لوکولوس
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
لوکیوس لیکینیوس لوکولوس ( به لاتین: Lucius Licinius Lucullus ) ( ۱۱۸–۵۶ پیش از میلاد ) کنسول روم و از پیروان لوکیوس کورنلیوس سولا و نیز پیروزمند در جنگ مهردادی سوم بود. لوکولوس ثروتمندترینِ رومیان بود زیرا هنگامی که در برابر مهرداد ششم به عنوان کنسول به آسیای صغیر فرستاده شد، غنایم جنگی بسیاری تصاحب نمود و با ثروت بادآورده بی پایانی به روم بازگشت. [ ۱]
وی در روم زاده شد و از خاندان لیکینیا بود، خاندانی بسیار متنفذ در دوران جمهوری، هرچند که اصل و نسبی پلبی داشت. [ ۲] وی نوهٔ کنسول لوکیوس لیکینیوس لوکولوس بود؛ والدین وی نیز لوکیوس لیکینیوس لوکولوس ( پرایتور ) و کایکیلیا متلا کالوا ( خواهر کوینتوس کایکیلیوس متلوس نومیدیکوس و لوکیوس کایکیلیوس متلوس دالماتیکوس که سومین پدرزن لوکیوس کورنلیوس سولا بود ) بودند. برادر وی مارکوس ترنتیوس وارو لوکولوس بود که در ۷۳ ق. م به منصب کنسولی رسید. سیسرون، شاعر و سخنور و سیاستمدار نامدار اواخر جمهوری، خود لوکولوس را در میان «اشراف»، [ یادداشت ۱] «هوشمندترین ها»، [ یادداشت ۲] و «بزرگان شهر»[ یادداشت ۳] جای می دهد.
وی رابطه بسیار نزدیکی با برادر کوچک تر خود مارکوس ترنتیوس وارو لوکولوس داشت: بر طبق آنچه پلوتارک می گوید، لوکولوس انتظار داشت که برادر کوچکش به سن قانونی برسد تا بتواند با وی مشترکاً منصبی کلانتری عهده دار شود، درحالی که لوکیوس خود حداقل سن لازم برای تصدی آن منصب را داشت؛ همین امر وی را در چشم مردم فردی شایسته نمایاند، [ ۳] به طوری که وی را به منصب ادیل برگزیدند، آنهم در حالی که از شهر روم غایب بود.
لوکولوس از دوران کودکی آموزش آزاد و در خور طبقه اجتماعی خود را فرا گرفت، و به لطف آن خود را سخنوری قابل، چه در شهر و چه در میدان نبرد، نشان داد و همچنین به درک و بینشی عمیق از زبان و فرهنگ یونانی رسیده و بدان عشق ورزید.
او همچنین به سبب علاقه بی حد و حصرش به کتابت شهره است، گفته شده بود که وی، تقریباً برای قمار، یک تاریخ جنگ اجتماعی روم به نثر نگاشت. تنها در پیری بود که ذهن خود را صرف «اوقات فراغت دلچسب فلسفی نمود و بخش نظری نبوغ خود را برانگیخت. »[ ۴] وی اشتیاقی شدید به تمامی دکترین های فلسفی داشت، به ویژه آنچه که در آکادمی باستانی تدریس می شد و بزرگترین نمایندهٔ آن همانا دوست بزرگش آنتیوخوس اشکلونی بود. [ ۵] پلوتارک نقل می کند که لوکولوس کتابخانه ای در ویلای توسکولوم ایجاد کرد و در آنجا کتاب های زیادی انباشت که بخش زیادی از آنان محصول فتوحات خود در پادشاهی پنتوس بودند، و آنان را در دسترس هرکسی، به ویژه یونانیان، قرار داد؛ کسانی که در آن کتابخانه چنان احساس آرامش می کردند که «گویی خانهٔ موزها است». برای همین لوکولوس به پاسدار روشنفکران یونانی شهرت یافت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفوی در روم زاده شد و از خاندان لیکینیا بود، خاندانی بسیار متنفذ در دوران جمهوری، هرچند که اصل و نسبی پلبی داشت. [ ۲] وی نوهٔ کنسول لوکیوس لیکینیوس لوکولوس بود؛ والدین وی نیز لوکیوس لیکینیوس لوکولوس ( پرایتور ) و کایکیلیا متلا کالوا ( خواهر کوینتوس کایکیلیوس متلوس نومیدیکوس و لوکیوس کایکیلیوس متلوس دالماتیکوس که سومین پدرزن لوکیوس کورنلیوس سولا بود ) بودند. برادر وی مارکوس ترنتیوس وارو لوکولوس بود که در ۷۳ ق. م به منصب کنسولی رسید. سیسرون، شاعر و سخنور و سیاستمدار نامدار اواخر جمهوری، خود لوکولوس را در میان «اشراف»، [ یادداشت ۱] «هوشمندترین ها»، [ یادداشت ۲] و «بزرگان شهر»[ یادداشت ۳] جای می دهد.
وی رابطه بسیار نزدیکی با برادر کوچک تر خود مارکوس ترنتیوس وارو لوکولوس داشت: بر طبق آنچه پلوتارک می گوید، لوکولوس انتظار داشت که برادر کوچکش به سن قانونی برسد تا بتواند با وی مشترکاً منصبی کلانتری عهده دار شود، درحالی که لوکیوس خود حداقل سن لازم برای تصدی آن منصب را داشت؛ همین امر وی را در چشم مردم فردی شایسته نمایاند، [ ۳] به طوری که وی را به منصب ادیل برگزیدند، آنهم در حالی که از شهر روم غایب بود.
لوکولوس از دوران کودکی آموزش آزاد و در خور طبقه اجتماعی خود را فرا گرفت، و به لطف آن خود را سخنوری قابل، چه در شهر و چه در میدان نبرد، نشان داد و همچنین به درک و بینشی عمیق از زبان و فرهنگ یونانی رسیده و بدان عشق ورزید.
او همچنین به سبب علاقه بی حد و حصرش به کتابت شهره است، گفته شده بود که وی، تقریباً برای قمار، یک تاریخ جنگ اجتماعی روم به نثر نگاشت. تنها در پیری بود که ذهن خود را صرف «اوقات فراغت دلچسب فلسفی نمود و بخش نظری نبوغ خود را برانگیخت. »[ ۴] وی اشتیاقی شدید به تمامی دکترین های فلسفی داشت، به ویژه آنچه که در آکادمی باستانی تدریس می شد و بزرگترین نمایندهٔ آن همانا دوست بزرگش آنتیوخوس اشکلونی بود. [ ۵] پلوتارک نقل می کند که لوکولوس کتابخانه ای در ویلای توسکولوم ایجاد کرد و در آنجا کتاب های زیادی انباشت که بخش زیادی از آنان محصول فتوحات خود در پادشاهی پنتوس بودند، و آنان را در دسترس هرکسی، به ویژه یونانیان، قرار داد؛ کسانی که در آن کتابخانه چنان احساس آرامش می کردند که «گویی خانهٔ موزها است». برای همین لوکولوس به پاسدار روشنفکران یونانی شهرت یافت.
wiki: لوکولوس
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید