محموله

/mahmule/
مترادف محموله: بار، بسته، محمول
برابر پارسی: بار
معنی انگلیسی:
cargo, consignment, delivery, freight, goods, lading, shipment, load, package, traffic

لغت نامه دهخدا

محموله. [ م َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) محمولة. آنچه از جائی به جائی برده شود از جنس باز یا بسته ها و غیره. || کالای تجاری. || نوعی از گندم تیره رنگ بسیار دانه مانند پنبه دانه که خوشه سطبر و دانه بسیار دارد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) مونث محمول چیزی که حمل شود بار جمع : محمولات . ۲ - ( اسم ) نوعی از گندم تیره رنگ بسیار دانه .

فرهنگ معین

(مَ لِ ) [ ع . محمولة ] (اِمف . ) مؤنث محمول ، کالایی که در یک بسته ، مجموعه یا نوبت از جایی به جایی حمل می شود.

فرهنگ عمید

= محمول

فرهنگستان زبان و ادب

{cargo} [حمل ونقل دریایی، حمل ونقل ریلی] کالایی که با کشتی یا هواپیما یا وسایل نقلیۀ زمینی حمل می شود متـ . بار 5

دانشنامه عمومی

محموله[ ۱] یا بار به وسائل و کالایی که در حال ترابری توسط کشتی، هواپیما، قطار و کامیون باشند گفته می شود. [ ۲]
شرکت حمل و نقل الو کارگو بزرگترین ارائه دهنده خدمات حمل و ارسال بار هوایی دریایی و زمینی میباشد .
عکس محمولهعکس محمولهعکس محمولهعکس محموله
wiki: محموله
محموله (فیلم ۲۰۰۶). «محموله» ( انگلیسی: Cargo ( 2006 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به پیتر مولان و دانیل برول اشاره کرد.
عکس محموله (فیلم ۲۰۰۶)
wiki: محموله (فیلم ۲۰۰۶)
محموله (فیلم ۲۰۰۹). «محموله» ( انگلیسی: Cargo ( 2009 film ) ) فیلمی در ژانر علمی–تخیلی و ماجرایی است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
عکس محموله (فیلم ۲۰۰۹)
wiki: محموله (فیلم ۲۰۰۹)
محموله (فیلم ۲۰۱۳). «محموله» ( انگلیسی: Cargo ( 2013 film ) ) فیلمی در ژانر ترسناک است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
عکس محموله (فیلم ۲۰۱۳)
wiki: محموله (فیلم ۲۰۱۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

load (اسم)
مسئولیت، بار، محموله، کوله بار، بار الکتریکی، عملکرد ماشین یا دستگاه
goods (اسم)
متاع، محموله
loading (اسم)
بار، محموله، بارگیری، عمل پرکردن تفنگ باگلوله، بارکنش، امیختن مواد خارجی به شراب
shipment (اسم)
حمل، محموله، کالای حمل شده با کشتی
consignment (اسم)
ارسال، حمل، محموله
lading (اسم)
بار کشتی، محموله، بارگیری، عمل بار کردن

فارسی به عربی

جید , شحنة

پیشنهاد کاربران

محموله: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: بار، بَرتیمان bartimān ( سغدی: بَرت bart حمل و میانوند [ی] و پسوند نام ساز [مان] ) . مانند سازمان، ساختمان، گفتمان، پرسمان و. . .
بسته ی بار
�بسته ی بار � باریک تر از �بار� به تنهایی است.
بار

بپرس