ماجشنسف

لغت نامه دهخدا

ماجشنسف. [ ج ُ ن َ ] ( اِخ ) آتشکده و آتشی بوده است در برزه آذربایجان که زرتشتیان درباره آن غلو بسیار می کردند. انوشیروان آنرا به شیز منتقل کرد. به زعم مجوس بر این آتش فرشته ای موکل بوده است مأمور به تقویت وتمشیت صواحب جیوش. از مقایسه مطالب نقل شده درباره این آتشکده بر می آید که ماجشنسف و آذرجشنسف هر دو همان آذر گشسب است و بعدها آنرا دو آتش پنداشته اند. ( از مزدیسنا ص 224 ) : دیگر آتش ماجشنسف که آن آتش کیخسرو است. ( تاریخ قم ص 88 ). و اما آتش ماجشنسف که آن آتش کیخسرو است بموضع برزه آذربیجان بود انوشیروان در حال آن نظر کرد و فکر فرمود و آنرا به شیز که اولین موضع است از موضع آن ناحیت نقل کرد. ( تایخ قم صص 88 - 89 ). رجوع به مزدیسنا و تاریخ قم شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس