ماءالورد

لغت نامه دهخدا

ماءالورد. [ ئُل ْوَ ] ( ع اِ مرکب ) گلاب که عرق گل باشد. ( غیاث ) ( آنندراج ). گلاب. ( از منتهی الارب ) ( دهار ). ماورد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ( از الابنیه ). به پارسی گلاب گویند، نیکوترین آن تیزبوی بود و به طعم تلخ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مأورد و ماورد شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس