مانویه

لغت نامه دهخدا

مانویه. [ ن َ وی ی َ / ی ِ ] ( اِخ ) مریدان و اتباع مانی باشند که مصوری است معروف. ( آنندراج ). پیروان مانی نقاش. ( ناظم الاطباء ). پیروان مانی و آنان را منانیه نیز گویند. مانویان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مانویه اصحاب مانی پسر فاتک بودند که در زمان شاپور پسر اردشیر دعوی نبوت کرد و سرانجام به فرمان بهرام بن هرمزبن شاپور کشته شد. ( از ملل و نحل شهرستانی چ احمد فهمی ج 2 ص 72 ). فرقه ای از مجوس اصحاب مانی بن قاین نقاش که در زمان شاپوربن اردشیر ظاهر شد بعد از عیسی و او به نبوت عیسی قائل بود اما انکار نبوت موسی کرد و ایشان نور و ظلمت راقدیم خوانند. ( نفایس الفنون ). و رجوع به مانی شود.

فرهنگ فارسی

پیرو آیین مانی

فرهنگ معین

(نَ یُِ ) (اِ. ) پیروان مانی نقاش .

فرهنگ عمید

۱. پیروان مانی، مانویان.
۲. آیین مانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس