لژ بیداری ایران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لژ بیداری ایران نخستین تشکیلات فرانسوی در ایران بود که ارتباط مستقیم و رسمی با شرق اعظم فرانسه داشت. و توسط فراماسونری فرانسه به رسمیت شناخته شده بود.
سازمان فراماسونری ایران در نخستین دوره حیات خود چهره ای کاملا فرانسوی داشت. اگر چه در دوره های بعد لژهایی با وابستگی، انگلیسی، امریکایی و آلمانی نیز در ایران تشکیل شد، شکی نیست که نخستین بیگانگان بنیانگذار فراماسونری در ایران فرانسویان هستند. لژ بیداری ایران نیز ماهیتی فرانسوی داشت و به عنوان زیر مجموعه ای از لژ شرق اعظم (گرانداوریان) فرانسه کار خود را آغاز کرد. این لژ به عنوان یک لژ پیرامونی کاملاً با لژ مادر هماهنگ بود و به هیچ رو نمی توانست عملی را مستقیم و خودخواسته انجام دهد. ورود اعضای جدید به لژ، ارتقاء رتبه، استعفا و یا اخراج اعضا از جمله مواردی بود که قطعا با اجازه و تایید گرانداوریان فرانسه صورت می گرفت.
علل اهمیت
به دو علت لژ بیداری ایران اهمیت ویژه ای دارد: نخست آنکه لژ مذکور نخستین تشکیلات فرانسوی در ایران بود که ارتباط مستقیم و رسمی با شرق اعظم فرانسه داشت. و توسط فراماسونری فرانسه به رسمیت شناخته شده بود. در حالی که لژهای پیش از آن، همگی ملهم از تشکیلات لژهای فرانسوی و یا اسکاتلندی بودند و وابستگی رسمی نداشتند. دوم اینکه تاسیس رسمی لژ بیداری ایران به سال ۱۹۰۷ م باز می گردد، یعنی هم زمان با تحولات نهضت مشروطیت در ایران. عضویت برخی از انقلابیون و مشروطه خواهان در این لژ، حکایت از اهمیت و تاثیر لژ بیداری در تحولات این دوره دارد.
تاریخچه و زمینه های شکل گیری
در اواخر ۱۹۰۶ م، حدود ده نفر از فراماسونرهای ایرانی و فرانسوی عضو لژهای فرانسوی تصمیم به ایجاد لژی در تهران گرفتند. درباره تاریخ دقیق تاسیس آن، نظریات مختلفی ابراز شده است، اما بایگانی شرق اعظم در پاریس اعلام می دارد که یک لژ موقتی در ۱۹۰۶ م در تهران تاسیس شد و در ۶ نوامبر ۱۹۰۷ از سوی شرق اعظم به رسمیت شناخته و سند شناسایی رسمی آن در ۲۱ نوامبر به تهران ارسال شد. که می توان دلایل زیر را برای شکل گیری و در مرحله بعد ثبات لژ بیداری در ایران برشمرد.۱-وجود حکومت استبدادی و رواج اختناق در کشور که مانع بروز حرکت های سیاسی به شکل معقول و منطقی می شد.۲- رواج افکار ترقی جویانه و آزادی خواهانه در میان روشنفکرانی که با تمدن غربی آشنایی یافته بودند.۳- رواج فعالیت های سیاسی مخفی در قالب انجمن ها و کمیته های پنهانی به واسطه نبود امنیت برای فعالیت های سیاسی و اصلاح طلبانه.۴- بی توجهی روشنفکران ایرانی به رویه استعماری تمدن غرب و تلاش ایشان برای نزدیکی هر چه بیشتر به این تمدن تا حد تحلیل رفتن در آن.۵- ترویج فعالیت های ماسونی و شبه ماسونی از سوی افرادی چون میرزا ملکم خان ناظم الدوله، عباسقلی خان آدمیت، و....۶- سود جستن ماسون های ایرانی از گرایش مردم ایران به اعتقادات طریقتی و تصوف با توجه به شباهت های موجود میان آیین های ماسونی و طریقتی که تشکیل انجمن اخوت نمونه چنین حرکتی است.۷- ضعف روزافزون حکومت قاجار در آغاز قرن بیستم و کمرنگ شدن تسلط دولت بر تمام شئون جامعه.۸- گسترش روزافزون نفوذ فرهنگی دولت فرانسه در تمام کشور.۹- گسترش فعالیت های کمیته جهانی یهود در ایران که همدوش با نفوذ فرهنگی فرانسه صورت می گرفت.۱۰- رواج افکار غیردینی (لائیک): جهان وطنی و در عین حال باستان گرایانه در میان روشنفکران ایرانی که نمونه آنها را در آثار افرادی چون فتح علی آخوند زاده و... می توان دید.۱۱- زیاد شدن تعداد آن دسته از ماسون های ایرانی که در لژهای خارج از کشور به مسلک فراماسونری درآمده و به مدارج استادی رسیده بودند.۱۲- ارائه یک هویت فرانسوی به لژ بیداری ایران به جای هویت انگلیسی که ورود به آن را برای روشنفکران ایرانی راحت تر می کرد.۱۳- ناسالم بودن نظام ارتقاء طبقات اجتماعی در کشور، و نحوه اعطای مشاغل و مناصب دولتی که موجب مِی شد افراد با طمع ملی مدارج ترقی وارد لژ بشوند تا از مزایای وابستگی به گروه های صاحب نفوذ بهره مند گردند.
بنیان گذاران و اعضای لژ
...

پیشنهاد کاربران

بپرس