ماجرای یاقوت ابی

دانشنامه عمومی

ماجرای یاقوت آبی. ماجرای یاقوت آبی ( انگلیسی: The Adventure of the Blue Carbuncle ) یکی از ۵۶ داستان کوتاه شرلوک هلمز است که توسط سر آرتور کانن دویل نوشته شده، که هفتمین داستان از دوازده داستان در مجموعهٔ ماجراهای شرلوک هلمز است. این نوشته نخستین بار در مجله استرند در ژانویه ۱۸۹۲ منتشر شد. [ ۱]
در حالی که لندن برای کریسمس آماده می شود، روزنامه ها از سرقت یک سنگ قیمتی تقریباً گرانبها، «یاقوت آبی» از سوئیت هتل کنتس مورکار خبر می دهند. پلیس جان هورنر، یک لوله کش با سابقه کیفری را که در اتاق کنتس مشغول تعمیر شومینه بوده، دستگیر می کند.
در خیابان بیکر، واتسون متوجه می شود که هولمز در حال فکر کردن به کلاه قدیمی لگدخورده ای است که آن را پیترسون، مأمور کمیسیون، برای او آورده، و او از هلمز برای بازگرداندن کلاه به همراه «غاز کریسمس» به صاحب واقعیش کمک می خواهد. هر دو در جریان درگیری در خیابان رها شده بودند. اگرچه این غاز برچسبی با نام «هنری بیکر» ( نامی بسیار متداول ) دارد، اما امید چندانی برای یافتن مالکی با چنین نام معمولی وجود ندارد. پترسون غاز را برای شام به خانه می برد و هولمز کلاه را برای «تحقیق» به عنوان ورزش ذهنی، نگه می دارد.
پترسون هیجان زده بازمی گردد، او سنگ قیمتی دزدیده شده را با خود دارد و گزارش می دهد که آن را در چینه دان غاز پیدا کرده است ( اشتباهی توسط کانن دویل، زیرا غازها چینه دان ندارند ) . [ ۲]
عکس ماجرای یاقوت آبی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس