاه گرد هم آمدند.
در پارسی " پرکان " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.