[ویکی فقه] شطرنج، در ردیف نرد بود، تا این که پس از تشکیل المپیادهای ورزشی و برگزاری مسابقه های قاره ای و بین المللی شطرنج ، از آن جا که فکر و اندیشه و تدبیر در آن نقش اساسی داشت از نرد جدا شد و در ردیف برنامه های ورزشی قرار گرفت.
شطرنج بر اساس بررسی تاریخی، نخست در هندوستان پدید آمد و در آن زمان بازی آن بیانگر تدبیر در نظام کیهانی بود و این که زندگی آدمی بر تدبیر استوار است. ابتکار این بازی، در رویارویی با (نرد) بود که حکایت از جبر در نظام کیهانی و تقدیر در زندگی انسانها داشت.پدیده شطرنج، از هندوستان به ایران آمد و در دربار ساسانیان جایگاه ویژه ای گرفت و از آن جا در سطح زندگی توده های مردم گسترش یافت.این بازی در روزگار نخست پیدایش، به عنوان وسیله تفریح و سرگرمی مطرح بود، لیکن در سیر تاریخ از آن در ( قمار ) بازی استفاده شد، تا آن جا که کاربردی جز (قمار) نداشت.از دربار ساسانیان و جامعه ایران، به دربار حاکمان و جامعه اسلامی عرب منتقل شد و همپای رقص و باده و غنا، رواج یافت.جامعه اسلامی، در ابتدای ورود شطرنج، آن را به عنوان فرهنگ مجوس و ویژه آن می شناخت و در نزد مردمان، شطرنج، کاربردی جز قمار و وسیله سرگرمی پادشاهان نداشت و قمار بازی، تنها استفاده ای بود که از آن می شد و در کتابهای فقهی و تاریخی از شطرنج، به عنوان وسیله قمار یاد شده است.در روزگاری از سرزمینهای عربی، به اروپا، انتقال یافت، در آن جا نیز، تنها کاربرد آن، قمار بود.
← شطرنج در ردیف نرد
در بررسی فتواها به این موضوع بر می خوریم که در دوره های نخست، فقیهان بر حرام بودن معامله و بازی شطرنج، به عنوان وسیله ای که جز در قمار کاربرد ندارد. فتوا داده ها و استفاده حلالی برای آن انگاشته نشده است.در دوره های پسین، حکم را تفصیل داده اند و بر حرام بودن، به گونه مطلق، به گمان افتاده اند: اگر استفاده حلال برای این گونه ابزار انگاشته شود و برای همین منظور داد وستد شود، جایز است، هر چند این انگاره بسیار نادر است. یا:اگر این گونه ابزار شکسته شود، آیا اعتبار مالی دارد یا خیر؟ اگر دارد حکم به حرام بودن معامله به طور مطلق، اشکال دارد.در روزگار پسین، که بازی شطرنج بدون بردو باخت و به عنوان تفریح و سرگرمی مطرح شد. شماری فتوا دادند: بازی با ابزار ویژه قمار ، هر چند بدون برد و باخت باشد، حرام است.اکنون که شطرنج از ردیف ابزار قماربازی خارج و در ردیف ورزشهای مباح قرار گرفته است، دلیلی بر حرام بودن آن وجود ندارد.اگر دلیلهای حرام بودن، آن را در برنگرفت، دلیلها و اصول اولیه، بر مباح بودن آن حکم می کند و با استناد به این قواعد، می توانیم بر حلال بودن آن فتوا دهیم.
← توقف حرمت بازی شطرنج بر یکی از دو حکم
از آن جا که علامه در منتهی، طباطبایی درمناهل، محقق اردبیلی در مجمع الفائده، محقق نجفی در جواهر، ادعای اجماع کرده اند که بازی شطرنج حرام است، بایسته خواهد بود مروری در فتوای فقیهان شیعی داشته باشیم، تا روشن شود سخن آنان در حرام بودنِ شطرنج، بر چه مداری دور می زند. آیا اجماعی وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد، حرام بودن را درچه زمینه ای ثابت می کند؟با سیری در فتوای فقیهان، می توانیم مبنای آنان را در فتوایی که در باب شطرنج داده اند، به دست آوردیم و این روشن خواهد کرد که آیا فتواهای آنان، بازی کنونی شطرنج را در مراکز ورزشی و تفریحی، در بر می گیرد، یا خیر.اگر ما توانستیم از سخن آنان به دست آوریم که فتوای آنان در حرام بودن شطرنج، شطرنج قماری را در بر می گیرد، در این صورت، به طور قطع خواهیم گفت:فتوای آنان، بازی شطرنج که در این زمان وجود دارد، در بر نمی گیرد؛ زیرا فتوای فقیهان ما، بر حرام بودن قمار استوارند و شطرنجی که اکنون در میدانهای بازی به کار می رود، از ابزار قمار بودن بیرون آمده که قماری در کار نیست، بازی فکری است.
← بررسی اجماع در آرای فقها
...
شطرنج بر اساس بررسی تاریخی، نخست در هندوستان پدید آمد و در آن زمان بازی آن بیانگر تدبیر در نظام کیهانی بود و این که زندگی آدمی بر تدبیر استوار است. ابتکار این بازی، در رویارویی با (نرد) بود که حکایت از جبر در نظام کیهانی و تقدیر در زندگی انسانها داشت.پدیده شطرنج، از هندوستان به ایران آمد و در دربار ساسانیان جایگاه ویژه ای گرفت و از آن جا در سطح زندگی توده های مردم گسترش یافت.این بازی در روزگار نخست پیدایش، به عنوان وسیله تفریح و سرگرمی مطرح بود، لیکن در سیر تاریخ از آن در ( قمار ) بازی استفاده شد، تا آن جا که کاربردی جز (قمار) نداشت.از دربار ساسانیان و جامعه ایران، به دربار حاکمان و جامعه اسلامی عرب منتقل شد و همپای رقص و باده و غنا، رواج یافت.جامعه اسلامی، در ابتدای ورود شطرنج، آن را به عنوان فرهنگ مجوس و ویژه آن می شناخت و در نزد مردمان، شطرنج، کاربردی جز قمار و وسیله سرگرمی پادشاهان نداشت و قمار بازی، تنها استفاده ای بود که از آن می شد و در کتابهای فقهی و تاریخی از شطرنج، به عنوان وسیله قمار یاد شده است.در روزگاری از سرزمینهای عربی، به اروپا، انتقال یافت، در آن جا نیز، تنها کاربرد آن، قمار بود.
← شطرنج در ردیف نرد
در بررسی فتواها به این موضوع بر می خوریم که در دوره های نخست، فقیهان بر حرام بودن معامله و بازی شطرنج، به عنوان وسیله ای که جز در قمار کاربرد ندارد. فتوا داده ها و استفاده حلالی برای آن انگاشته نشده است.در دوره های پسین، حکم را تفصیل داده اند و بر حرام بودن، به گونه مطلق، به گمان افتاده اند: اگر استفاده حلال برای این گونه ابزار انگاشته شود و برای همین منظور داد وستد شود، جایز است، هر چند این انگاره بسیار نادر است. یا:اگر این گونه ابزار شکسته شود، آیا اعتبار مالی دارد یا خیر؟ اگر دارد حکم به حرام بودن معامله به طور مطلق، اشکال دارد.در روزگار پسین، که بازی شطرنج بدون بردو باخت و به عنوان تفریح و سرگرمی مطرح شد. شماری فتوا دادند: بازی با ابزار ویژه قمار ، هر چند بدون برد و باخت باشد، حرام است.اکنون که شطرنج از ردیف ابزار قماربازی خارج و در ردیف ورزشهای مباح قرار گرفته است، دلیلی بر حرام بودن آن وجود ندارد.اگر دلیلهای حرام بودن، آن را در برنگرفت، دلیلها و اصول اولیه، بر مباح بودن آن حکم می کند و با استناد به این قواعد، می توانیم بر حلال بودن آن فتوا دهیم.
← توقف حرمت بازی شطرنج بر یکی از دو حکم
از آن جا که علامه در منتهی، طباطبایی درمناهل، محقق اردبیلی در مجمع الفائده، محقق نجفی در جواهر، ادعای اجماع کرده اند که بازی شطرنج حرام است، بایسته خواهد بود مروری در فتوای فقیهان شیعی داشته باشیم، تا روشن شود سخن آنان در حرام بودنِ شطرنج، بر چه مداری دور می زند. آیا اجماعی وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد، حرام بودن را درچه زمینه ای ثابت می کند؟با سیری در فتوای فقیهان، می توانیم مبنای آنان را در فتوایی که در باب شطرنج داده اند، به دست آوردیم و این روشن خواهد کرد که آیا فتواهای آنان، بازی کنونی شطرنج را در مراکز ورزشی و تفریحی، در بر می گیرد، یا خیر.اگر ما توانستیم از سخن آنان به دست آوریم که فتوای آنان در حرام بودن شطرنج، شطرنج قماری را در بر می گیرد، در این صورت، به طور قطع خواهیم گفت:فتوای آنان، بازی شطرنج که در این زمان وجود دارد، در بر نمی گیرد؛ زیرا فتوای فقیهان ما، بر حرام بودن قمار استوارند و شطرنجی که اکنون در میدانهای بازی به کار می رود، از ابزار قمار بودن بیرون آمده که قماری در کار نیست، بازی فکری است.
← بررسی اجماع در آرای فقها
...
wikifeqh: مباحث_شطرنج