محاصره قندهار (۱۷۳۸–۱۷۳۷). محاصرهٔ قندهار نبردی بود که بین نادرشاه افشار و هوتکیان از آوریل ۱۷۳۷ تا ۲۴ مارس ۱۷۳۸ روی داد. نادرشاه در این جنگ از قوای بختیاری استفاده نمود و بر هوتکیان غلبه کرد. [ ۳]
محاصره قندهار در آوریل سال ۱۷۳۷ از زمانی آغاز شد که ارتش نادرشاه افشار برای سرنگون کردن آخرین دژ هوتکیِ لوی قندهار که زیر چیرگی حسین هوتکی بود به جنوب افغانستانِ امروزی یورش برد. این محاصره در منطقه قندهار رخ داد و تا ۲۴ مارس ۱۷۳۸ که افغانهای هوتکی از ارتش ایران ( که خود دربردارنده سربازان افغانی نیز بود ) شکست خوردند، ادامه داشت.
پس از بیرون راندن افغانها از ایران در سال ۱۷۲۹ میلادی، طهماسب قلی خان قصد حمله به هوتک ها و تسخیر قندهار را در سال ۱۷۳۰ را داشت. اما حوادث متعدد این امر را به تعویق انداخت. از آنجایی که حسین هوتک از حمله افشاریان به قندهار می ترسید، ابدالی های هرات را به شورش برانگیخت، [ ۴] که باعث شد نادر از لشکرکشی خود علیه عثمانی ها دست بکشد و هرات را دوباره به امپراتوری صفوی بپیوندد. این کار با سقوط هرات در ۲۷ فوریه ۱۷۳۲ انجام شد. [ ۵] [ ۶] هنگامی که نادر در سال ۱۷۳۶ با عثمانی ها صلح کرد، شروع به آماده شدن برای حمله کرد.
در بیشترِ زمانِ محاصره، نبردها ناچیز بود زیرا نبود توپخانه سنگینِ نادر سربازان او را مجبور به جایگیری در محاصره شهر استوار قندهار کرد.
پس از دستیابی به پادشاهی، وظیفهٔ اصلیِ نظامیِ نادرشاه، شکستِ نهاییِ نیروهای باقیماندهٔ افغان بود که حکومتِ صفوی را به پایان رسانده بودند. [ ۷] او برای آنکه نشان دهد که قندهار، تنها یک پایگاه برای حمله ای بزرگ تر است، محمدخان ترکمن را در ۱۱ محرم ۱۱۵۰ ه. ق/۱۱ مهٔ ۱۷۳۷ م به دربارِ امپراتوری مغول در هند فرستاد تا هشدار دهد که هندیان در مسئولیتِ جلوگیری از فرارِ افغان های پناهنده از ایران کوتاهی کردند و شکست خوردند. [ ۸] نادرشاه در ۱۷ رجب ۱۱۴۹ ه. ق/۲۱ نوامبر ۱۷۳۶ م، با حرکت از اصفهان، از گُلون آباد گذشت، با سپاهی شامل ۸۰٬۰۰۰ تن که اغلب یا احتمالاً همهٔ آنان سواره بودند و نیز سواره نظامی متشکل از چند هزار پیادهٔ جزایرچی سوار بر شتر و اسب های کوچک و صدها زنبورکِ حمل شده بر شتر و شماری توپِ چرخ دار. تهماسب خان جلایر کمی بعد با ۳۰٬۰۰۰ نیروی خراسانی یا اندکی بیشتر به او پیوست. دستهٔ بزرگی هم که پیشتر همراه پیرمحمدخان بلوچ بودند، باید مطابقِ قرار در قندهار به نادرشاه می پیوستند. در ۱۸ شعبان ۱۱۴۹ ه. ق/۲۲ دسامبر ۱۷۳۶ م، نادرشاه به کرمان رسید و پس از نُه روز تاراجِ شهر به حرکتش ادامه داد و در ۱۸ شوال ۱۱۴۹ ه. ق/۱۹ فوریهٔ ۱۷۳۷ م با عبور از بم به قلعهٔ گِرِشک رسید. با فروریختن دیوارهای قلعه توسط توپخانهٔ سپاه، پادگانِ افغان تسلیم شد. سپاه نادرشاه در کرانهٔ غربیِ رودِ اَرْغَنْداب مستقر شد و پس از درگیری ای با افغان های غل زایی، از رود گذشتند و در شرقِ قندهار اردو زدند. نوروز در آنجا گذشت. تصمیم نادرشاه ابتدا محاصرهٔ قندهار به روش محاصرهٔ بغداد بود. در ۸ ذیحجهٔ ۱۱۴۹ ه. ق/۹ آوریل ۱۷۳۷ م، سربازانْ شهری تازه در جنوب شرقیِ قندهار ساختند که «نادرآباد» نامیده شد. کلاتِ غل زایی در تابستانِ همان سال سقوط کرد و یکی از پسرانِ حسین سلطان و نیز محمد سیدال خان تسلیم شدند. رفتارِ نادرشاه با پسرِ حسین سلطان مهربانانه بود، اما محمد سیدال خان را کور کرد. محاصره به درازا کشید. به نادرشاه خبر دادند پیرمحمدخان قصدِ شورش دارد. نادرشاه نیز دو تن را فرستاد تا پیرمحمدخان را اعدام کنند. پس از مدتی کوتاه، سربازانِ پیرمحمد با فرماندهیِ تازه به سپاه نادرشاه پیوستند. در زمستان نادرشاه به والیانِ سراسر ایران پیامی مبنی بر به خدمت گرفتنِ ۱۸۰۰۰ نوجوان و جوان میان سنین ۱۳ تا ۲۵ سال فرستاد تا آموزشِ نظامی ببینند و سپس از راه مشهد و هرات به سپاه در قندهار بپیوندند. پیش از رسیدن این گروه، نادرشاه برنامهٔ حملهٔ خویش را تغییر داد و به استحکاماتِ دفاعیِ قندهار حمله کرد. نوروز دوباره از راه رسید. مجدداً حمله به استحکامات از سر گرفته شد. [ ۹]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمحاصره قندهار در آوریل سال ۱۷۳۷ از زمانی آغاز شد که ارتش نادرشاه افشار برای سرنگون کردن آخرین دژ هوتکیِ لوی قندهار که زیر چیرگی حسین هوتکی بود به جنوب افغانستانِ امروزی یورش برد. این محاصره در منطقه قندهار رخ داد و تا ۲۴ مارس ۱۷۳۸ که افغانهای هوتکی از ارتش ایران ( که خود دربردارنده سربازان افغانی نیز بود ) شکست خوردند، ادامه داشت.
پس از بیرون راندن افغانها از ایران در سال ۱۷۲۹ میلادی، طهماسب قلی خان قصد حمله به هوتک ها و تسخیر قندهار را در سال ۱۷۳۰ را داشت. اما حوادث متعدد این امر را به تعویق انداخت. از آنجایی که حسین هوتک از حمله افشاریان به قندهار می ترسید، ابدالی های هرات را به شورش برانگیخت، [ ۴] که باعث شد نادر از لشکرکشی خود علیه عثمانی ها دست بکشد و هرات را دوباره به امپراتوری صفوی بپیوندد. این کار با سقوط هرات در ۲۷ فوریه ۱۷۳۲ انجام شد. [ ۵] [ ۶] هنگامی که نادر در سال ۱۷۳۶ با عثمانی ها صلح کرد، شروع به آماده شدن برای حمله کرد.
در بیشترِ زمانِ محاصره، نبردها ناچیز بود زیرا نبود توپخانه سنگینِ نادر سربازان او را مجبور به جایگیری در محاصره شهر استوار قندهار کرد.
پس از دستیابی به پادشاهی، وظیفهٔ اصلیِ نظامیِ نادرشاه، شکستِ نهاییِ نیروهای باقیماندهٔ افغان بود که حکومتِ صفوی را به پایان رسانده بودند. [ ۷] او برای آنکه نشان دهد که قندهار، تنها یک پایگاه برای حمله ای بزرگ تر است، محمدخان ترکمن را در ۱۱ محرم ۱۱۵۰ ه. ق/۱۱ مهٔ ۱۷۳۷ م به دربارِ امپراتوری مغول در هند فرستاد تا هشدار دهد که هندیان در مسئولیتِ جلوگیری از فرارِ افغان های پناهنده از ایران کوتاهی کردند و شکست خوردند. [ ۸] نادرشاه در ۱۷ رجب ۱۱۴۹ ه. ق/۲۱ نوامبر ۱۷۳۶ م، با حرکت از اصفهان، از گُلون آباد گذشت، با سپاهی شامل ۸۰٬۰۰۰ تن که اغلب یا احتمالاً همهٔ آنان سواره بودند و نیز سواره نظامی متشکل از چند هزار پیادهٔ جزایرچی سوار بر شتر و اسب های کوچک و صدها زنبورکِ حمل شده بر شتر و شماری توپِ چرخ دار. تهماسب خان جلایر کمی بعد با ۳۰٬۰۰۰ نیروی خراسانی یا اندکی بیشتر به او پیوست. دستهٔ بزرگی هم که پیشتر همراه پیرمحمدخان بلوچ بودند، باید مطابقِ قرار در قندهار به نادرشاه می پیوستند. در ۱۸ شعبان ۱۱۴۹ ه. ق/۲۲ دسامبر ۱۷۳۶ م، نادرشاه به کرمان رسید و پس از نُه روز تاراجِ شهر به حرکتش ادامه داد و در ۱۸ شوال ۱۱۴۹ ه. ق/۱۹ فوریهٔ ۱۷۳۷ م با عبور از بم به قلعهٔ گِرِشک رسید. با فروریختن دیوارهای قلعه توسط توپخانهٔ سپاه، پادگانِ افغان تسلیم شد. سپاه نادرشاه در کرانهٔ غربیِ رودِ اَرْغَنْداب مستقر شد و پس از درگیری ای با افغان های غل زایی، از رود گذشتند و در شرقِ قندهار اردو زدند. نوروز در آنجا گذشت. تصمیم نادرشاه ابتدا محاصرهٔ قندهار به روش محاصرهٔ بغداد بود. در ۸ ذیحجهٔ ۱۱۴۹ ه. ق/۹ آوریل ۱۷۳۷ م، سربازانْ شهری تازه در جنوب شرقیِ قندهار ساختند که «نادرآباد» نامیده شد. کلاتِ غل زایی در تابستانِ همان سال سقوط کرد و یکی از پسرانِ حسین سلطان و نیز محمد سیدال خان تسلیم شدند. رفتارِ نادرشاه با پسرِ حسین سلطان مهربانانه بود، اما محمد سیدال خان را کور کرد. محاصره به درازا کشید. به نادرشاه خبر دادند پیرمحمدخان قصدِ شورش دارد. نادرشاه نیز دو تن را فرستاد تا پیرمحمدخان را اعدام کنند. پس از مدتی کوتاه، سربازانِ پیرمحمد با فرماندهیِ تازه به سپاه نادرشاه پیوستند. در زمستان نادرشاه به والیانِ سراسر ایران پیامی مبنی بر به خدمت گرفتنِ ۱۸۰۰۰ نوجوان و جوان میان سنین ۱۳ تا ۲۵ سال فرستاد تا آموزشِ نظامی ببینند و سپس از راه مشهد و هرات به سپاه در قندهار بپیوندند. پیش از رسیدن این گروه، نادرشاه برنامهٔ حملهٔ خویش را تغییر داد و به استحکاماتِ دفاعیِ قندهار حمله کرد. نوروز دوباره از راه رسید. مجدداً حمله به استحکامات از سر گرفته شد. [ ۹]