ماخاریون

لغت نامه دهخدا

ماخاریون. ( معرب ، اِ ) ماسغانیون. دلبوث. سوسن احمر. دور حولة. سنخار. سیف الغراب. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). نوعی از سوسن صحرائی است که برگهای دراز دارد و بدین سبب آنرا عربان سیف الغراب ( ؟ ) خوانند و بیخ آنرا نافوخ گویند و در بغداد بسیار می باشد. علاج بواسیر کند. ( برهان ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس