[ویکی فقه] مأمور به معلق. مأموربه معلق، فعل متعلق طلب برای انجام در آینده ای معیّن می باشد.
مأموربه معلق، مقابل مأموربه منجز بوده و به فعلی گفته می شود که انجام دادن آن منوط به فرا رسیدن زمان خاصی در آینده است، هر چند امر متعلق به آن، به مرحله فعلیت رسیده است، مثل این که چند ماه پیش از فرارسیدن ایام حج ، شخصی مستطیع گردد و امر به حج در حق او فعلیت پیدا کند، اما به دلیل فرا نرسیدن موسم حج، وی قادر به ادای آن در حال حاضر نیست.
مأموربه معلق، مقابل مأموربه منجز بوده و به فعلی گفته می شود که انجام دادن آن منوط به فرا رسیدن زمان خاصی در آینده است، هر چند امر متعلق به آن، به مرحله فعلیت رسیده است، مثل این که چند ماه پیش از فرارسیدن ایام حج ، شخصی مستطیع گردد و امر به حج در حق او فعلیت پیدا کند، اما به دلیل فرا نرسیدن موسم حج، وی قادر به ادای آن در حال حاضر نیست.
[ویکی فقه] مأموربه معلق، فعل متعلق طلب برای انجام در آینده ای معیّن می باشد.
مأموربه معلق، مقابل مأموربه منجز بوده و به فعلی گفته می شود که انجام دادن آن منوط به فرا رسیدن زمان خاصی در آینده است، هر چند امر متعلق به آن، به مرحله فعلیت رسیده است، مثل این که چند ماه پیش از فرارسیدن ایام حج ، شخصی مستطیع گردد و امر به حج در حق او فعلیت پیدا کند، اما به دلیل فرا نرسیدن موسم حج، وی قادر به ادای آن در حال حاضر نیست.
عناوین مرتبط
۱. ↑ المحکم فی اصول الفقه، حکیم، محمد سعید، ج ۱، ص ۳۳۹.
...
مأموربه معلق، مقابل مأموربه منجز بوده و به فعلی گفته می شود که انجام دادن آن منوط به فرا رسیدن زمان خاصی در آینده است، هر چند امر متعلق به آن، به مرحله فعلیت رسیده است، مثل این که چند ماه پیش از فرارسیدن ایام حج ، شخصی مستطیع گردد و امر به حج در حق او فعلیت پیدا کند، اما به دلیل فرا نرسیدن موسم حج، وی قادر به ادای آن در حال حاضر نیست.
عناوین مرتبط
۱. ↑ المحکم فی اصول الفقه، حکیم، محمد سعید، ج ۱، ص ۳۳۹.
...
wikifeqh: مأمور_به_معلق