ماری الکساندرین بکر ( متولد پتیتیزان، متولد ۱۴ ژوئیه ۱۸۷۷ در وامونت ، بلژیک - درگذشت ۱۱ ژوئن ۱۹۴۲ در بروکسل ) ، ملقب به «بیوه سیاه»، یک قاتل زنجیره ای اهل بلژیک بود که به دلیل مسمومیت یازده نفر بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶، و تلاش برای مسموم کردن پنج نفر دیگر به اعدام محکوم شد. از آنجا که مجازات اعدام در بلژیک در سال ۱۸۶۳ اعمال نمی شد، حکم وی به حبس ابد تبدیل شد. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
ماری پتیژون در روستای وامونت نزدیک لانده و در یک محیط دهقانی به دنیا آمد. او به علت کمک به والدینش در مزارع، به ندرت در مدرسه حاضر می شد، اما با این وجود از کشیش روستا خواست که به او نوشتن، خواندن و حساب را بیاموزد. در شانزده سالگی، او خانواده اش را رها کرد تا با عمه ای که یک مغازه طناب فروشی در خیابان سنت فولین در لیژ را اداره می کرد، زندگی کند. او اغلب از پکت ( نوعی ادویه ) برای حفظ مشتری های مرد استفاده می کرد. وی در سن ۱۷ سالگی، در ۱۵ اوت ۱۸۹۶، در جشن های ماریان در منطقه اوترموس با اولین معشوق خود، شخصی به نام یان، ملاقات کرد. این اولین سری از ازدواجهای بسیار طولانی بود که متوقف نشد. در سال ۱۹۰۰، هنگامی که ۲۱ ساله بود، کار خود را در یک مغازه خیاطی آغاز کرد. ماری علاقه زیادی به کارش داشت و در آن کار سرآمد بود. او را زنی زیبا، سرزنده و شاد می دانستند که مردان را خشنود می کرد.
در سال ۱۹۰۵، در نمایشگاه جهانی لیژ، با مردی روبرو شد که درنهایت با او ازدواج کرد - چارلز بکر. در آن زمان، او از نردبان ترقی بالا می رفت و از وضعیت فروشنده زن به مدیریت عمده اتصالات در فروشگاه در خیابان Pot d'Or در لیژ ترفیع گرفته بود. او اکنون خانه شخصی خود را داشت و به مناطق ثروتمند بورژوازی رفت وآمد می کرد تا به مردم مشاوره بدهد.
او در سال ۱۹۰۶ با چارلز بکر ازدواج کرد و این زوج خیلی زود به خانه مجاور کارخانه چوب بری خانوادگی، جایی که آقای بکر و دو پسرش چارلز جونیور و گوستاو در آنجا کار می کردند، نقل مکان کردند. با این حال ماری رابطه خوبی با خانواده نداشت و مرتباً با لئونتین، همسر گوستاو بحث می کرد. پدر با عصبانیت، چارلز جونیور را تهدید به بیرون کردن عروس خود کرد که در برسو یک شیرینی فروش بود. بدون اطلاع خانواده، تجارت به سرعت در حال سقوط بود. سپس ماری شروع به کلاهبرداری های بیشتر یاز شوهرش کرد، و در دادگاه توضیح داد که «مقاومت در برابر پیشرفت های مردان به همه زنان داده نمی شود. »
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفماری پتیژون در روستای وامونت نزدیک لانده و در یک محیط دهقانی به دنیا آمد. او به علت کمک به والدینش در مزارع، به ندرت در مدرسه حاضر می شد، اما با این وجود از کشیش روستا خواست که به او نوشتن، خواندن و حساب را بیاموزد. در شانزده سالگی، او خانواده اش را رها کرد تا با عمه ای که یک مغازه طناب فروشی در خیابان سنت فولین در لیژ را اداره می کرد، زندگی کند. او اغلب از پکت ( نوعی ادویه ) برای حفظ مشتری های مرد استفاده می کرد. وی در سن ۱۷ سالگی، در ۱۵ اوت ۱۸۹۶، در جشن های ماریان در منطقه اوترموس با اولین معشوق خود، شخصی به نام یان، ملاقات کرد. این اولین سری از ازدواجهای بسیار طولانی بود که متوقف نشد. در سال ۱۹۰۰، هنگامی که ۲۱ ساله بود، کار خود را در یک مغازه خیاطی آغاز کرد. ماری علاقه زیادی به کارش داشت و در آن کار سرآمد بود. او را زنی زیبا، سرزنده و شاد می دانستند که مردان را خشنود می کرد.
در سال ۱۹۰۵، در نمایشگاه جهانی لیژ، با مردی روبرو شد که درنهایت با او ازدواج کرد - چارلز بکر. در آن زمان، او از نردبان ترقی بالا می رفت و از وضعیت فروشنده زن به مدیریت عمده اتصالات در فروشگاه در خیابان Pot d'Or در لیژ ترفیع گرفته بود. او اکنون خانه شخصی خود را داشت و به مناطق ثروتمند بورژوازی رفت وآمد می کرد تا به مردم مشاوره بدهد.
او در سال ۱۹۰۶ با چارلز بکر ازدواج کرد و این زوج خیلی زود به خانه مجاور کارخانه چوب بری خانوادگی، جایی که آقای بکر و دو پسرش چارلز جونیور و گوستاو در آنجا کار می کردند، نقل مکان کردند. با این حال ماری رابطه خوبی با خانواده نداشت و مرتباً با لئونتین، همسر گوستاو بحث می کرد. پدر با عصبانیت، چارلز جونیور را تهدید به بیرون کردن عروس خود کرد که در برسو یک شیرینی فروش بود. بدون اطلاع خانواده، تجارت به سرعت در حال سقوط بود. سپس ماری شروع به کلاهبرداری های بیشتر یاز شوهرش کرد، و در دادگاه توضیح داد که «مقاومت در برابر پیشرفت های مردان به همه زنان داده نمی شود. »
wiki: ماری الکساندرین بکر