[ویکی فقه] فخرالدین، ابوجعفر محمد بن حسن بن زید الدین الشهید الثانی نوه شهید ثانی و فرزند صاحب معالم است.
وی تحصیل را در محضر پدر آغاز کرد، و با بهره وری از محضر آن فقیه ژرف اندیش بزرگ و فقیه جلیل القدر سید محمد، صاحب «المدارک» به جایگاه بلندی از دانش و فقاهت دست یافت. پس از ارتحال آن دو بزرگوار به مکه رفت و در محضر میرزا محمد استرآبادی صاحب «کتاب الرجال» به تعمیق و توسیع آموخته هایش پرداخت و به ویژه در حدیث و رجال از آن بزرگوار بسی بهره برد.مؤلف گاه به دمشق می رفت و با عالمان عامه، دیدار می کرد و در فراگیری و فرادهی، مرزهای مذهبی را در می نوردید. پیوستگی پنج ساله ی او با رجالی بزرگ محمد امین استرآبادی او را در دانش رجال به چیرگی عظیمی رساند. گستردگی آگاهی های مؤلف در دانش رجال از شرح مورد گفتگو به روشنی پیدا است.
آرای رجالی
محققان برخی از آرای رجالی مؤلف را بدین سان گزارش کرده اند:۱. روایت بزرگانی چون کلینی از کسی، نشانگر اعتبار او است.۲. اعتماد بر نقل مراسیل، صلاحیت برای قدح رجالی ندارد.۳. در تعارض اقوال نجاشی و شیخ در جرح و تعدیل، قول نجاشی را مقدم می دارد.۴. اگر نجاشی از مذهب کسی یاد نکند، نشانگر نفی مذهب خاص از او است.۵. حدیث ابراهیم بن هاشم را «حسن» می داند و نه «صحیح»۶. «اضمار» موجب ضعف حدیث نیست.۷. وکالت امامان علیه السّلام وثاقت وکیل را ثابت نمی کند.
تالیفات
۱- استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار۲- شرح صحیفه سجادیه
عناوین مرتبط
...
وی تحصیل را در محضر پدر آغاز کرد، و با بهره وری از محضر آن فقیه ژرف اندیش بزرگ و فقیه جلیل القدر سید محمد، صاحب «المدارک» به جایگاه بلندی از دانش و فقاهت دست یافت. پس از ارتحال آن دو بزرگوار به مکه رفت و در محضر میرزا محمد استرآبادی صاحب «کتاب الرجال» به تعمیق و توسیع آموخته هایش پرداخت و به ویژه در حدیث و رجال از آن بزرگوار بسی بهره برد.مؤلف گاه به دمشق می رفت و با عالمان عامه، دیدار می کرد و در فراگیری و فرادهی، مرزهای مذهبی را در می نوردید. پیوستگی پنج ساله ی او با رجالی بزرگ محمد امین استرآبادی او را در دانش رجال به چیرگی عظیمی رساند. گستردگی آگاهی های مؤلف در دانش رجال از شرح مورد گفتگو به روشنی پیدا است.
آرای رجالی
محققان برخی از آرای رجالی مؤلف را بدین سان گزارش کرده اند:۱. روایت بزرگانی چون کلینی از کسی، نشانگر اعتبار او است.۲. اعتماد بر نقل مراسیل، صلاحیت برای قدح رجالی ندارد.۳. در تعارض اقوال نجاشی و شیخ در جرح و تعدیل، قول نجاشی را مقدم می دارد.۴. اگر نجاشی از مذهب کسی یاد نکند، نشانگر نفی مذهب خاص از او است.۵. حدیث ابراهیم بن هاشم را «حسن» می داند و نه «صحیح»۶. «اضمار» موجب ضعف حدیث نیست.۷. وکالت امامان علیه السّلام وثاقت وکیل را ثابت نمی کند.
تالیفات
۱- استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار۲- شرح صحیفه سجادیه
عناوین مرتبط
...
wikifeqh: محمد_بن_حسن_بن_زین الدین