لیبرترینیسم (متافیزیک). لیبرترینیسم یکی از اصلی ترین مواضع فلسفی در رابطه با مسئله اراده آزاد و تعیّن گرایی و در حالت عام تر حوزه متافیزیک می باشد. [ ۱] آزادی گرایان همراه با سایر مواضع ناسازگارگرایی، [ ۲] [ ۳] در مورد عدم تطابق منطقی اراده آزاد با جهان متعین، به بحث و استدلال می پردازند و بر این باورند که تنها با عدم حضور تعین گرایی است که اراده آزاد می تواند ممکن باشد. [ ۴] اگر چه سازگارگرایی با این دیدگاه که اراده آزاد و تعین گرایی از لحاظ منطقی با هم ناسازگار نیستند، محبوب ترین موضع در بین فلاسفه می باشد، [ ۵] با این وجود فیلسوفان زیادی نیز به بحث در مورد لیبرترینیسم پرداخته اند که از جمله آن ها می توان به وان اینواگن، رابرت کین، رابرت نوزیک، [ ۶] کارل گینت، مک کان، هری فرانکفورت، آلفرد مل، رودریک چیشلم، دانیل دنت، [ ۷] تیموتی اوکونر، درک پربوم و گالن استراوسن[ ۸] اشاره نمود.
اصطلاح لیبرترینیسم در حوزه متافیزیکی یا فلسفی اولین بار توسط اندیشمندان عصر روشنگری اخیر برای نام بردن از کسانی به کار برده شد که به اراده آزاد معتقدند ولی به تعین گرایی اعتقادی ندارند. [ ۹] اولین سند مکتوب در این زمینه، مباحثه ای در باب «اراده آزاد و تضاد آن با دید ضرورت گرایی ( تعین گرایی ) »، متعلق به ویلیام بلشام در سال ۱۷۸۹ می باشد. [ ۱۰] [ ۱۱] مباحثه ها و مقایسه های فلاسفه و اندیشمندان طرفدار تعین گرایی و طرفدار لیبرترینیسم تا اوایل قرن نوزدهم ادامه داشته است. [ ۱۲]
لیبرترینیسم یک دیدگاه فلسفیِ زیر مجموعه ناسازگارگرایی است. آزادی گرایان به اراده آزادی اعتقاد دارند که طبق آن یک فرد در یک شرایط کاملاً مشخص، قادر باشد عمل های متفاوتی را انجام دهد. لازمه این دیدگاه پذیرش این موضوع است که چیزی در جهان متعین نباشد.
نظریه های لیبرترینیسم به دو دسته نظریه های غیر فیزیکی و نظریه های فیزیکی یا مبتنی بر طبیعت تقسیم می شوند. در نظریه های غیر فیزیکی یک ذهن غیر فیزیکی وجود دارد که برتر از علیت های فیزیکی بوده و قادر است که آن ها را تغییر دهد. طبق این نظریه همه رویدادهای فیزیکی مغز که منجر به کارایی عمل های فرد می شوند، تفسیر و توضیح فیزیکی ندارند. این رهیافت ارتباط نزدیکی با نظریه فلسفی دوگانه انگاری ذهن - بدن دارد. طبق نظریه دوگانه انگاری ذهن و بدن، جهان تنها متشکل از یک بخش فیزیکی نمی باشد، بلکه یک بخش ابرفیزیکی نیز دارد که در فرآیندهای تصمیم گیری دخالت دارد. این بخش غیر فیزیکی، که برتر از علیت های فیزیکی بوده و می تواند آن ها را تغییر دهد، در تفاسیر حوزه الهیات، روح نامیده می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاصطلاح لیبرترینیسم در حوزه متافیزیکی یا فلسفی اولین بار توسط اندیشمندان عصر روشنگری اخیر برای نام بردن از کسانی به کار برده شد که به اراده آزاد معتقدند ولی به تعین گرایی اعتقادی ندارند. [ ۹] اولین سند مکتوب در این زمینه، مباحثه ای در باب «اراده آزاد و تضاد آن با دید ضرورت گرایی ( تعین گرایی ) »، متعلق به ویلیام بلشام در سال ۱۷۸۹ می باشد. [ ۱۰] [ ۱۱] مباحثه ها و مقایسه های فلاسفه و اندیشمندان طرفدار تعین گرایی و طرفدار لیبرترینیسم تا اوایل قرن نوزدهم ادامه داشته است. [ ۱۲]
لیبرترینیسم یک دیدگاه فلسفیِ زیر مجموعه ناسازگارگرایی است. آزادی گرایان به اراده آزادی اعتقاد دارند که طبق آن یک فرد در یک شرایط کاملاً مشخص، قادر باشد عمل های متفاوتی را انجام دهد. لازمه این دیدگاه پذیرش این موضوع است که چیزی در جهان متعین نباشد.
نظریه های لیبرترینیسم به دو دسته نظریه های غیر فیزیکی و نظریه های فیزیکی یا مبتنی بر طبیعت تقسیم می شوند. در نظریه های غیر فیزیکی یک ذهن غیر فیزیکی وجود دارد که برتر از علیت های فیزیکی بوده و قادر است که آن ها را تغییر دهد. طبق این نظریه همه رویدادهای فیزیکی مغز که منجر به کارایی عمل های فرد می شوند، تفسیر و توضیح فیزیکی ندارند. این رهیافت ارتباط نزدیکی با نظریه فلسفی دوگانه انگاری ذهن - بدن دارد. طبق نظریه دوگانه انگاری ذهن و بدن، جهان تنها متشکل از یک بخش فیزیکی نمی باشد، بلکه یک بخش ابرفیزیکی نیز دارد که در فرآیندهای تصمیم گیری دخالت دارد. این بخش غیر فیزیکی، که برتر از علیت های فیزیکی بوده و می تواند آن ها را تغییر دهد، در تفاسیر حوزه الهیات، روح نامیده می شود.
wiki: لیبرترینیسم (متافیزیک)