[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
شاعر، متخلص به جیحون. ملقب به تاج الشعرا و نواب. در یزد متولد شد و در آن شهر نشو و نما یافت. وی تحصیلات متداول زمان را در زادگاهش فراگرفت و به ستایش و مدح حکام و خوانین شهر خود پرداخت.
او پس از مدتی زادگاه خود را ترک کرد و سفرهایی به شهرهای آذربایجان، تهران، قم، اصفهان و شهرهای جنوبی ایران انجام داد. جیحون در زمان حکومت فرهاد میرزا با وی به شیراز رفت و از آن پس در سیر و حرکت بود و چندی در هندوستان و پس از آن به بنادر عمان و خلیج فارس و از آنجا به بصره و عراق عرب رهسپار شد.
در اصفهان مدح ظل السلطان گفت و بعد از مرگ تاج الشعراء شهاب اصفهانی، لقب تاج الشعرایی یافت. وی سالهای آخر عمر خود را در مصاحبت ناصرالدوله فرمانفرما، والی کرمان گذرانید و در شهر کرمان درگذشت و در جوار خواجه خضر دفن شد.
هنر جیحون در قصیده سرایی بوده، بخصوص در ساختن مسمط مهارت داشت و بیشتر قصایدش مدح و مرثیه پیشوایان دین است. آثار وی: دیوان (شعر)؛ «نمکدان» به نثر؛ «جیحون نامه»، اشعاری در مراثی.
شاعر، متخلص به جیحون. ملقب به تاج الشعرا و نواب. در یزد متولد شد و در آن شهر نشو و نما یافت. وی تحصیلات متداول زمان را در زادگاهش فراگرفت و به ستایش و مدح حکام و خوانین شهر خود پرداخت.
او پس از مدتی زادگاه خود را ترک کرد و سفرهایی به شهرهای آذربایجان، تهران، قم، اصفهان و شهرهای جنوبی ایران انجام داد. جیحون در زمان حکومت فرهاد میرزا با وی به شیراز رفت و از آن پس در سیر و حرکت بود و چندی در هندوستان و پس از آن به بنادر عمان و خلیج فارس و از آنجا به بصره و عراق عرب رهسپار شد.
در اصفهان مدح ظل السلطان گفت و بعد از مرگ تاج الشعراء شهاب اصفهانی، لقب تاج الشعرایی یافت. وی سالهای آخر عمر خود را در مصاحبت ناصرالدوله فرمانفرما، والی کرمان گذرانید و در شهر کرمان درگذشت و در جوار خواجه خضر دفن شد.
هنر جیحون در قصیده سرایی بوده، بخصوص در ساختن مسمط مهارت داشت و بیشتر قصایدش مدح و مرثیه پیشوایان دین است. آثار وی: دیوان (شعر)؛ «نمکدان» به نثر؛ «جیحون نامه»، اشعاری در مراثی.
wikiahlb: محمد_جیحون_یزدی